انهار
انهار
مطالب خواندنی

غسل ميت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 1 - فرموده‌اند بدون اذن ولى ميت، نمىتوان ميت را غسل داد و يا كفن و دفن نمود، حال اگر مثلا ولى شخص متوقى حاضر نيست و شايد حضور او تا نصف روز طول بكشد مىتوان با اذن حاكم شرع او را غسل داد يا اين كه شب است و دسترسى به حاكم شرع نيست آيا جائز است با اذن عدول مؤمنين، او را غسل دهند و كفن و دفن كنند؟

جواب: در صورتى كه تأخير، موجب هتك حرمت نشود و شاهد حال قطعى بر رضايت ولى نيز نباشد بدون اذن ولى، جائز نيست

سؤال 2 - چگونه است كه هيچ يك از حيوانات و پرندگان، بعد از مردن، غسل ندارند ولى انسان كه اشرف مخلوقات است پس از ازهاق روح، بايد غسل داده شود و حتى اگر دست كسى هم به او برسد غسل بر آن شخص واجب مىشود؟

جواب: به مقتضاى اخبار اهل بيت عليهم السلام، وجوب غسل، مخصوص به ميت انسان است و يكى از حكمتهاى وجوب غسل ميت آدمى، احترام ميت انسان است كه ميت حيوانات، آن احترام را ندارند. و وجوب غسل مس ميت نيز ممكن است يكى از حكمتهايش تأكيد در اجتناب از تماس با بدن ميت باشد چون ميت انسانى بيشتر از حيوانات، در معرض تماس اشخاص است و بسا كه سبب سرايت بعض امراض شود

سؤال 3 - ميت را به چه جهت با سدر و كافور غسل مىدهند و علت و حكمت آن چيست؟

جواب: به جهت امر حضرت پيغمبر صلى الله عليه وآله مطابق اخبار صادره از ائمه عليهم السلام، و شايد حكمت آن ضد عفونى شدن ميت است كه سمومات - خارج شده از بدن او در حال موت - از بين برود

سؤال 4 - ما رأي سماحتكم في امرأة حامل ماتت عند النفاس وقد خرج رأس الطفل ميتا فهل يلزم إخراج الطفل تماما لتغسيل وتكفين و دفن الأم والطفل كلا على إنفراده أو يجوز إبقاء الطفل على ما هو عليه ويكفي ما يجري على الأم عن الولد وعلى فرض لزوم الإخراج فلو لم يتيسر الإخراج أو تعسر فما التكليف شرعا؟

جواب: يجب في الفرض إخراجه للتغسيل والتكفين والدفن وإن كان بعلاج وعمليه لا توجب مثلة بالطفل أو أمه

سؤال 5 - در غسل ميت، لازم است هر سه غسل را يك نفر انجام دهد يا اين كه ممكن است يك نفر، غسل سدر بدهد و ديگرى كافور و سومى آب خالص

جواب: لازم نيست غسل دهنده يك نفر باشد و جايز است سه غسل را سه نفر بدهد بلكه جايز است يك غسل را هم چند نفر بدهند به شرط اين كه مراعات ترتيب بشود و در هر دو مورد بر همه كسانى كه غسل مىدهند، نيت كردن واجب است

سؤال 6 - هر گاه ميت، مجروح باشد بطورى كه حتى آنى هم خون از آن قطع نشود آيا مىشود مقدارى پلاستيك روى زخم گذارد و با چسب محكم كرد و غسل داد و كفن نمود؟

جواب: در فرض مسأله اگر به صبر كردن، خون قطع مىشود صبر كنند و اگر قطع نمىشود موضع خون را به علاج مسدود نموده و غسل بدهند لكن اگر در اثر مسدود نمودن موضع خون، مقدارى از بدن شسته نمىشود بايد تيمم بدهند

سؤال 7 - شستن اموات، در نهرى كه بين دو قريه، مشترك است و ساكنين قريه سفلى، تصريح به عدم رضايت نموده‌اند و اظهار كرده‌اند كه چون آب اين نهر، آب آشاميدنى است راضى نيستيم، جائز است يا نه؟

جواب: در فرض سؤال اگر شستن در آب، باعث اشمئزاز است، در خارج از آب، غسل بدهند و ظاهرا آب برداشتن و در خارج، غسل دادن، اشكال ندارد نظير سائر حوائج

سؤال 8 - شخصى با ماشين، تصادف كرده و سر او از بين رفته و تمام بدنش خرد است و او را ميان كيسه گذاشته‌اند بايد او را غسل داد يا تيمم؟

جواب: اگر شستن ممكن است و موجب تفرق اعضاء نمىشود بشويند و غسل دهند و در صورتى كه شستن، ممكن نباشد چنانچه دستهاى او كه جاى تيمم است باقى است احتياطا تيمم بدهند و اگر دستها و سر او نيست، تيمم هم ساقط است به همان حال، دفن كنند

سؤال 9 - شخص جنب مىتواند ميت را غسل بدهد يا نه؟

جواب: بلى جائز است

سؤال 10 - كسى كه ميت را غسل مىدهد قبل از آن كه غسل مس ميت نمايد مىتواند ميت را كفن كند يا نه؟

جواب: بلى جائز است ولى مستحب است غسل نمايد و بعد ميت را كفن كند

سؤال 11 - شخصى در قبرستان، غسالخانه‌اى ساخته و در حين ساختن، دو قبر، نبش شده و استخوانها را بجاى ديگر حمل دادند و بنا را به آخر رسانده‌اند غسل دادن اموات، در اين مكان چه صورت دارد؟

جواب: نبش قبر مسلم، جائز نيست ولى فعلا - كه اين حرام را مرتكب شده‌اند اگر زمين، قبل از دفن، مباح بوده و وقف نبوده - از ورثه آن دو نفر اگر زنده و معلوم هستند استجازه و استرضاء نمايند انشاء الله اشكالى ندارد و اگر ورثه، معلوم نباشند جواز غسل، موكول به اذن حاكم شرع است احتياطا.

سؤال 12 - اجرت گرفتن براى انجام امر واجب كفائى مثل غسل ميت و نماز و دفن آن شرعا حرام است حال اگر كسى براى انجام اين فرائض مطالبه وجهى نموده و كسان ميت بدون رضايت، پرداخت نمودند در اين صورت خللى و اشكالى به نماز و غسل و دفن ميت وارد آمده يا نه؟

جواب: در فرض مسأله اگر غسل و نماز را براى خدا بجا آورده است و اجرت براى مقدماتى كه واجب نيست مطالبه نمايد يا جهلا اجرت تبرع و بلا عوض مطالبه كند غسل و نماز صحيح است و اگر غسل و نماز را براى پول گرفتن انجام داده نه براى خدا، غسل و نماز باطل است و با شك در اين كه بچه قصد انجام داده عمل، محمول بر صحت است تا خلاف آن معلوم شود

سؤال 13 - كسى كه از دنيا مىرود اگر بعضى از جاهاى بدنش موى بلند داشته باشد آيا حق دارند آنها را زايل نمايند و يا با همان موى بلند، ميت را دفن كنند؟

جواب: اگر مو مانع از رسيدن آب به بشره باشد و غسل، موقوف به بر طرف كردن آن باشد اشكالى ندارد

سؤال 14 - ميتى را كه براى كالبد شكافى مىبرند پس از دوختن پوست، مقدارى از بشره، مخفى مىماند، غسل او با اين كه آب به تمام پوست نمىرسد چه صورت دارد؟

جواب: به همان نحو كه هست او را غسل دهند و احتياطا تيمم هم بدهند ولى شكافتن بدن ميت مسلمان، حرام است

سؤال 15 - راجع به غسل ميت كه فتوى داده‌ايد كه در غسل ترتيبى فرو بردن هر يك از سه قسمت بدن در آب كثير، بى اشكال است. اين فقط براى آب خالص است يا در هر سه غسل، چنين است؟

جواب: در آب سدر و كافور هم اگر كر باشد و مضاف نباشد فرو بردن اعضاء ميت اشكال ندارد. بلى در آب قليل فرو نبرند

سؤال 16 - در موردى كه بناچار و به اضطرار، جنين را كه بيش از 4 ماه دارد قطعه قطعه نموده و خارج مى كنند آيا هر كدام از قطعات آن غسل دارد و در يك جا تكفين مىشود؟

جواب: قطعاتى كه استخوان ندارد، همينطور، در پارچه‌اى پيچيده و دفن نمايند، و قطعاتى را كه استخوان دارد واجب است غسل بدهند، و در پارچه‌اى پيچيده و دفن نمايند، اما قسمتى كه سينه و قلب دارد، واجب است غسل داده و كفن كنند و دفن نمايند


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -