انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات عباس بن عبدالمطلب (32 هجری قمری )

بزرگ نمایی کوچک نمایی

ابوالفضل عباس فرزند عبدالمطلب، عموي پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله سه سال پيش از عام الفيل در مكه معظمه ديده به جهان گشود.[۱] مادرش "نُتيله" همسر عبدالمطلب بود.[۲]

وي سه سال به روايتي چهار سال و به روايتي دو سال،[۳] از پيامبر اكرم صلی الله علیه و آله بزرگتر بود. مقام سقايت (آب‌رساني) حاجيان مكه با وي بود و او در جنگ بدر مسلمان شد و در زمره مسلمانان و ياران پيامبر صلی الله علیه و آله درآمد. همسرش لبابه معروف به ام‌الفضل از زنان بزرگ و متقدم در اسلام بود و پس از خديجه كبري سلام الله علیها، نخستين زني بود كه دين اسلام را پذيرفت.[۴]

عباس بن عبدالمطلب پس از هجرت به مدينه و پيروي از برادرزاده‌اش حضرت محمد صلی الله علیه و آله، مقامي والا يافت و پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله وي شيخ بني‌هاشم بود و همگان با ديده احترام به وي مي‌نگريستند.

می‌گویند عباس به دلیل معجزه و پیشگویی‌‌ای که از رسول خدا مشاهده کرده بود، اسلام آورد و به مکه بازگشت و از آن زمان تا فتح مکه به عنوان نیروی اطلاعاتی ایفای نقش کرد. هرگاه مشرکان قصد جنگ با پیامبر خدا را داشتند، وی با فرستادن نامه، به پیامبر خبر می‌داد.

عباس در زمان فتح مکه، جهت استقبال از رسول خدا به بیرون مکه رفت و در هنگام فتح و ورود پیامبر خدا به شهر، سپاه مسلمین را همراهی کرد. پس از آن در نبرد حنین نیز شرکت کرد و شجاعتی وصف‌ناشدنی از خود بروز داد.[۵]

عباس، داراي ده پسر و سه دختر بود و پسرانش مانند عبدالله، عبيدالله، فضل، قثم هم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و هم در زمان خلافت امام علی علیه‌السلام و خلافت امام حسن‌مجتبي علیه‌السلام نقش مهمي بر عهده داشتند. به ويژه عبدالله بن عباس در خلافت اميرمؤمنان علیه‌السلام نقش مؤثر و سازنده‌اي بر عهده داشت و هميشه مورد مشور امام علي علیه‌السلام قرار مي‌گرفت.

به هر روي عباس بن عبدالمطلب عمري دراز يافت و پس از رحلت پيامبر صلی الله علیه و آله خلافت سه خليفه نخستين، يعني: ابوبكر، عمر بن خطاب و عثمان بن عفان زنده بود. او در اواخر عمر دچار نابینایی شد و سرانجام در سال 32 هجری قمری در هشتاد و اندی سالگی در شهر مدینه دار فانی را وداع گفت. او را در قبرستان بقيع در مقبره بني‌هاشم به خاك سپرده شد.[۶]

گفتني است كه سلسله بني‌عباس كه از سال 132 تا 656 قمري بر عالم اسلام خلافت و حكومت نمودند، همگي از نسل عبدالله بن عباس بودند و چون معروفترين و بزرگترين شخصيت نياكان آن‌ها پس از اسلام، عباس بن عبدالمطلب بود. به بني‌عباس و يا عباسیان شهرت يافتند.


1- تاريخ مدينه دمشق (ابن عساكر)، ج 62، ص 379.

2- منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 1، ص 110.

3- المغازي (واقدي)، ج 1، ص 70؛ تاريخ مدينه دمشق، ج 62، ص 379.

4- منتهي الآمال، ج 1، ص 110.

5- عباس بن عبدالمطلب، دانشنامه رشد

6- تاريخ مدينه دمشق، ج 62، ص 379؛ وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 301.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -