انهار
انهار
مطالب خواندنی

بقاء بر تقليد ميت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 14 - شخصى مقلد مرحوم آية الله بروجردى بوده پس از فوت ايشان به مرحوم آية الله حكيم رجوع و بنابر فتواى آن مرحوم به تقليد از مرحوم بروجردى باقى مانده پس از فوت مرحوم حكيم، توجه به اين كه بايد به مجتهد حى مراجعه نمايد نداشته لذا تا كنون به تقليد آقاى بروجردى رحمة الله عليه باقى مانده اكنون متوجه شده كه بايد در مسأله بقاء بر تقليد ميت مراجعه به حى نمايد با فرض اين كه مجتهد حى بقاء را جائز مىداند بفرمائيد اعمالى كه بعد از زمان مرحوم حكيم تا كنون به تقليد آقاى بروجردى انجام داده چه حكمى دارد و در آتيه، وظيفه او چيست؟

جواب: اعمال سابقه او كه مطابق فتاوى مرحوم آية الله بروجردى قدس سره واقع شده صحيح است و بقاء در آنچه كه از فتاوى ايشان - براى عمل - ياد گرفته مانعى ندارد و آنچه را ياد نگرفته فعلا از حى تقليد نمايد

سؤال 15 - اگر مجتهد اعلمى كه از او تقليد مىكرديم و فوت نموده از مجتهدين، حى اعلم باشد فقط بقاء بر تقليد در مسائلى كه در زمان او عمل كرده‌ايم لازم است يا در مسائل جديده نيز از نامبرده تقليد نمائيم؟

جواب: بقاء بر تقليد ميت به نظر حقير جايز است و واجب نيست هر چند ميت اعلم باشد و در مسائل جديده بايد از حى تقليد نمائيد

سؤال 16 - اگر كسى از چند مجتهد پس از فوت ديگرى تقليد كرده و در بعضى از مسائل كه به فتواى مجتهد ميت اولى عمل كرده بود رجوع به فتواى مجتهد دوم و عمل نمود و يا اين كه در بعضى از مسائل كه به رأى مجتهد اولى عمل نموده بود به رأى مجتهد دوم، باقى ماند بر تقليد مجتهد اولى، حال نسبت به اين دو دسته از مسائل به رأى كدام يك از دو مجتهد باقى بماند؟

جواب: در مسائلى كه رجوع به مجتهد حى نموده و به فتواى او عمل كرده جائز نيست مجددا رجوع به اولى نمايد و اگر خواسته باشد باقى - بماند بايد بر تقليد دوم باشد و اما در مسائلى كه در زمان حيات مجتهد دوم نيز باقى بر فتواى اولى بوده مىتواند با تقليد از حى در بقاء، باقى بر تقليد اولى باشد

سؤال 17 - در توضيح المسائل ضمن مسأله 9 است كه (اگر انسان در مسأله‌اى به فتواى مجتهدى عمل كرده و يا آن را ياد گرفته كه عمل كند مىتواند بعد از فوت آن مجتهد در آن مسأله به فتواى همان مجتهد كه از دنيا رفته باقى باشد) حال اگر مجتهدى به يك نفر مقلد خود، اذن مطلق داده باشد كه هر زمان خواست سهم امام بپردازد، به يك نفر سيدى كه منظور نظر شخص دهنده است بدهد و چند سال هم مقلد در اين مسأله عمل كرده بعد آن مجتهد از دنيا رفت حال كه مقلد، رجوع به مجتهد حى كرده آيا مىتواند همچنان بدون اذن مجتهد حى در آن مسأله به فتواى مجتهد قبلى عمل نمايد و سهم را به شخص مزبور بدهد يا نه؟

جواب: مطلبى كه در توضيح، ذكر شده راجع به فتوى است و اما اذن مجتهد، تنها در حال حيات او نافذ است و بعد از فوت، نفوذ ندارد و بايد از مجتهد حى اذن بگيرد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -