انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی خوئی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 941- بين آقايان بارفروشها رسم است كه به زارع پول قرض مي‌دهند به شرط اينكه در موقع محصول اجناس را نزد او بياورد بفروشد و حق بارفروشي خود را بردارد به اين معني كه اگر بداند كه مقترض اجناس را نمي‌آورد قرض نمي‌دهد چون شرط ربايي است راهي براي آن بيان فرمائيد.

جواب: در يك معامله و عقدي ديگر كه بين آنها واقع شود شرط كنند كه بارفروش مبلغ معين قرض بدهد و مقترض محصول را نزد او بياورد براي فروش. واللََّه العالم.

سؤال 942- اشخاصي كه بدهكار مردم هستند در صورتي كه طلبكار مطالبه مي‌كند، آيا واجب است غير از خانه مسكوني لايق به شأن و لوازم لايق به شأن و خرج يك شب آن روز خود و عيال واجب النفقه را (از قبيل گندم، جو، آرد، نان، نفت، نمك، گاو، گوسفند، مرغ، هيزم، سياره، گاري، تراكتور و غيره) را بفروشد و جواب طلبكار را بدهد يا نه؟ مستدعي است مشروحاً بيان فرمائيد كه مسئله كثير الابتلا است و كذا سرمايه دكان و اسباب دكان نجاري و خياطي و بزازي و عطاري و غيره. آيا مديون چه وظيفه دارد اگر دائن مهلت نمي‌دهد؟

جواب: چيزهايي كه نزد مديون است از اثاث زندگي يا كسب كه به نداشتن و دادن آن به طلبكار، در حَرَج زندگي واقع مي‌شود، يا از اعتبار او كاسته مي‌شود، واجب نيست آن را براي اداي دين از دست بدهد.

سؤال 943- زيدي از عمرو طلبكار است و در عوض چك يا سفته يا سند ثبتي مثلاً در دست دارد چون كه مديون در پرداخت دين مسامحه مي‌كند دائن ناچارمي‌شود به مقامات مربوطه جهت دريافت طلب خود مراجعه و شكايت كند و معلوم است تا خاتمه دعوي متحمل مخارجي از قبيل تمبر و خرج اياب و ذهاب و وكيل و غيره خواهد شد، چنانچه طلبكار از طلب خود بگذرد متضرر مي‌شود و به علاوه امكان دارد بازار كلاه برداري رواج پيدا نمايد. غرض اين است كه با اين وصف وظيفه طلبكار چيست و مخارجي را كه كرده علاوه بر طلب خود آيا مي‌تواند از بدهكار بگيرد يا نه و چنانچه در ابتداء اقتراض و استقراض شرطي به بيان آيد كه در صورت مسامحه مديون و شكايت دائن كليه مخارج را علاوه بر اصل دين، بدهكار به طلبكار بپردازد آيا اين شرط و قرارداد صحيح و لازم است يا خير؟

جواب: در مفروض سؤال حق مطالبه آن مصارف را ندارد، مگر آنكه در خودِ قرض و يا عقد لازم ديگري شرط شده باشد.

سؤال 944- زيدي سي سال قبل فوت كرده و بدهكاريش در دفتر ثبت بوده مثلاً ده تومان به مردم بدهكار است حالا بعد از سي سال در مقام اداء، ده تومان اسكناس به ايشان بدهد كافي است يا خير؟

جواب: هر گاه طوري كه نوشته‌ايد ثبت شده، يعني به عنوان تومان بدون قيد و شرط، دادن اسكناس فعلي كافي است.

 


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  



پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -