پانزدهم صفر سال 102 هجرى قمرى
- نبرد خونین میان سپاهیانیزیدبن مهلب و سپاهیان یزیدبن عبدالملک.
یزیدبن مهلب در خلافت سلیمان بن عبدالملکهفتمین خلیفه اموىبه حکومت خراسان و بخش عظیمى از ایران و عراق منصوب گردید وچون گرگان و طبرستان از فرمانبردارى خلیفه وقت سربرتافته و خود حکومت مستقل محلىداشتند، به این نواحى هجوم آورد. او در آغاز، گرگان را به سختى گشود و به سوىطبرستان رهسپار شد ولى چون جنگ با اسپهبد و طبرى هاى مبارز در جنگل هاى انبوه وکوهستان هاى پوشیده از برف ، براى سپاهیان یزیدبن مهلب سخت و ناکارآمد بود، بهناچار با اسپهبد طبرستان مصالحه کرد.
وى در مدت خلافت سلیمان بن عبدالملک ، پایههاى حکومت خویش در عراق ، ایران و خراسان بزرگ را مستحکم نمود و فرزندان و کسان خودرا به حکومت شهرها و فرماندهى لشکرها منصوب کرد و از این راه به کسب ثروت و دارایىفراوان و قدرت نظامى و سیاسى شگفتى دست یافت.
امّا پس از درگذشت سلیمان بنعبدالملک در صفر سال 99 قمرى و جانشینى عمربن عبدالعزیز به خلافت اسلامى ، ابهتیزیدبن مهلب شکسته شد و ستاره قدرتش افول یافت . زیرا عمربن عبدالعزیز وى را بهخاطر گردآورى دارایى فراوان و غصب بیت المال مسلمانان و اجحاف و ستمگریش نسبت بهمسلمانان ، از حکومت خراسان عزل کرد و پس از دستور بازگشتش به سوى دارالخلافه ،دستور داد در میان راه ، وى را دستگیر و زندانى نمایند.
یزید بن مهلب در زندانبسر مى برد تا این که عمربن عبدالعزیز به بیمارى افتاد و بیمارى اشروز به روز شدتگرفت.
یزید بن مهلب با همدستى نفوذى هاى خویش از زندان عمر بن عبدالعزیز گریختو در جنوب عراق بصره و کوفهپنهان گردید.
پس از وفات عمر بن عبدالعزیز، درسال 101 قمرى ، یزید بن عبدالملک به خلافت رسید. وى نیز خواهان دستگیرى یزید بنمهلب شد.
به همین جهت به عاملان خود در عراق نوشت که یزیدبن مهلب را یافته و وىرا دستگیر نموده و به شام اعزام کنند.
یزیدبن مهلب با گردآورى فرزندان ، برادرانو کسان خود، سپاهى به وجود آورد و براى عاملان خلیفه در بصره ، واسط، کوفه و بسیارىاز نقاط جنوب غربى ایران مزاحمت هایى پدید آورد و با تصرف بصره و واسط و گردآورىهواداران خود از کوفه ، تصمیم جدى براى نبرد با سپاهیان خلیفه گرفت.
از سوىدیگر، یزیدبن عبدالملک ، سپاهى به فرماندهى مسلمة بن عبدالملک به سوى عراق حرکت دادتا فتنه یزیدبن مهلب را خاموش سازد.
دو سپاه در میان بصره و کوفه در برابر همقرارگرفتند و پس از هشت روز تاءمّل و ردّوبدل کردن پیام ها، سرانجام در نیمه صفرسال 102، نبردى خونین میان دو سپاه آغاز شد و از دو طرف ، تعداد زیادى کشته و زخمىگردیدند.
مسلمه فرمان داد پلى را که پشت سر سپاه یزیدبن مهلب بود، آتش زنند تاراه تدارکات و پشتیبانى آنان بسته گردد.
سپاهیان یزید، به تدریج روحیه خود را ازدست داده و تعداد زیادى از آنان از میدان نبرد گریختند و بقیه در برابر سپاهیانخلیفه ، توانایى خویش را از دست داده و به ناچار، متحمل شکست سنگین شدند.
در ایننبرد، یزیدبن مهلب و برادرانش حبیب و محمد و برخى از کسان او، کشته شدند و تعدادسیصد تن از سپاهیان او اسیر شده و آنان را به کوفه منتقل کردند و در زندان کوفهتعداد هشتاد تن را کشته و مابقى را آزاد کردند.
سایر برادران وفرزندان یزیدبن مهلب که تعدادشان زیاد بود، متوارى شدند ولى یکى پس از دیگرىشناسایى و دستگیر شده و به اعدام محکوم گردیدند.
بدین سان قدرت و حکومت یزیدبنمهلب و خاندان او درهم شکست و به نیستى سپرده شد
منبع: روزشمار تاریخ اسلام(ماه صفر)