انهار
انهار
مطالب خواندنی

اسارت آزادیبخش

بزرگ نمایی کوچک نمایی

اسارت آزادیبخش

اکنون غروب آن روز تیره تر از شام است و همه چیز بهحال عادى بازگشته است . چکاچک شمشیرها، شیهه اسبان ، همهمه جنگاوران ، رجزخوانى قهرمانان ، طنین طبل و شیپور... همگى از صدا افتاده است . و واى جغدى هم نمى آید به گوش  و باد غروب ، از غبارهاى این دشت ، بر پیکر شهیدان مى پاشد تا مگر پرده اى هر چند نازک بر این جنایت و فاجعه بکشد.
ولى تابنده اختر را چه مى توان کرد؟ خورشید را مى گویم که چهره بر این خونه اسوده و با چهره اى برافروخته و خونرنگ ، بر کوههاى باختر ایستاده و افشاگرى مى کند، تمامى خونهاى ریخته شده را جمع کرده و از افق مغرب به آسمان مى پاشد وسرتاسر افق را حناى خون مى بندد.

اینک ، مغرب ، آیینه اى شده تمام قد، که تمامى این فاجعه هاى هولناک را و این قساوتهاى زشت را به طور روشن نشان مى دهد و دشمن هر چه دستهاى سیاهش را بر افق بالا مى برد تا سرخى افق را بپوشاند ولى افق خونین ، بیدارتر است .

هر چه بر پرده هاى سیاه دشمن افزوده مى شود، افق ، دامن خون آلودش را بالاتر مى بردو... بالاتر، تا هر چه بیشتر این تجاوزى را که به ناموس انسانیت شده است روشن وآفتابى کند و بگوید: حتى زنان و کودکان هم از تعرّض مسلحانه نظام حاکم ، مصون نمانده اند و یزید، تمام مقررات اسلامى جهاد را زیر پا گذاشته و اسلام و سرنوشت مسلمانان را به بازیچه گرفته است ،حسین کشته مى شود ولى بار سنگینى راکه بر دوش دارد به پایان مى برد. مسؤ ولیتى بزرگ و فداکارى تاریخى مى بایست انجام گیرد و یک گام مثبت و تحول آفرین در این نقطه عطف تاریخى در این تنگناى زمانى باریکتر از مو، بود که برداشته شود... این مسؤ ولیت انجام مى گیرد و آن گام برداشته مى شود. حسین با شهادت  و زینب با اسارت .

اسیران آزادیبخش ، سفر پیام گزارى خون  را در دشت و هامون آغاز مى کنند.

زینب که قافله سالار اسیران است ، همراه دیگر کاروانیان ، در حالى که چتر کبود آسمان بالاى سرشان است و سینه گسترده دشت خون گرفته کربلا به زیر پایشان ،رسالت خود را آغاز مى کند و او پیامبر خون هاى کربلاست . مى رود تا خلقها رابیاگاهاند که خود جاى سخن دارد، مفصل و فراوان اینان ، در بامداد این روز، همه چیزداشتند ولى اینک در شامگاه ، هیچ ندارند، نه ! بلکه همه چیز را اکنون دارند، آینده از آن اینانست ، و حق همیشه پیروز است و مگر خورشید مى میرد؟.

زینب  در به ثمر رساندن و پیروز ساختن نهضت کربلا، نقشى دارد بس ‍ بزرگ وحیاتى .

سلام بر حسین ! روزى که زاده شد

و... روزى که شهید شد

و... روزى که زنده برانگیخته خواهد شد.

برای آگاهی بیشتر از زندگانی یاران امام حسین علیه السلام به این منبع رجوع نمایید.

شهدای کربلا؛ حجت الاسلام محمد باقر روشندل.

( http://elib.anhar.ir/pageview.asp?id= 19235)


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -