انهار
انهار
مطالب خواندنی

ازدواج موقّت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

حكم ازدواج موقّت

سؤال527. ازدواج موقّت از نظر اسلام چه حكمى دارد؟

جواب:جايز، بلكه مستحبّ است.

جواز مطلق ازدواج موقّت

سؤال528. آيا براى مردى كه همسر دايم دارد، ازدواج موقّت جايز است؟

جواب:جايز است.

اگر پدر اجازه ى ازدواج با كفو را ندهد

سؤال529. اگر پدر تا بيست يا سى سال دختر خود را تزويج نكند و دختر هم بخواهد با كفو شرعى خود صيغه كند، آيا اذن پدر لازم است يا خير؟

جواب:با فرض آن كه دختر رشيده و عاقله است و زوجى را كه براى خود در نظر گرفته كفو او مى باشد و با اجتماع تمام شرايط، پدر از اذن امتناع نمايد، اعتبار اذن پدر ساقط مى شود و در هر حال رعايت احترام پدر و استيذان از او بشود خصوصا در عقد انقطاعى، واللّه العالم.

صيغه دختر بدون اذن پدر

سؤال530. آيا دختر باكره اى را كه بالغ و عاقل و رشيده است، بى اذن پدر او مى توان متعه كرد؟

جواب:بنابر احتياط، تكليفا بايد از پدر يا جدّ پدرى خود اجازه بگيرد، چون تكوينا مفسده دارد.

اجازه پدر در دختر غيرباكره

سؤال531. زنى كه در اثر زنا يا پريدن، بكارتش از بين رفته باشد، آيا براى ازدواج موقّت اجازه گرفتن از پدرش لازم است يا خير؟

جواب:اگر بكارتش به جماع از بين رفته، نياز به اجازه ندارد.

عقد موقت دوشيزه بدون اطلاع دادن به خانواده اش

سؤال532. آيا صيغه خواندن براى دختر باكره بدون اطلاع خانواده اش صحيح است؟ صحبت كردن آن ها با هم ديگر چه حكمى دارد؟

جواب:بايد احتياطا با اجازه ى پدر دختر باشد و صحبت كردن بدون اجرا عقدى مثل صحبت كردن با نامحرم هاى ديگر است.

زايل شدن بكارت با غير جماع

سؤال533. آيا ازدواج موقت با دخترى كه بكارتش از راه غير شوهر كردن از بين رفته است، نياز به اذن پدر دارد؟

جواب:اگر به غير جماع زايل شده، باز هم نياز به اذن پدر دارد، بنابر احتياط ذكر شده.

اعتماد به گفته دختر در عقد موقت

سؤال534. در عقد موقت آيا به صرف گفته ى دختر كه «پدر او راضى است»، نيازى به گرفتن پاسخ پدر هست يا خير؟

جواب:ظنّ به صدق او باشد، كفايت مى كند.

صيغه جهت رابطه شغلى

سؤال535. اگر در ازدواج موقت با دختر باكره بالغه و رشيده، ـ كه فقط به منظور رابطه ى متعارف شغلى و... باشد، نه مسايل زناشويى ـ ، آيا اجازه ولىّ او شرط است؟

جواب:در لزوم اجازه به نحوى كه ذكر شد، فرقى نمى كند.

صيغه براى فرار از گناه

سؤال536. دخترى بالغ ـ كه قبلاً توسّط زنا ازاله ى بكارت شده است و خانواده ى او مطّلع نمى باشند ـ تمايل به متعه با مرد مسلمانى را دارد. لكن حاضر به مطّلع كردن خانواده نيست و مرد مُصرّ به اذن از ولى است و از طرفى احتمال دارد كه در پنهانى به زنا بيفتد. آيا بدون اذن، عقد موقّت وى جايز است؟

جواب:در اين فرض جايز است.

تخلف از اذن پدر در ازدواج دايم

سؤال537. پدر به دختر اذن ازدواج دايم داده، آيا مى تواند عقد انقطاعى كند؟

جواب:تكليفا بنابر احوط، جايز نيست و وضعا صحيح است.

ازدواج با كسى كه پدرش فوت كرده است

سؤال538. اگر پدر دختر باكره اى فوت كرده باشد، مى توان او را صيغه نمود؟

جواب:اگر جدّ پدرى ندارد، جايز است.

ازدواج موقت و رابطه ى آن با نظام اجتماعى

سؤال539. آيا ازدواج موقت مرد به نفع جامعه است يا باعث متلاشى شدن جامعه مى گردد؟

جواب:به نفع جامعه است.

عدم ذكر مدّت و مهر در عقد موقّت با فرض دخول

سؤال540. عقد موقّتى واقع شده است كه به جهت جهل به مسأله يا فراموشى، مدّت و مهر را مشخّص نكرده اند و جماع واقع شده است، حكم قضيه چيست؟

جواب:حكم زنا را ندارد و اگر قصد مطلق نكاح را داشته اند، منقلب به عقد دايم و مهرالمثل مى شود.

عدم زوال محرميّت با مادر زن بعد از پايان مدّت عقد

سؤال541. خانمى دختر نابالغ خويش را براى مدّت دو روز براى مردى صيغه مى خواند. آيا بعد از اتمام زمان صيغه به طور دايمى براى اين خانم محرم است يا خير؟

جواب:بله محرم است، اگر با اذن ولىّ شرعى او بوده است و احوط اين است كه مدّتى پس از بلوغ را هم جزو زمان عقد قرار دهند هر چند بعدا زوج ابرا كند و آن زمان را ببخشد.

ازدواج موقت پسر و دختر با انگيزه هاى مختلف

سؤال542. اگر پسر و دخترى بخواهند از طريق ازدواج موقّت با همديگر رابطه ى شرعى داشته باشند، در صورت هاى زير چه شرايطى معتبر است؟

1) اگر رابطه صرفا رابطه ى متعارف شغلى يا تحصيلى باشد؟

2) اگر رابطه صرفا به خاطر استمتاع، جنسى بدون دخول باشد؟

3) اگر رابطه به خاطر آميزش جنسى (دخول) باشد؟

جواب:در تمام صور جايز است، ولكن در باكره با اجازه ى پدر احتياطا.

عقد موقّت براى محرميّت

سؤال543. اگر شخصى دختربچّه ى خود را كه قابل تمتّع نيست، به مدّت كوتاهى به منظور محرم شدن مادر آن بچّه به داماد، به عقد انقطاعى وى درآورد، آيا مادر آن بچّه به آن شخص محرم مى شود؟

جواب:بله، محرم مى شود؛ هر چند احتياط اين است كه مقدارى بعد از بلوغ را هم داخل كند، هر چند بعدا شوهر بقيه مدت را ابرا كند.

شرايط ازدواج موقت

سؤال544. ازدواج موقت چه شرايطى دارد؟ آيا برقرارى رابطه با نامحرم به اين نيّت كه در آينده با هم ازدواج كنيم جايز است؟

جواب:بايد در ازدواج موقت مهر و مدت معين شود و بنابر احتياط با اجازه ى پدر دختر صيغه ى صحيح خوانده شود، و رابطه با نامحرم حرام است.

ازدواج موقت و ضرر به دختر

سؤال545. آيا ازدواج موقت كه موجب از بين رفتن بكارت مى شود، به ضرر دختر نيست؟

جواب:امكان دارد.

نفقه زن در ازدواج موقت

546. آيا در ازدواج موقت نفقه زن بر مرد واجب است؟

جواب:خير، واجب نيست.

تفاوت عقد موقت و زنا

سؤال547. فرق صيغه عقد موقت و زنا چيست و آيا مرد خودش مى تواند عقد را جارى كند؟

جواب:عقد موقت مثل دايم مشروع و مشروط به شرايط است و مرد هم مى تواند صيغه ى صحيح را جارى كند و هم چنين زن نيز مى تواند صيغه را خود جارى نمايد.

حرمت مادر زن بر داماد در عقد موقت

سؤال548. آيا در ازدواج موقت نيز مادر زن بر داماد حرمت دايمى پيدا مى كند؟

جواب:بله.

وكيل گرفتن جهت اجراى صيغه عقد

سؤال549. حكم وكيل گرفتن و خواندن صيغه در عقد موقت چيست؟

جواب:به ذيل مسأله ى 1883 رساله رجوع شود.

حقوق همسران در ازدواج موقت

550. زن و مردى كه صيغه شده اند، چه حقوقى نسبت به هم دارند؟

جواب:مرد حق استمتاع و زن حق مهر دارد.

سهو در مهريّه ى عقد موقّت

سؤال551. فردى قبل از ازدواج دايم، ازدواج موقّت كرده است و توافقى كه روى مهريّه عقد دايم شده بود را سهوا مهريّه عقد موقّت قرار داده اند، تكليف چيست؟

جواب:احتياط در اين است كه شوهر مدت عقد موقت را ببخشد و زن هم او را از مهر ابرا كند و باز عقد موقّت را تجديد كنند.

بذل مدت ولىّ يا قيّم صغير

سؤال552. در عقد موقّتِ صغير، آيا ولىّ يا قيّم وى مى تواند بذل مدّت به زوجه نمايد؟

جواب:ولىّ يا قيّم با اذن حاكم مى تواند با گرفتن مالى از زوجه كه به نفع صغير است، بذل مدت نمايد و احتياط در موارد امكان صبر ـ مثل نزديك بودن زمان بلوغ ـ ترك نشود.

شرط نفقه در ازدواج موقت

سؤال553. در عقد ازدواج موقّت، آيا شرط نفقه نافذ است؟

جواب:اگر شرط اعطاى مقدار نفقه باشد، ظاهرا آن شرط الزام آور است، اگرچه تخلّف آن موجب خيار در عقد نكاح نيست.

اختلاف زوجه با زوج و عاقد در دايم يا موقّت بودن عقد

سؤال554. بين زوجين اختلاف شده و زوجه مى گويد عقد، دايم بوده و زوج و عاقد مى گويد موقّت بوده است. قول كدام يك مقدّم است؟

جواب:ظاهرا قول زوج و عاقد مقدم است؛ زيرا آن ها منكر علقه ى زوجيّت پس از مدت هستند و زوجه مدّعى آن است كه اگر زوجه بيّنه اقامه نكند، منكر حلف مى كند. گرچه احتياط در اين است كه زوج پس از انقضاى مدّتى كه قايل است، طلاق را اجرا كند.

اجراى عقد موقت بدون حضور شاهد

سؤال555. آيا انسان بدون وجود شاهدى مى تواند صيغه عقد موقت را بخواند؟ در صورت مواجه شدن با نيروهاى انتظامى چگونه بايد جواب دهد؟

جواب:بدون شاهد هم مى توانند عقد بخوانند و قول آن ها هم به خواندن عقد، قابل قبول است.

كم ترين و بيشترين زمان ازدواج موقت

سؤال556. كم ترين و بيشترين زمان ازدواج موقت چه قدر است؟

جواب:مقدار، منوط به رضايت طرفين است و فرقى بين اين كه زمان آن بلند يا كوتاه باشد نيست؛ پس در طرف طول زمانى كه مظنون است عدم بقا تا آن زمان تا به سفاهت نرسد، و در طرف كوتاهى، به لحظه معيّن با قابليت استمتاع؛ اگرچه به غير جماع باشد در آن زمان كافى است.

تمديد عقد موقت

سؤال557. در عقد موقت اگر هنوز مدت تمام نشده باشد مى توان مدت را تمديد كرد، يا اين كه آن را به عقد دايم تبديل كرد؟

جواب:قبل از پايان مدت يا بخشيدن بقيه مدت، عقد دايم يا موقت باطل است. (جهت اطلاع بيشتر به مسأله ى 1904 رساله رجوع شود.)

بطلان عقد موقّت با عدم تعيين مهر و تحقّق وطى به شبهه

سؤال558. مردى زنى را به اين صورت فريب داده كه به او گفته من تو را به نكاح دايم خود درمى آورم، ولى شرط نكاح دايم اين است كه اوّل تو را به عقد موقّت درآورم. او را بدون تعيين مهر به عقد موقّت درآورده، با رضايت زن، و پس از آن، از او ازاله ى بكارت كرده و مبلغى را به او داده و او را رها كرده است. آيا اين عقد صحيح است؟ حكم قضيه را بيان فرماييد.

جواب:چون مهر را در عقد موقت تعيين نكرده، آن عقد باطل بوده است. اگر مرد دانسته اين كار را كرده، اين وطى از طرف او زنا است، ولى چون زن اين را نمى دانسته از طرف او وطى به شبهه بوده و در وطى به شبهه چه از طرف زن به تنهايى يا از طرف هر دو باشد، زن استحقاق مهرالمثل را دارد و چون ازاله ى بكارت شده، استحقاق مهرالمثل باكره را دارد و ارش البكارة هم در همان مهر تداخل مى كند.

حكم عدم ذكر مدّت در عقد موقّت

سؤال559. اگر در ازدواج موقت از روى فراموشى و يا به علت جهل نسبت به مسأله، ذكر مدّت انجام نشود، حكم آن چيست؟

جواب:آن نكاح باطل است، ولى اگر قصد عاقد به قصد اصل نكاح منحل شود و قصد متعه از باب تعدّد مقصود باشد، عقد منقلب به دايم مى شود، به خلاف وحدت مقصود؛ و در موردى كه تحليل قصد واضح نيست، احتياط در اين است كه اگر راضى به دوام باشند، عقد را تجديد كنند و اگر راضى به آن نباشند، طلاق دهند.

عدّه ى متعه

سؤال560. عدّه ى زنى كه حيض مى شود ـ در ازدواج موقت ـ دو حيض است. حال اگر زن بعد از انقضاى مدت بلافاصله حيض شود و پس از انقضاى حيض و پاك شدن و فاصله شدن كم ترين زمان پاكى كه 10 روز است با خوردن قرص حيض شود ـ كه مجموع مدّت عدّه مثلاً 20 روز مى شود ـ آيا مى تواند شوهر كند؟

جواب:ظاهرا مى تواند.

متعه در عدّه ى رجعيّه

سؤال561. در عدّه ى رجعيّه فردى عيال قبلى خود را متعه مى كند. آيا متعه صحيح است؟ و آيا عمل او رجوع محسوب مى شود؟

جواب:متعه لغو است، ولى رجوع محسوب مى شود، ظاهرا.

مجهول بودن زمان متعه

سؤال562. اگر در عقد متعه مدّت ذكر شود ولى مجهول باشد، مثل بازگشت فلان مسافر از سفر، آيا متعه باطل است يا به دايم منقلب مى شود؟

جواب:ظاهرا متعه باطل است.

اعتبار قول زن در يائسگى و بيوه بودن خود

سؤال563. اينجانب تصميم به ازدواج موقّت با زن يائسه اى دارم. اگر از وى سؤال كنم كه يائسه هستى و در جواب بگويد آرى، هم چنين اگر سؤال شود كه شوهر دارد يا نه، بگويد شوهر ندارم، آيا قول او شرعا حجّت است و من مى توانم با او ازدواج كنم؟

جواب:اگر بر كذب او يقين نداريد، ادّعاى او در اين كه خليّه است و مى تواند شوهر كند قابل اعتماد است و اگر متّهمه است، بهتر است مراعات احتياط شود.

سؤال564. دخترى 24 ساله هستم. حدود 6 سال پيش در حالى كه باكره بودم، به صيغه ى موقّت مردى درآمدم و اكنون بعد از 6 سال احتمال 99% مى دهم كه نه مهريّه تعيين شده بود و نه مدّت عقد مشخص گرديده بود و اكنون هم هيچ دسترسى به آن مرد ندارم. تكليف بنده چيست؟ آيا بنده به عقد دايم ايشان درآمده ام يا اين كه عقد باطل بوده و اكنون مى توانم ازدواج كنم؟

جواب:اگر عقد دايم بوده و مهر قرار داده نشده، به مهرالمثل برمى گردد و اگر عقد موقّت بوده و مهر قرار داده نشده، عقد باطل است و اگر عقد موقّت بوده و زمان ذكر نشده، در صورتى كه قصد خصوص عقد موقت ـ به طورى كه بر عقد دايم اصلاً راضى نباشد ـ نشده، به دايم منقلب مى شود.

ازدواج موقّت 99 ساله

سؤال565. آيا ازدواج موقّت 99 ساله صحيح است و آيا حكم عقد دايم را پيدا مى كند؟

جواب:تا هر مقدارى كه به سفاهت نرسد، ازدواج موقّت صحيح است.

جهل به تعيين زمان و مهر در عقد

سؤال566. اگر بدون علم به لزوم تعيين مهر و زمان در ازدواج موقت، زن و مردى ازدواج كنند و فرزندى حاصل شود، بعد به لزوم تعيين پى ببرند، آيا ازدواج آن ها حرام بوده و بچه آن ها حلال زاده نمى باشد؟

جواب:اگر منقلب به ازدواج دايم نشده باشد، وطى به شبهه و آن فرزند، فرزند شبهه و حلال زاده است.

اجبار مرد بر بخشش مدت عقد

سؤال567. در ازدواج موقت، در شرايطى كه زن در عسر و حرج واقع شود، آيا اجبار مرد بر بذل مدت باقى مانده صحيح مى باشد؟

جواب:خير، مگر از جانب حاكم شرع جامع شرايط باشد.

چگونگى ازدواج موقت با زنان غير مسلمان

سؤال568. آيا نحوه ازدواج موقت با زن مسلمان و غير مسلمان متفاوت است؟ اگر زن و مرد از دو جاى متفاوت و با زبان مختلف باشند، نحوه جارى ساختن صيغه موقت چگونه است؟

جواب:نحوه ى ازدواج تفاوت ندارد و در اجراى صيغه، بايد هر كدام بفهمد كه عقد ازدواج را اجرا مى كند.

عقد موقت با اهل كتاب بدون مهريه

سؤال569. ازدواج موقت با زنان اهل كتاب كه بدون مهريه، راضى به اين ازدواج باشند صحيح است؟

جواب:بايد مهر معيّن داشته باشد.

ازدواج موقّت با زوج مدّعىِ اسلام و انكشاف زرتشتى بودن وى

سؤال570. مردى است زرتشتى به زن مسلمانى مراجعه و خود را مسلمان و پيرو شريعت مقدّس اسلام معرّفى مى كند. مطابق موازين شرع اسلام، نزد عاقد مسلمان و واجد شرايط با انعقاد عقد ازدواج به طريقه ى اسلامى و به صورت موقت آن زن را تزويج و در سند نكاحيّه رسمى، مذهب خود را مسلمان اعلام مى دارد. بعدا معلوم مى گردد كه او مجوسى است، حاصل اين ازدواج دو فرزند است. حكم ازدواج فوق چيست؟ آيا اين مرد و دو نفر فرزندان مذكور مسلمان شناخته مى شوند؟ زوجه مذكوره چه وظيفه اى دارد؟

جواب:طريقى براى صحّت نكاح زن مسلمان با مرد غير مسلمان حتى در عقد موقت نيست، اگرچه كتابى يا مجوس باشد. پس با تفحّص از حال فعلى و سابق، اگر اسلام مرد احراز شد كه ملتزم به لوازم اسلام و ايمان است و در حال عقد اين چنين بوده است، يا آن كه اماره ى معتبر بر اسلام و ايمان آن وقت به دست آمد كه احكام اسلام بار مى شود؛ و در غير اين صورت نسبت اولاد به مادر صحيح است و آن ها تابع مادر ـ كه اشرف است در اسلام ـ مى باشند و جدايى مادر از زوج لازم و متعيّن مى گردد و عدّه ى وطى به شبهه بر مادرى كه ندانسته بوده، ثابت است.

ازدواج موقّت با زن مجوسى

سؤال571. آيا ازدواج موقّت با زن مجوسى جايز است يا نه؟

جواب:محلّ تأمّل است. پس بايد احتياطا ترك شود.

عقد موقّت اهل كتاب توسط مرد مسلمانى كه همسر مسلمان دارد

سؤال572. آيا مرد مسلمانى كه همسر مسلمان دارد، مى تواند زن اهل كتاب را به عقد موقّت خود درآورد؟

جواب:مى تواند با آنان به صورت عقد موقت ازدواج كند.

عقد موقت زنان فاحشه

سؤال573. آيا فواحش را مى توان عقد موقّت كرد؟

جواب:بله، مى شود، هر چند خلاف استحباب است.

به عقد درآوردن زنان خيابانى

سؤال574. متعه نمودن زنان بدكاره چه حكمى دارد؟ و بايد شرايط ازدواج موقت از نظر عده و... رعايت شود يا نه؟

جواب:متعه كردن آن ها قبل از توبه ى شان، كراهت دارد و بايد تمام شرايط ازدواج موقت رعايت شود.

عدم لزوم فحص از عده ى زن

سؤال575. مردى زنى را به عقد موقّت خود درمى آورد. در بين مباشرت با آن زن شكّ مى كند كه آيا او از زنانى است كه زياد صيغه مى شود و عدّه نگه نمى دارد يا نه؟، آيا تحقيق واجب است؟

جواب:واجب نيست.

ثبت ازدواج موقت

سؤال576. آيا در ازدواج موقت نيازى به ثبت آن در محضر رسمى مى باشد؟

جواب:شرعا لازم نيست.

صيغه زن بدون اجازه از همسر

سؤال577. اگر مردى به همسرش دسترسى نداشته باشد، آيا بدون اجازه او مى تواند زنى را صيغه كند؟

جواب:بله، مى تواند.

ازدواج موقت مرد با داشتن همسر دايم

سؤال578. آيا مرد با داشتن همسر دايم، مى تواند ازدواج موقت كند؟ رضايت و اجازه همسر دايمى او چه نقشى دارد؟

جواب:مى تواند و نيازى به اجازه ى همسر دايمى ندارد.

ازدواج موقت براى كسى كه طواف نساء را انجام نداده است

سؤال579. كسى كه طواف نساء و نماز آن را به جا نياورده، آيا مى تواند ازدواج موقت كند؟

جواب:خير، نمى تواند.

فرزند حاصل از ازدواج موقت

سؤال580. فرزندى كه از ازدواج موقت متولد مى شود مربوط به پدر است يا مادر؟

جواب:مربوط به هر دو است.

سؤال581. آيا اين مطلب صحيح است كه مسؤوليت طفل حاصل از نزديكى در زمان ازدواج موقت با مرد نمى باشد؟

جواب:خير، صحيح نيست.

زنا در ايام عقد موقت

سؤال582. در ازدواج ه اى وقت، كه گاهى شوهر براى مدتى طولانى مفقود مى شود، اگر زن در اين مدت مرتكب زنا شود، آيا بر شوهرش حرام ابدى مى شود؟

جواب:خير، حرام نمى شود.

فريب مرد در ازدواج

سؤال583. زنانى كه شناخته شده هستند كه فقط براى گرفتن مهريه ازدواج مى كنند و بعد از گرفتن آن از شوهر جدا مى شوند، اگر كسى عالم يا جاهل به اين موضوع با آن ها ازدواج كند و اين بلا بر سر او آيد، آيا مى تواند از دادن مهريه خوددارى كند يا خير؟

جواب:خير، بايد مهريه را بدهد؛ ولى در موقت تا مدت تمام نشده، حق استمتاع دارد و در دايم، طلاق به دست شوهر است و اگر ادعاى تدليس در بين است، به حاكم شرع مراجعه مى شود.

انكار طفل در عقد موقت

سؤال584. شخصى زن جوانى را متعه كرده و با اقرار خود مواقعه نيز انجام شده و زن مزبور پس از آن حامله شده است و طفل را به مرد متمتّع نسبت مى دهد ولى مرد منكر الحاق ولد به خود مى باشد. آيا قسم به نفى ولد از طرف مرد در اين صورت مشروعيّت دارد؟

جواب:اگر معلوم نباشد كه به مجرد احتمال يا گمان نفى كرده، به نفى ولدِ شوهر، ولد منتفى مى شود ظاهرا، اگرچه نفى براى او بدون علم تكليفا جايز نيست؛ اگرچه عزل نمايد يا ظنّ به انتفا داشته باشد يا زن را متهمه بداند، و على اى حال در عقد انقطاعى لعان نيست.

نفى فرزند در ازدواج موقت

سؤال585. فرزندى كه در ازدواج موقت حاصل مى شود، اگر زن آن را به مرد نسبت دهد، مرد مى تواند آن را از خود نفى كند؟ اگر اقرار به مباشرت داشته باشد، نفى ولد چه حكمى دارد؟

جواب:خير، اگر علم به نفى ندارد نمى تواند نفى ولد كند و با علامات مفيده ى ظن به انتفا، محكوم به لحوق است به واسطه ى فراش، و در صورت نفى زوج، ولد بدون لعان از او منتفى است.

عدم اطلاع از وضعيت شوهر در عقد موقت

سؤال586. تكليف زنانى كه براى چند سال به ازدواج موقت مردى در مى آيند؛ ولى بعد از مدتى ديگر، از آن مرد خبرى نمى شود، چه مى باشد؟

جواب:بايد صبر كنند تا مدت عقدشان تمام شود.

اطاعت زن از مرد در عقد موقت

سؤال587. در ازدواج موقت، حدود اطاعت زن از شوهر، شامل چه مواردى مى باشد؟

جواب:در استمتاعات بايد تمكين كند.

تبديل عقد موقّت به دايم

سؤال588. هر گاه زنى را يك ساله متعه كرده پس از شش ماه مى خواهد او را به عقد دايم درآورد، وظيفه چيست؟

جواب:آن شش ماه ديگر را ببخشد، بعد او را عقد كند.

بخشش نصف مدّت

سؤال589. در عقد موقّت، شوهر نصف مدّت را مى بخشد. آيا مهر هم تقسيط مى شود يا همه ى مهريه را بايد بپردازد؟

جواب:اگر قبل از دخول باشد، نصف مهر و اگر بعد از دخول باشد، تمام مهر را بايد بپردازد.

اختلاف مرجع دختر و پسر در عقد موقت

سؤال590. اگر مردى دخترى را بدون اذن پدر به عقد موقت خود درآورد، در صورتى كه مرجع تقليد آن دختر چنين عقدى را باطل مى داند، آيا محرميت مادر دختر و ديگر احكام ازدواج بر آن مترتب مى شود؟

جواب:هر كدام از مرد و زن و مادر او يا غير او، به فتواى مرجع تقليد خود عمل كنند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -