انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی تبریزی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  1879 ـ در صـورتـي كه با علم قاضي ، بر زاني حكم رجم صادرشده باشد و سنگسار شده از حفره قـرار نـمـايـد ، آيـا بـايدبرگردانده شود ( آن گونه كه در بينه ثابت شده ) يا مانند اثبات به اقرار برگردانيده نمي شود ؟

جواب:  بسمه تعالی- در مـورد زناي محصنه حد رجم بايد جاري شود .و عدم اجراي آن در صورت فرار زاني از حفيره ، اخـتصاص به مورد اقرار دارد .و اجراي حكم بر حسب علم ، به مجتهد جامع الشرايط مربوطاست ، ولـكـن كسي كه بر حسب ضرورت حفظ نظام قضاوت مي كند ، اجراي حكم رجم بر حسب علم و غير آن منوط به استيذان از مجتهدي است كه وي را نصب نموده است ، و بايد به وي مراجعه نمايد ، واللّه العالم .

سؤال  1881 ـ چـنانچه كسي ـ العياذ باللّه ـ با دختر خواهر خود زنا كند ،آيا اولياء دختر مي توانند حد بر او جاري كنند ؟

جواب:  بسمه تعالی- اجراي حد پس از ثبوت زنا از وظايف حاكم شرع است ، واللّه العالم .

سؤال  1882 ـ مرد متاءهل دختري را ازاله بكارت نموده ، آيا مجازات اين مرد اعدام است ؟

جواب:  بسمه تعالی- چـنـانچه ازاله بكارت با عمل زنا شده است اگر زناي به عنف بوده حكم ان قتل است .و ديه ازاله بـكـارت مهر المثل است ، و اگرزنا به غير عنف بوده و ازاله بكارت به زنا شده ديه ندارد .و دراين صـورت اگـر زنـاي با محارم بوده حكم قتل است ـ ولو آن كه شرايط احصان نباشد ـ و اگر با غير محارم بوده چنانچه شرايط احصان را داشته حكم رجم است ، واللّه العالم .

سؤال  1883 ـ مـي گـويـند : اگر كسي با زن پدر خود زنا كند ، زاني اعدام ،ولي زانيه ( زن پدر ) اعدام نمي شود .اگر چنين چيزي صحت دارد ، فلسفه آن چيست

جواب:  بسمه تعالی- چـنين چيزي صحت ندارد .در فرض سؤال ، زاني گرچه محصن نباشد ، رجم مي شود .ولي حكم زن پدر ، قتل است ، واللّه العالم .

سؤال  1884 ـ به ديد و فتواي مراجع گرام ، مجازات زنا با محارم ، قتل است .اين فتوا در جايي كه هر دو كـبـيـر و مكلف باشند ظهوردارد ، ولي اگر جايي يكي از آن دو زير سن تكليف باشد و يا هردو به تكليف نرسيده باشند ، تكليف چيست ؟

جواب:  بسمه تعالی- بـلـوع در طـرف زانـي شرط است ، پس اگر بالغ با غير بالغه كه محرم اوست زنا كرد ، بالغ كشته مـي شـود و چـنانچه زاني صغير باشد و مزني بها بالغه ، قتل از زن ساقط مي شود .و حدجلد بر او جاري مي گردد ، واللّه العالم .

سؤال  1885 ـ اگـر پسر و دختري هر دو غير محصنه مرتكب زنا شوند ، وپس از اين كه پسر ازدواج نمود بار ديگر با دختر بچه دار زناكند ، آيا كار دوم او زناي محصنه است ؟

جواب:  بسمه تعالی- بـا ادامـه عـمـل زنا پس از ازدواج و دخول به زوجه و با تمكن ازوطي زوجه هر وقت كه بخواهد ، زناي بعد از ازدواج نسبت به پسر محصن است ، واللّه العالم .

سؤال  1886 ـ آيا مجازات زنا محصنه ، تازيانه است يا سنگسار ؟

جواب:  بسمه تعالی- حد شرعي زناي محصن با وجود شرايط سنگسار است .ونسبت به دختر زانيه كه به اختيار زنا داده صد ضربه تازيانه است ، واللّه العالم .

سؤال: هر گاه مردی یقین نموده که همسرش با مردان اجنبی رابطه نامشروع (زنا) دارد و بر اساس همان یقین اقدام به قتل همسرش  نموده ولی نتواند با ادله شرعی و بینه زنا را ثابت نماید و ضرفا بتواند ثابت نماید که با اعتقاد به مهدورالدم بدون زوجه اش اقدام به قتل وی نموده آیا شوهر مستحق مجازات می باشد؟ اگر پاسخ مثبت است مجازات او دیه است یا قصاص؟

جواب:  باید به نزد حاکم شرع اثبات کند تا با حکم او اجرا حد شود اگر خودش انجام داد و نتوانست اثبات کند ولی دم می تواند تقاضای قصاص کند و بعید نیست او بتواند از قصاص فرار کند. والله العالم.

سؤال: اگر دختری بعد از وضع حمل مدعی باشد که فلان مرد با وی زنا نموده اما متهم منکر اتهام انتسابی باشد: اگر پزشکی قانونی در نتیجه آزمایشهای دقیق علمی طفل را به نامبرده منتسب کند آیا شرعا این نظر حجیت دارد؟

جواب:  گفته پزشک در این جهت اعتباری ندارد. والله العالم

سؤال: در صورت حجیت آیا می توان حد زنا را بر متهم جاری نمود؟

جواب:   با قول پزشک حد جازی نمی شود و بایداز طرق معتبره مورد حد ثابت شود. والله العالم

سؤال: در فرض عدم اثبات اتهام انتسابی و تقاضای حد قذف از سوی مقذوف ایا حد قذف بر مدعی زنا جاری می گردد؟

جواب:  در صورتی که زنا ثابت نشود و مقذوف تقاضای حد قذف کند حد قذف بر قاذف جاری می شود و چنانچه مراوده نامشروع اجنبی با ان ن ثابت شود اجنبی تعزیر می شود . والله العالم.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -