انهار
انهار
مطالب خواندنی

دروغ بستن به خدا و پيغمبر ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نسبت دروغ عمدى و كشف صدق آن

سؤال1390. اگر كسى سخن دروغى را عمدا از معصوم ـ عليه السّلام ـ نقل كرد؛ ولى بعدا معلوم شد كه سخنش راست بوده، آيا روزه اش باطل است.

جواب: روزه اش باطل است؛ ولى كفاره ندارد.

 

دروغ گفتن در مورد بزرگان

سؤال1391. آيا دروغ گفتن عمدى در مورد اولياءاللّه  و علما روزه راباطل مى كند؟

جواب: خير.

 

نقل از كتب غير معتبر

سؤال1392. شخصى سخنانى را در مورد معصومين ـ عليهم السّلام ـ از كتابى كه مى داند بعضى از مطالب آن غلط و دروغ است نقل مى كند؛ ولى نمى داند كدام يك از مطالب اين كتاب دروغ است، آيا روزه اش باطل است؟

جواب: خير.

سؤال1393. اگر شخصى مطلبى را به نقل از كتاب يا شخصى در حال روزه بيان كند و بعدا معلوم شود كه اين مطلب دروغ بوده، روزه اش باطل است؟

جواب: خير.

نسبت احاديث ائمه به يكديگر و به پيامبر ـ صلّى  اللّه  عليه  وآله  وسلّم ـ

سؤال1394. آيا روزه دار مى تواند عمدا يا سهوا روايتى را كه منسوب به يكى از اهل بيت است از قول امام ديگر يا از قول پيامبر گرامى اسلام ـ صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ـ نقل كند؟

جواب: مانعى ندارد.

 

خواندن روضه از منابع غير معتبر

سؤال1395. خواندن روضه از منابع غير معتبر و يا بر اساس آن چه نزد عموم مشهور است، موجب بطلان روزه مى شود؟ در صورت كشف خلاف چه طور؟

جواب: اگر به حسب نقل بخواند يا معلوم باشد كه به نقل خوانده، روزه باطل نمى شود.

 

گفتن سخن دروغ با اعتقاد به صدق آن سخن

سؤال1396. اگر روزه دار سخنى را كه عقيده به صحّت آن دارد، بيان كند و بعد بفهمد كه كذب بوده، حكم آن چيست؟

جواب: روزه او صحيح است.

 

بيان سخن مشكوك در روزه

سؤال1397. اگر روزه دار سخنى را كه اطمينان قاطع به صحّت آن ندارد و به هر حال احتمال دارد كذب باشد بيان كند، حكم آن چيست؟

جواب: روزه او صحيح است.

 

غلط خواندن قرآن در حال روزه

سؤال1398. شخصى كه مى  داند قرآن را غلط مى  خواند، آيا جايز است در حال روزه قرآن بخواند؟ اگر بخواند موجب بطلان روزه مى  شود؟

جواب: اشكال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -