مفاد حدیث غدیر
جـمله اى که در حدیث غدیر مورد استشهاد قرار گرفته و در حقیقت پیام اصلى واقعه غدیر در آن نـهـفـتـه اسـت ایـن اسـت که حضرت فرمود: من کنت مولاه فعلى مولاه کسانى که به این حدیث استدلال کرده اندمولى را اولى معنا کرده اند اولى , یعنى کسى که به تصرف سزاوارتر است به عبارت سـاده تـر یعنى کسى که لایق سرپرستى , رهبرى و اختیاردارى است بدین ترتیب معناى حدیث این است : (هرکس من رهبر وسرپرست اویم , على (ع ) هم رهبر و سرپرست اوست بنابراین تنها کسانى به رهبرى و سرپرستى پیامبراکرم (ص ) پایبند و ملتزمند که رهبرى و سرپرستى على (ع ) را بپذیرند.
ایـنـک بـایـد دانـسـت کـه آیـا در لغت عرب , مولى به این معنا به کار رفته است ؟ یا نه ؟
دیگر آنکه اگـربـپـذیـریـم مـولـى در لغت بدین معنا به کار رفته است , آیا در این خطبه نیز این معنى اراده شده است ؟ یا خیر؟ .
مـرحـوم عـلامـه امینى 42 نفر از علماى بزرگ تفسیر و لغت را نام مى برد که بیست و هفت نفر از آنـان گـفته اند: مولى به معناى اولى است پانزده نفر دیگر گفته اند: اولى یکى از معانى مولى است
اما درباره اینکه آیا در این حدیث نیز مولى , چنان معنایى را افاده مى کند, توجه به شرایط و ظروفى کـه این حدیث در آن صادر شده , و مطالعه خطبه اى که این حدیث در ضمن آن قرار گرفته است , هیچ شکى باقى نمى گذارد که مولى در این حدیث هم به معناى اولى است
زیـرا شـخـصـیـتـى چـون پیامبر اسلام (ص ) که عقل کل , انسان کامل و بزرگترین پیامبر و سفیر آسـمانى است , در روزى آن چنان گرم که زمین چون آهن گداخته پاى مسافران را مى گدازد و خـورشـیـد مـغـز انـسان را به جوش مى آورد, در صحرایى سوزان و بدون امکانات که اگر گوشت را بر زمین مى افکندى کباب مى شد , محلى که هیچ کاروانى در آن توقف نمى کند, دهـهـا هزار حاجى خسته را نگه مى دارد,رفتگان را باز مى گرداند و منتظر مى ماند تا بازماندگان برسند و در گرمترین ساعات روز سخنرانى مى کندو در ضمن آن چند بار از مردم سؤال مى کند تا مـطـمئن شود صداى او را به خوبى مى شنوند, و در نهایت على (ع ) را به آنان نشان مى دهد, با نام و نسب معرفى مى کند و مى فرماید: (هرکس که من مولاى او هستم على هم مولاى اوست ) سپس همه حاضران را موظف مى کند این سخن را به غایبان برسانند, و پس ازآن دستور مى دهد همه با او بـیـعـت کـنـنـد, و بـه او تـبـریک و تهنیت گویند, و عمامه خویش را بر سرش مى گذارد و به او مـى فـرماید: (تاج عرب عمامه است ) و به اصحاب مى فرماید: (فرشتگانى که در روز بدربه یاریم آمدند, چنین عمامه هایى بر سر داشتند).
حـال اگر فرض کنیم این حدیث بدون هر گونه قرینه و تفسیر و توضیحى به دست کسى برسد و بـدون غـرض بـه آن تـوجه کند در مى یابد که برخلاف گفته بعضى افراد بى اطلاع پیامبر(ص ) در صدد آن نیست که بفرماید: (هرکس من دوست او هستم على هم دوست اوست )! یا (هرکس من یـاور او هـسـتـم , عـلى یاوراوست )! چرا که دوستى و یاورى , بیعت و تبریک نمى خواهد, عمامه و تاج گذارى نمى طلبد و به طورکلى چنان اهمیتى ندارد که در آن موقعیت خطیر و با آن مقدمات اعلام شود.
منبع: حدیث غدیر سند گویای ولایت، آیت الله مکارم شیرازی