انهار
انهار
مطالب خواندنی

قتل عبيدالله بن زياد (67 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

قتل عبيدالله بن زياد به دست سپاهيان مختار ثقفي (67 هجری قمری )

عبيدالله بن زياد، پس از شش سال از شهادت مظلومانه امام حسين علیه‌السلام و ياران فداكارش در سرزمين كربلا در نبردي ميان سپاهيان مختار بن ابي‌عبيده ثقفي و سپاهيان عبدالملك بن مروان در حوالي موصل در تاريخ دهم محرم (عاشورا) سال 67 قمري به هلاكت رسيد.

مختار بن ابي‌عبيده ثقفي كه در ربيع الاول سال 66 قمري با همراهي و همياري شيعيان عراق بر ضد دستگاه خلافت اموي قيام كرده و به پيروزي رسيد و كوفه و بسياري از شهرهاي عراق را در سيطره خود گرفت، در صدد انتقام از قاتلان و جنايتكاران واقعه كربلا برآمد و بسياري از آنان را دستگير و به وضع فجيعي قصاص كرد و قلوب شيعيان را تسلي داد.

اما علاوه بر مخالفان و دشمنان داخلي، با دو جبهه خارجي نيز رويارويي داشت. از يك سو سپاهيان عبدالله بن زبير از جنوب عراق، وي را تحت فشار قرار داده و هر از گاهي با تهاجم سنگين خود روبرو مي‌كردند و از سوي ديگر، نيروهاي جنايت پيشه اموي از شمال و غرب عراق، وي را مورد تهديد قرار مي‌دادند.

عبيدالله بن زياد كه نقش اساسي و كليدي در ماجراي كربلا و شهادت مظلومانه امام حسين علیه‌السلام و يارانش داشت، در آن زمان در شام بسر مي‌برد و از سوي عبدالملك بن مروان (پنجمين خليفه اموي) مأموريت يافت كه در ر‌أس سپاهي سنگين، به استعداد هشتاد هزار نفر به سوي عراق هجوم آورد و قيام و حكومت انقلابي مختار را نابود نمايد.

مختار براي دفع تهاجم سپاهيان شامي، ابراهيم بن مالك اشتر نخعي را در رأس سي هزار مرد جنگي و انقلابي به شمال عراق اعزام داشت. دو سپاه، در ساحل "نهر خاذر" در چهار فرسنگي شهر موصل به هم رسيده و نبرد خونيني به راه انداختند. تعداد زيادي از طرفين كشته و تعداد فراواني زخمي و از كار افتاده شدند. ولي تلفات و خسارت‌هاي سپاهيان شام، بسيار سنگين و كمرشكن بود.

از لشكريان عبيدالله، تعداد بي‌شماري در ميدان جنگ به هلاكت رسيده و تعداد زياد ديگري در هنگام عقب‌نشيني از رود خاذر غرق شدند. تعداد كشته‌هاي شاميان را بيش از هفتاد هزار تن برشمرده‌اند. مهمترين رويداد اين نبرد، كشته شدن عبيدالله بن زياد (فرمانده كل سپاه اموي) و تعدادي از فرماندهان و افسران عالي‌رتبه شامي بود. عبيدالله، بدست ابراهيم بن مالك اشتر با يك ضربت شمشير، از كمر به دو نيم شد و بسزاي كردار ننگين خود رسيد.

پس از پيروزي سپاهيان عراق، ابراهيم بن مالك دستور داد كه تعداد هفتاد و دو سر از بدن كشته‌شدگان شامي (به تعداد سرهاي شهيدان كربلا) جدا كرده و براي مختار در كوفه ارسال نمايند و از اين بابت، دل‌هاي داغدار اهل بيت علیهم‌السلام و شيعيان و محبان آن‌ها را شاد گردانند.[۱]


1- نك: تاريخ ابن خلدون، ج 2، ص 53؛ ماهيت قيام مختار (رضوي اردكاني)، ص 511؛ منتهي الآمال (شیخ عباس قمی)، ج 2، ص 450.

منبع: پایگاه دانشنامه اسلامی


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -