انهار
انهار
مطالب خواندنی

انعقاد پيمان عَقَبه ‏ي دوم با پيامبر در مكه (13 بعثت)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
پيمان عقبه ‏ي دوم، ميان پيامبر و عده ‏اي از اهل يثرب كه به حج آمده بودند منعقد شد و يثربيان از پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلّم) درخواست كردند كه آن حضرت به مدينه مهاجرت كند. در اين پيمان، آنها مسؤوليت دفاع از پيامبر را بر عهده گرفتند. اين پيمانِ مهم و سرنوشت ساز چندي پس از پيمان عقبه ‏ي اول منعقد شد. مسلمان شدن شماري از مردم يثرب موجب شد تا آيين حيات بخش اسلام در بين بسياري از اهالي اين شهر رواج يابد. در اين حال مردم يثرب پس از ديدار با پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از او خواستند تا به شهر آن‏ها برود و اين مقدمه‏ ي هجرت بزرگ پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به مدينه بود.
آوازه رسول رحمت و مهرورزى سالیان سال بود که در جزیرة العرب طنین افکنده بود وهر روز بر تعداد گروندگان به آئین او بیشتر مى شد. این آوازه، چون کابوسى هولناک براى مشرکان قریش تبدیل شده بود. سال یازدهم بعثت در این ایام شش نفر از اهالى یثرب به دور از چشم قریشیان با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) به طور مخفیانه ارتباط برقرار کردند و با او هم پیمان شدند. این رویداد نقطه عطفى در زمینه سازى هجرت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) گردید.
یک سال از ملاقات مخفیانه گروه یثرب با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) گذشت. آنان به طور ناشناس و با هیئت غیر مسلمان به مکه آمدند و به زیارت بت ها رفتند و به گونه ظاهرى در برابر آنان کرنش کردند تا مشرکان از جریان آگاه نشوند و به آنان مشکوک نگردند. پس به سوى پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) شتافته و در محلى به نام «عقبة» با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) هم پیمان شدند. این پیمان به پیمان عقبه اول معروف شد.
یک سال دیگر از این جریان گذشت و در ذى حجة سال بعد، هفتاد و سه تن از مسلمانان یثرب که در بین آن ها دو زن نیز وجود داشت براى بستن میثاق الهى با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) به سوى مکه به راه افتادند. مصعب بن عمیر از سوى ایشان دستور یافت تا محلى را براى ملاقات با برادران مسلمان یثربى هماهنگ کند. آنان موفق شدند در سرزمین منى با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) دیدار و و در چنين روزي با ایشان بیعت نمایند. این پیمان به دومین پیمان عقبه مشهور شد که گامى بزرگ براى آغاز صدور رسالت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلّم) از مرزهاى مکه به سوى دیگر سرزمین ها قلمداد شد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -