انهار
انهار
مطالب خواندنی

احكام متفرقه ازدواج

بزرگ نمایی کوچک نمایی

هداياى عروس و داماد

سؤال426. معمولاً خانواده ى عروس بعد از عقد و عروسى، براى دخترشان هدايايى مى برند. پس از جدا شدن اين عروس و داماد يا مرگ عروس اين هدايا متعلّق به چه كسى است؟

جواب:اگر براى دختر هديه آورده اند و او قبض كرده است، مِلك دختر است.

ادّعاى كم شدن جهيزيه

سؤال427. جهيزيه زنى بعد از متاركه ى زندگى، مدتى در منزل شوهر بوده است. حال هنگام تحويل ادّعا مى كند مقدارى از جهيزيه كم شده است، ولى شوهر مى گويد: من به آن دست نزده ام و اگر كم شده خود زن يا اقوام او برده اند. قول كدام يك مقدّم است؟

جواب:قول مرد مقدّم است، مگر اين كه زن بيّنه كند.

پولى كه از جهيزيّه زياد مى آيد

سؤال428. پولى كه پدر دختر از داماد جهت جهيزيه ى دخترش مى گيرد، در صورتى كه از جهيزيه زياد بيايد، آيا براى پدر دختر حلال است؟

جواب:بستگى به كيفيت دادن پول داماد دارد.

اختلاف نظر زن و شوهر در موقت و يا دايم بودن عقد

سؤال429. اگر بعد از واقع شدن عقد، زن و شوهر در دوام و انقطاع ازدواج اختلاف نظر پيدا كنند، ازدواج آن ها چه صورتى پيدا مى كند؟

جواب:بنابراين كه مدّعى دوام را مدّعى بقاى بعد از اجل بدانيم، قول مدّعى انقطاع، مقدم است.

هداياى ازدواج پس از فسخ عقد

سؤال430. در مواردى كه نكاح فسخ مى شود، آيا مى توان به بازگرداندن هدايا و پولى كه هزينه شده اقدام نمود؟

جواب:فقط در هدايا ـ اگر موجود باشند ـ مى توانند رجوع كنند.

ياد كردن شوهر مرده

سؤال431. زنى پس از فوت همسرش، با مرد ديگرى ازدواج نموده است، به ياد آوردن همسر اولش، صدقه دادن براى او و رفتن بر سر مزار او، چه حكمى دارد؟

جواب:اشكال ندارد.

خودسوزى زن بر اثر آزار همسر

سؤال432. اگر زنى به علت آزار و اذيت هايى كه شوهرش نسبت به او روا داشته است اقدام به خودسوزى كند، آيا هزينه ى درمان او بر عهده شوهر است؟ اگر آتش سوزى به دليل ديگرى باشد، بر عهده چه كسى است؟

جواب:در بودن هزينه ى درمان زن بر شوهر تأمل است و در ضمانِ سبب، احراز اقوائيت او از مباشر لازم است.

فرزنددار شدن همسر در مسافرت شوهر

سؤال433. در مسافرت هايى كه بيش از يك سال به طول مى انجامد، اگر در سفر شوهر، همسر او داراى اولاد شود و اهل ايمان و عفت باشد، مرد نيز بچه را از خود نفى كند، آيا فرزند ملحق به پدر است و احكام فرزندى بر او مترتب مى شود يا خير؟

جواب:خير، بايد امكان لحوق باشد ـ از حيث كم ترين و بيشترين مدت حمل ـ تا حتى موضوع براى لعان محقق شود.

جدايى بين زن و شوهر توسط اطرافيان

سؤال434. اگر بعد از ازدواج، پدر و مادر زن به دلايلى مانند بى كار بودن داماد يا نداشتن خانه و... براى مدتى طولانى بين آن دو جدايى بياندازند، شوهر در اين جا چه تكليفى دارد؟

جواب:شوهر مى تواند زن را الزام به تمكين كند، هر چند با شكايت به محاكم قضايى.

وسايل خريدارى شده توسط شوهر

سؤال435. وسايلى كه قبل از ازدواج توسط شوهر خريدارى شده و به خانه زن فرستاده مى شوند و جزو جهيزيه او محسوب مى شوند، مالك اصلى آن ها چه كسى مى باشد و آيا قول زن مبنى بر مالكيت آن ها مورد قبول است؟

جواب:اگر در تصرف زن است، قول زن مقدم است و اگر معلوم است كه از آن هايى است كه شوهر خريده است، حكم تابع اين است كه به چه عنوان داده است.

تصرف در اثاثيه پس از فوت همسر

سؤال436. اگر شوهر فوت كند، جهيزيه ى زن كه ديگر جزيى از زندگى آن ها شده بود، جزو «ما ترك» او محسوب مى شود يا خير؟ اگر زن فوت كند چه حكمى دارد؟ آيا ورّاث مى توانند در آن ها تصرف كنند؟

جواب:ظاهرا جهيزيه اى است كه از اموال زن است و به ورثه او مى رسد.

زن و مردى كه با هم مسلمان شوند

سؤال437. زن و شوهر غير مسلمان كه در آن واحد با هم مسلمان شوند، آيا بايد صيغه عقد نكاح را جارى كنند؟

جواب:نيازى به تجديد عقد نكاح ندارند، زيرا زمانى متخلّل نشده كه عقدشان در آن زمان باطل شده باشد.

حكم عقد دختر چهارساله بى سرپرست

سؤال438. از خانواده اى فقط يك دختر خردسال كمتر از 4 سال باقى مانده و بقيّه در تصادف كشته شدند و اين دختر بچّه هيچ فاميلى ندارد. آيا اجازه است كه اين دختر به عقد پدر يك فرد محترم درآيد تا به عنوان زن پدر اين فرد، تلقّى و محرم شود و اين فرد بتواند سرپرستى او را به عهده بگيرد؟

جواب:اجازه نيست و قبل از رسيدن به حدّ بلوغ و رشد نمى توانند او را عقد كنند. بلى در موارد ضرورت، كه مراعات آن براى طفل لازم است، حاكم شرع دخالت مى كند.

عدم رضايت پسر و دختر

سؤال439. در صورتى كه پسر و دختر در ازدواج با همديگر رضايت نداشته باشند و با حاكم شدن نظر پدر و مادر به عقد هم درآيند و بعد از مراسم عقد و عروسى به خاطر عرف مردم به چنين ازدواجى رضايت دهند، آيا اين ازدواج مشروع است يا خير؟

جواب:با فرض اين كه رضايت داده اند، اشكالى نيست و زن و شوهر هستند.

رابطه عقد شرعى با عقد قانونى

سؤال440. اگر مقدّمات عقد ازدواج قانونى فراهم نباشد، آيا مى توان شرعا عقد شرعى نمود؟

جواب:بر عقد شرعى اثر شرعى مترتّب مى شود و منافاتى با اقدام دولت ندارد.

مفقود شدن شوهر و ازدواج مجدّد

سؤال441. همسر اينجانب مبتلا به اختلال حواس و روان است و قدرت شعورو تشخيص را از دست داده است، به همين دليل، چندى قبل بر اثر تصادف، تعادل جسمانى خود را نيز از دست داده است. اكنون قريب دو سال است كه هيچ خبرى از ايشان نيست و به تمام مراكزى كه احتمال مى رفت مراجعه كرده ام. هيچ گونه آثارى از ايشان به دست نيامده است و براى من يقين حاصل شده كه وى در قيد حيات نيست، آيا مى توانم ازدواج نمايم؟

جواب:اگر يقين به فوت شوهرتان نداريد، نمى توانيد ازدواج كنيد، مگر آن كه با وجود شرايط، حاكم شرع طلاق دهد و اگر يقين داريد، بعد از گذشت عدّه ى وفات از زمان يقين به فوت او، ازدواج مانع ندارد، واللّه العالم.

سؤال442. زنى شوهرش در دفاع مقدّس مفقودالاثر شده و از قراين و امارات، علم به شهادت زوج پيدا كرد و شوهر نمود اما پس از پايان جنگ تحميلى، شوهرش از اسارت برگشت، وظيفه ى اين زوجه چيست؟

جواب:زوجه متعلّقه به او است و نسبت به دوّمى شبهه است و بايد عدّه ى وطى به شبهه نگه دارد.

عقدنامه بايد نزد چه كسى باشد

سؤال443. عقدنامه بايد نزد چه كسى باشد؟ خانواده ى عروس يا نزد خود داماد؟

جواب:تعيين شرعى ندارد و تناسب با متعهد له دارد و معمولاً نزد خانواده ى عروس مى گذارند.

محلّل

سؤال444. در بحث محلّل، صرف دخول كفايت مى كند يا هر دو بايد ارضا شوند؟

جواب:علاوه بر دخول از جلو، بنابر احتياط لازم است انزال نيز صورت بگيرد. (به مسأله ى 2021 رساله رجوع شود)

منظور از عدالت ميان همسران

سؤال445. منظور از عدالت ميان همسران چيست؟

جواب:عدالت واجبه، همان عمل به حقّ قِسْم است.

ازدواج دوقلوهاى به هم چسبيده

سؤال446. حكم ازدواج دوقلوهاى به هم چسبيده را بيان فرماييد؟

جواب:بعض موارد آن مشكل است.

اداى وعده

سؤال447. آيا اداى وعده به زن واجب است؟

جواب:مثل موارد ديگر است.

دروغ جهت جلب محبت زن

سؤال448. دروغ گفتن به زن براى جلب محبّت او، چه حكمى دارد؟

جواب:مثل موارد ديگر است.

عدم جواز گفتن عيوب زن و تحقير وى

سؤال449. آيا شوهر مى تواند در مقابل ديگران، عيوب زنش را بگويد و او را تحقير كند، اگرچه به شوخى باشد؟

1) در صورتى كه زن ناراحت شود؟

2) در صورتى كه زن ناراحت نشود؟

جواب:ايذاى مؤمن و مؤمنه جايز نيست.

تهمت به زن

سؤال450. اگر مردى به زنش تهمت ارتباط نامشروع بزند و نتواند ادّعاى خويش را در دادگاه صالحه اثبات نمايد.

1) آيا براى مرد جايز است دوباره با زن خويش ادامه ى زندگى دهد؟

2) آيا براى زن از لحاظ شرعى واجب است با همسرش ادامه ى زندگى دهد؟

3) آيا در اين خصوص زن مى تواند تقاضاى طلاق نمايد و به حقّ و حقوق خويش اعمّ از مهريّه و جهيزيه و دارايى هاى زندگى برسد؟

جواب:با درخواست زوجه، مرد استحقاق حدّ قذف دارد؛ مگر اين كه لعان را واقع سازد. ولى دوباره زندگى كردن بدون لعان مانعى ندارد و زن هم بايد به وظايفش عمل كند، مگر اين كه طلاق خلع يا مبارات بگيرد.

اعتبار قول زن

سؤال451. آيا شرعا مى شود روى حرف زنان بى بند و بار، در پاك بودن از حيض و نداشتن شوهر و انقضاى عدّه حساب كرد؟

جواب:سؤال و فحص از حال آنان خوب است، ولى شرط نيست.

حكم فرزند متولّد شده بعد از عقد دوم با فرض شك

سؤال452. خانمى ابتدا به عقد موقّت مردى درآمده و پس از انقضاى عدّه، به عقد دايم مرد ديگرى درآمده است و بعد از شش ماه صاحب فرزند مى شود. شوهر اوّلى سيّد بوده و دوّمى عام، قراينى هست كه فرزند ملحق به اوّلى باشد. مانند:

1) شباهت كامل كودك به شوهر اوّل و همين طور شباهت كامل فرزندان آن كودك به شوهر اوّلى؛

2) دو دختر آن كودك تا سنّ شصت سالگى حيض ديده اند؛

مرحوم آية اللّه بروجردى ـ رحمه اللّه ـ در چهل سال پيش فتوا به سيادت آن كودك و فرزندانش داده است.

آيا اين قراين، انتساب به شوهر اولّى را اثبات مى كند؟

جواب:الولد للفراش الفعلى مادامى كه امر موجب علم، برخلاف نيست.

عقد غيابى دخترى براى فرزند

سؤال453. پدرى در غياب فرزندش كه در سفر خارج بوده، دخترى را به عقد او در مى آورد و پس از يك سال براى روشن شدن وضعيّت دختر، فرد مذكور به خارج سفر مى كند و موضوع را با پسرش در ميان مى گذارد. پسر نه جواب مثبت داده و نه جواب منفى و فعلاً هم معلوم نيست پسر مذكور در كدام كشور است. آيا عقد صحيح بوده است؟ در صورت صحّت، آيا فضولى است؟ و بر فرض فضولى، آيا پدر حقّ فسخ دارد؟

جواب:فضولى است و فضولى نياز به فسخ ندارد.

حكم خنثاى مشكل

سؤال454. آيا به خنثاى مشكل، عنوان زن (مؤنث) اطلاق مى شود يا مرد؟

جواب:اگر خنثاى مشكل است، حكم زن يا مرد ندارد.

ازدواج باخنثاى مشكل

سؤال455. مردى با خنثاى مشكل ازدواج كرده و از دُبُر با او وطى كرده است، پس از آن متوجه شده است. آيا اين ازدواج صحيح است؟

جواب:اين ازدواج باطل است واگر با جهل وطى كرده، به وجه ى وطى به شبهه است و اگر با علم وطى كرده، نه محكوم به زنا است و نه لواط؛ اگرچه كار حرام است و استحقاق مهر هم ندارد.

اگر ميّت زنده شود

سؤال456. اگر ميتى ـ فرضا با دعا يا اعجاز و خرق عادت ـ زنده شود، آيا زوجه اش بر وى حلال است؟

جواب:زن او در عده ى وفات است، با رجوع به او حلال نمى شود، نياز به عقد مجدّد دارد.

ادعاى تعويض دختر هنگام عقد

سؤال457. صيغه ى عقد دايم جارى شده و عاقد مى گويد: با وكالت از زوج بوده است و دو شاهد هم حاضر بودند. ولى زوج مى گويد كه عقد باطل است، زيرا من از مجلس بيرون رفتم و دختر را عوض كرده بودند و صيغه بدون وكالت و رضايت من جارى شده است. زوج شهادت شهود را هم قبول ندارد. آيا قول وى پذيرفته مى شود؟

جواب:زوج مدّعى فساد است كه خلاف ظاهر امر است، زيرا ظاهر حمل بر صحّت است و بايد فساد را اثبات كند.

لزوم اطلاع به زوج با فرض حرام بودن زن بر او

سؤال458. اگر بدانيم زوجه ى فردى بر او حرام است، ولى خودش به جهت جهل به حكم نمى داند، آيا واجب است وى را آگاه كرد؟

جواب:واجب است به او گفته شود، زيرا جهلش عذر نيست.

اختصاص ازاله ى بكارت به جماع

سؤال459. دخترانى كه با جماع پرده ى بكارت آن ها زايل نمى شود و اصل جماع هم قابل اثبات نيست، آيا حكم باكره را دارند؟

جواب:اگر دخول درباره ى آن ها ثابت شود، ديگر حكم باكره ندارند.

عدم صدق نشوز با عدم امنيّت جانى و ناموسى براى زن

سؤال460. مردى زوجه اش را كتك و افتراهاى فراوان ناموسى و حيثيّتى مى زند. زوجه در اثر ضربات، بى هوش مى شود. چند ساعت پس از درمان پزشك، به هوش مى آيد. زوج، با ميل و اراده خود، وى را به منزل پدرش مى برد و تا شش ماه وى را رها مى كند و هيچ تماسى جهت درخواست مراجعت نمى گيرد. تنها مى گويد زوجه بايد بدون قيد و شرط به منزلم بازگردد. آيا خوددارى زوجه از مراجعت به منزل شوهر، در فرض عدم امنيت جانى و مالى و ناموسى، نشوز محسوب مى شود؟

جواب:نشوز صدق نمى كند، و اللّه العالم.

عقد پسر و دختر نابالغ در فرض كراهت پس از بلوغ

سؤال461. به اصرار پدرم در هفت سالگى به عقد ازدواج دايم پيرمردى درآمدم. آن موقع در اين باره هيچ خبر نداشتم، حالا كه بالغ شدم، پدر و مادر با زور و اكراه به خانه شوهرم مى فرستند. من هميشه به پدر و مادرم مى گفتم: من اصلاً نمى دانم عروسى من كى انجام شده و شوهرم را تا به حال نديدم. ولى از آغاز عقد و پس از بلوغ اصلاً بر اين نكاح رضايت نداشته ام و مصلحت عقلايى هم در اين نكاح نيست. حكم شرع مقدس اسلام درباره صحّت عقد مذكور چيست؟

جواب:اگر هنگام عقد ـ يعنى سنّ هفت سالگى ـ مفسده بوده، عقد صحيح نيست و اگر اكنون مفسده است نه هنگام عقد، تأثيرى ندارد.

دريافت پول از زن براى امتناع از ازدواج مجدد

سؤال462. اگر زن در قبال بذل مالى ـ كه متعلق به او است ـ به مرد، از او بخواهد كه ازدواج مجدد نكند، اين شرط صحيح است؟ اگر مرد بعد از قبول شرط به آن عمل نكند، نسبت به مالى كه دريافت كرده چه تكليفى دارد؟

جواب:هبه ى مشروطه است و با تخلف، زن مى تواند مالش را پس بگيرد.

اختلاف مرجع زن و مرد

سؤال463. در صورتى كه فتواى مرجع تقليد زن و مرد مختلف باشد، وظيفه چيست؟

جواب:هر كس بايد به وظيفه ى مرجع تقليدى كه بايد، يا مى تواند از او تقليد كند عمل نمايد، واللّه العالم.

ازدواج فرزند نفى شده

سؤال464. فرزندى كه به وسيله ى لعان از الحاق به پدر نفى شده است، آيا مى تواند با كسانى كه قبل از نفى (لعان) محرم بوده، ازدواج كند؟

جواب:ظاهرا مى تواند.

پيوند تخمدان

سؤال465. در صورتى كه تخمدان زنى را به ديگرى پيوند دهند و اين پيوند موفقيت آميز باشد، فرزندانى كه از اين زن متولد مى شود متعلق به صاحب تخمدان است يا به زن دوم؟ مسأله محارم شوهر و زن اوّل و دوم و محارم فرزند چگونه است؟

جواب:با فرض بقا و عدم تغيير تخمك ها، فرزند متعلق به صاحب تخمدان است و نسبت به زن دوم و اقوام او هم احتياطا بايد احكام محرميّت را جارى كنند.

ازدواج دوم قبل از فسخ عقد اوّل

سؤال466. پدر، دختر نابالغى را به عقد كسى درآورده است. دختر بعد از بلوغ مى خواهد با شخص ديگرى ازدواج كند و پدر هم راضى است. قبل از فسخ عقد اوّل با شخص دوّم ازدواج كرده است و دخول هم صورت گرفته است، وظيفه چيست؟

جواب:عقد اوّلى باطل نشده و حكم آن مثل ازدواج و دخول با زن شوهردار است.

مراد از بكارت

سؤال467. اگر مراد و منظور از باكره بودن عدم ازاله ى بكارت و وجود آن مى باشد، پس زنى كه چه به صورت اختيار همسر و چه به صورت خلاف شرع ازاله ى بكارت شده است و يا سابقه ى نزديكى با مرد را دارد، در صورتى كه به طريق پزشكى بتواند پرده ى بكارت را ترميم كند، آيا از نظر ازدواج و مهريه،... مشمول زن باكره خواهد شد؟

جواب:باكره نيست، ولى احتياط كنند.

ازاله بكارت بر اثر جراحى

سؤال468. اگر بكارت زنى با عمل جراحى از بين رود، آيا اين موجب جواز فسخ نكاح مى شود؟

جواب:خير.

ادعاى شوهر مبنى بر باكره نبودن همسر

سؤال469. در مواردى اتفاق افتاده است كه دختر و پسرى در زمان عقد با يكديگر روابط زناشويى داشته اند، ولى شب عروسى، پسر ادعا مى كند كه عروس باكره نيست و او را رها مى كند و به سراغ زن ديگرى مى رود، حكم شرعى در اين موارد چه مى باشد؟

جواب:در فرض سؤال، مرد بايد زوال بكارت را قبل از عقد ثابت كند. (جهت توضيح بيشتر به مسأله ى 1945 رساله رجوع شود.)

اختلاف زن و شوهر در بكارت

سؤال470. اگر مردى در شب زفاف ادعا كند كه خون خارج شده خون حيض است نه بكارت و زن آن را از بكارت خود بداند، تكليف چيست؟

جواب:توسط زن هاى خبره استعلام مى شود و اگر خون كم است، طريقى براى تشخيص آن در مسأله ى 410 رساله آمده است.

قبول قول زن در عدم بكارت

سؤال471. آيا از نظر شرعى، اظهار شفاهى يا كتبى زن در باكره نبودن خود براى عقد دايم يا متعه وى كفايت مى نمايد؟

جواب:اگر ظن به صداقت و راستگويى او باشد، كفايت مى كند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -