انهار
انهار
مطالب خواندنی

نزول انجيل بر حضرت عيسي علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بنا به نقل نويسنده «وقايع الايام» نزول كتاب آسماني «انجيل» بر حضرت عیسی بن مريم علیه‌السلام در روز سوم ماه رمضان واقع گرديد،[1] ولي ابن كثير در يك روايت، نزولش را سيزدهم[2] و در روايتي ديگر در روز هيجدهم ماه رمضان دانسته است.[3]
پس از عروج حضرت عيسي علیه‌السلام به آسمان، كتاب مقدس «انجيل» دستخوش تغيير و تحول و حتي نابودي گرديد. تا اين كه نخستين كتابي كه به نام «انجيل» به قيد كتابت درآمد، «انجيل ماركيون» بود كه حدود 134 سال پس از ميلاد مسيح علیه‌السلام در آسياي صغير و يا در يونان تأليف گرديد. پس از آن كتاب‌هاي ديگري از سوي مبلغان و پيشوايان مذهبي به نام «انجيل» تأليف شد.[4]
در قرن چهارم ميلادي پس از گرايش «كنستانتيس اول» امپراتوري روم به مسيحيت، كليساي مسيحيت با تشكيل انجمني به بحث و بررسي درباره انتخاب كتب معتبر و مقدس مسيحيت پرداخت و از ميان بيش از 160 انجيل و رسائل و تواريخ مربوط به مسيحيت كه در كليساها و مجامع مذهبي قرائت مي‌شد، تنها 27 كتاب را برگزيد و آن‌ها را در مقابل تورات كه به «عهد عتيق» معروف بود، «عهد جديد» ناميدند.[5]
از ميان اين 27 كتاب، چهار كتاب در ميان مذاهب مختلف مسيحيت به عنوان انجيل برتر شناخته شد كه عبارتند از: انجيل متي، انجيل مرقس، انجيل لوقا و انجيل يوحنا. تمامي اين كتاب‌ها، ده‌ها سال پس از عروج مسيح علیه‌السلام گردآوري شدند.[6]
گفتني است كه از ميان كتاب‌هاي مقدس مسيحيان، «انجيل برنابا» كه خود «برنابا = BARNABAS» از حواريون حضرت مسيح علیه‌السلام نويسنده آن بود، مطالبش با متون تاريخي مطابقت داشت و با اخبار قرآن مجيد درباره حضرت عيسي علیه‌السلام و داستان‌هاي وي موافقت زيادي داشت ولي به عللي مورد تصويب كليساي مسيحيت قرار نگرفت و از گردونه خارج گرديد.[7]
به هر روي، آن چه به نام «انجيل» هم‌اكنون در ميان مسيحيان و غيرمسيحيان موجود است، انجيل اصلي حضرت عيسي علیه‌السلام نيست. بلكه روايات و برداشت‌هاي حواريون و يا شاگردان حواريون آن حضرت مي‌باشد.
منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی

[1] وقايع الايام (شیخ عباس قمی)، ص 22.
[2] البدايه والنهايه (ابن كثير)، ج 3، ص 11.
[3] همان، ج 2، ص 92.
[4] اسلام و عقائد و آراء بشري (علامه يحيي نوري)، ص 452.
[5] همان، ص 445.
[6] همان، ص 448.
[7] همان، ص 453.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -