انهار
انهار
مطالب خواندنی

تقليد أعلم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 6- در صورتى كه امر دائر شود بين تقليد غير اعلم عادل و اعلم غير عادل، وظيفه مقلد چيست؟

جواب: تقليد غير عادل جائز نيست اگر چه اعلم باشد. واللََّه العالم.

سؤال 7- اهل خبره چه كسانى هستند؟

جواب: اهل خبره كسانى هستند كه مطلع هستند بر اهليت شخصى كه آماده شده براى فتوا دادن، مثلاً بر حدود فضيلت او و عدالت او و آنچه را كه دخيل در فتواى او است، و در غير آن بر اهليت او براى آنچه را كه متصدى آن شده يا اراده شده از او. واللََّه العالم.

سؤال 8- راه شناخت اعلم در مرجع تقليد چيست؟

جواب: به قول بينه غير معارضه اخذ مى‏شود، و اگر بينه معارض پيدا كرد به احوطِ دو مورد بينه يا بيشتر اخذ گردد.

سؤال 9- اگر بينه دلالت نمايد بر اعلميت زيد، و بينه ديگرى دلالت نمايد بر اعلميت عمرو، از كدام يك بايد تقليد نمود؟

جواب: هر دو بينه از درجه اعتبار ساقط مى‏شوند اگر واجد حجيت بوده باشند، پس بايد اخذ نمود به احوط از دو قول و احوط از دو فتوا، مثلاً يكى از دو فتوا قائل به وجوب است و ديگرى به عدم وجوب و استجاب آن، بايد عمل شود به وجوب، اين در صورتى است كه علم به خلاف بين آن دو را بداند، و با جهل به خلاف مخير است در رجوع به هر كدام از آن دو كه خواست، و اميدوارم رجوع بفرمائيد اولاً به رساله عمليه قبل از اينكه مزاحم ما شويد در چنين مسائلى كه حكم آن در آنجا مذكور است. واللََّه العالم.

سؤال 10- اگر شياع دلالت كند بر اعلميت زيد، و بيّنه دلالت كند بر اعلميت عمرو كدام يك را بايد تقليد نمود؟

جواب: اگر شياع، افاده علم يا اطمينان بدهد مقدم است بر بينه، و اگر افاده علم يا اطمينان ندهد، بينه، مقدم بر شياع است. واللََّه العالم.

سؤال 11- آيا اطمينان جاى علم مى‏نشيند مطلقاً، و اگر جاى آن مى‏نشيند ضابط و قاعده در آن چيست؟

جواب: اطمينان و علم مساوى با هم هستند مطلقاً.

سؤال 12- آيا در مكه و عرفات، مقلدين شما در صورتى كه به فتواى مجتهد خود دسترسى ندارند، مى‏توانند به فتواى غير اعلم عمل نمايند، بيان فرمائيد؟

جواب: در صورتى كه علم به مخالفت در آن با رأى مرجع خود ندارد چنان كه ظاهر فرض است مانعى ندارد و جائز است. واللََّه العالم.

سؤال 13- اگر سؤال كند از من مثلاً شخصى از مسأله فقهى، آيا واجب است بر من اينكه سؤال كنم از مرجع تقليد او يا آنكه جواب دهم مسأله او را بر طبق فتواى مرجع تقليد خودم فقط و آيا فرق است بين حال علم من به مرجع تقليد سائل و صورت عدم علم من به آن؟

جواب: اشكال ندارد اينكه جواب دهيد او را به آنچه مى‏دانيد از فتواى مرجع تقليد خودتان اگر ندانيد مخالفت آن را با مرجع تقليد سائل.

سؤال 14- اگر عالم يا وكيل او مورد سؤال مسأله‏اى قرار گرفت، آيا جائز است براى او سكوت نمودن از جواب و حال آنكه او جواب مرجع تقليدش را در آن مسأله مى‏داند، و علم دارد به اينكه سائل آمده، سؤال مى‏كند از فتواى مرجع تقليد خود و نيامده سؤال كند از رأى وكيل او در آن مسأله؟

جواب: واجب است ارشاد نمودن جاهل را، مگر آنكه عذرى براى مسؤول باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -