انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی گلپایگانی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  976 - حيوانى كه بوسيله تفنگ شكار مىشود گاهى ساچمه و يا گلوله در جوف حيوان مىماند و اطراف آن مانند گوشت جويده شده مىشود آيا پس از ذبح شرعى آن ساچمه و يا گلوله و اطراف آن پاك است يا خير و گاهى هم ساچمه پس از پختن حيوان در بدن آن پيدا مىشود حكم آن چيست.

جواب:  اگر يقين نداشته باشد كه قبل از ورود به باطن ملاقات با نجاست نموده و بعد از ظاهر شدن نيز گلوله آلوده به خون نباشد اشكال ندارد.

سؤال  977 - بعد از آن كه مىدانيم ماهى كه داخل آب بميرد خوردنش حرام است آيا ماهىهائى كه زنده به شبكه و تور مىافتند و در شبكه قبل از خروج از آب مىميرند و آنها را مرده از آب خارج مىكنند چون در تور و شبكه مرده‌اند خوردن آنها حلال است يا نه.

جواب:  در صورتى كه شبكه را به قصد صيد كردن ماهى نصب كنند و ماهى در آن بيفتد و بميرد بعيد نيست حليت آن هر چند زنده از آب بيرون نيايد والله العالم.

سؤال  978 - اگر ماهى زنده از آب بيرون افتد و مسلمان ناظر آن باشد تا بميرد حلال است يا نه.

جواب:  بيرون افتادن ماهى از آب و مردن آن در خارج موجب تذكيه و حليت نيست اگر چه مسلمان ناظر باشد.

سؤال  979 - هر گاه سگ معلم، شكارى را بكشد با شرائط مقرره، خونى كه در عروق آن حيوان باقى مىماند پاك است يا نه.

جواب:  احوط اجتناب است اگر چه طهارت آن خالى از وجه نيست.

سؤال  980 - مسلمان مىتواند براى غير مسلمان حيوان حرام گوشت شكار كند يا جايز نيست و در صورت قرارداد حرام است يا نه و اگر قرارداد در بين نباشد و روى رفاقت و آشنائى از مسلمان خواهش كند و بعد از شكار كردن خودش پولى به مسلمان دهد گرفتن اين پول مانعى دارد يا نه.

جواب:  اگر شكار حرام گوشت براى خوردن كافر باشد، خود اعانت براثم حرام و اجرت گرفتن براى آن نيز حرام است بلى اگر كافر با قطع نظر از عمل مجانا چيزى به او بدهد اشكالى ندارد بلكه بعيد نيست حليت اخذ وجه الزاما به آنچه خودش ملتزم به آنست.

سؤال  981 - حيوانى را شكار كرديم و از نظر ناپديد شد و پس از دو سه ساعت پيدايش كرديم بطورى كه بدنش سرد شده حلال است يا نه و شكارش هم بوسيله تير بوده و در رساله در شرط پنجم احكام شكار با اسلحه مذكور است كه وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد حلال است.

جواب:  در فرض سؤال اگر سائر شرائط نيز موجود باشد حلال است به شرط آن كه علم داشته باشد كه موت مستند به تيرى است كه به او زده‌اند و شرط پنجم در رساله نيز در صورت علم است.

سؤال  982 - صيد با تفنگ در صورتى كه به ذبح نرسد آيا به هر گلوله‌اى باشد حلال است يا نه.

جواب:  اگر گلوله آهن باشد و تيزى داشته باشد ولو يك ميخ آهن سر آن نصب شده باشد و با ذكر اسم خدا گلوله را رها كند حلال است و در غير اين صورت مشكل است.

سؤال  983 - هر گاه در ملك شخصى خود برجى احداث كند كه كبوترها در آن آشيانه كنند آيا پس از اين كه كبوترها در آن آشيانه كردند مالك آنها مىشود يا نه.

جواب:  در فرض سؤال مالك آنها نمىشود خصوصا اگر غرض حيازت فضلات آنها باشد بنابر اين صيد آنها براى ديگران جائز است بلكه اگر كسى داخل برج شود و كبوتر را بگيرد مالك آن مىشود هر چند از جهت اين كه بدون اذن مالك برج داخل آن شده معصيت كرده است و هم چنين است حكم در موردى كه كبوتر در چاه آشيانه كند يعنى ملك مالك چاه نمىشود.

سؤال  984 - اگر ماهى از دريا با جهيدن بر حسب اتفاق داخل قايق بيفتد آيا حلال است يا خير و نيز راننده يا صاحب قايق مالك آن مىشود يا نه.

جواب:  در فرض سؤال به افتادن در قايق حلال نمىشود و بايد آن را در داخل قايق با دست گرفت تا حلال شود و راننده و صاحب قايق مالك آن نمىشوند بلكه هر كس آن را بگيرد مالك مىشود بلى اگر صاحب قايق قصد كند كه به وسيله قايق صيد كند به اين كه در قايق موقع شب روشنائى قرار دهد و چيزى مانند زنگ كه صدا داشته باشد نصب كند كه ماهى با جهش داخل قايق شود در اين صورت پريدن ماهى از داخل آب و افتادن در آن به سبب اين عمل به منزله زنده بيرون آوردن ماهى از آب مىباشد كه بدون گرفتن با دست حلال وملك صاحب قايق مىشود.

سؤال  985 - هر گاه انسانى به منظور صيد ماهى دامى در آب نصب كند يا گودالى درست كند ماهىهايى كه داخل در دام يا گودال مىشوند ملك او مىشود يا خير.

جواب:  بلى در فرض سؤال كه ماهى داخل و حبس در آنها شده مالك مىشود.

سؤال  986 - هر گاه كسى ماهى را از آب زنده بيرون بياورد سپس آن را در حالى كه بند كرده و نمىتواند فرار كند به داخل آب بر گرداند و ماهى در آب بميرد حلال است يا حرام.

جواب:  در فرض سؤال ماهى حرام است


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -