انهار
انهار
مطالب خواندنی

احترام به قرآن (مرجع تقلید آیةالله خامنه ای)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام در صفوف نماز جماعت برخی متدینین تلاوت قران دارند و موقع شروع نماز، قرآن را زمین میگذارند (ما برخورد سایر فرق اسلامی را در مکه شاهد بوده ایم) لذا نظر حضرت آقا چیست؟ این در حالی است که نمازگذاران روی قران خم می شوند! مگر در نزد امام (ره) این ثقل اکبر از هر چیز بزرگتر نیست؟ در هر صورت منتظر نظر مقام عظمی ولایت هستیم . والسلام
مرجع تقلید: حضرت آیةالله العظمی خامنه ای(مدظله)

جواب البته چون قرآن پیام خداوند است پس احترام به قرآن نیز احترام به خداوند است. ولی احترام حقيقی به قرآن هنگامی است كه از راهنمائیهای قرآن عملاً استفاده شود و فرامين خداوند در قرآن را در همه ابعاد مختلف زندگی مورد توجه قرار داد.
بايد در نظر داشت که اولين گام برای احترام قرآن، رعايت احترام ظاهری قرآن است، از اين رو معصومین (علیهم السلام) پیروان خود را به احترام ظاهر قرآن هم نیز سفارش کرده اند. لذا چون رعايت احترام قرآن موجب درك مقام و تقرّب به خدای سبحان و اولیاء دین (علیهم السلام) می شود، توجه به چند توصیه بسیار لازم است.
(1) نگهداری قرآن در جای مناسب و حفظ آن. يكی از مظاهر احترام قرآن اين است كه قرآن به گونه‎ای نگهداری شود كه سبب هتك حرمت آن نشود. بنابراین به موارد زير توجه شود:
الف: جلد كردن قرآن، تا هنگام استفاده از آن كثيف نشود.
ب: دور کردن قرآن از دسترس بچه‎ها، تا خدای ناكرده وسيله بازی بچه‎ها قرار نگیرد. از اين رو استفاده از قرآن، لازم است آن را در جای مناسب قرار داد.
جــ: گذاشتن قرآن در محل تمیز و شریف، تا به قرآن شریف و مجید بخاطر بودن در محل غیر شریف و تمیز بی حرمتی نشود.
د: نگذاشتن چیزی روی قرآن، اعم از كتاب و...
(2) مؤدّب نشستن در حضور قرآن.
متأسفانه دربرخی از جلسات قرآنی؛ قرآن روی زمين گذاشته میشود و برخی پای خود را در محضر قرآن دراز می‎كنند و یا نشستن آنان طوری است كه موجب بی‎احترامی به ساحت مقدّس قرآن می شود.
مفسّر عاليقدر قرآن «مرحوم ملا محسن فيض كاشانی» در این مورد میفرماید: قاری قرآن بايد در چهره خود،‌ ادب مناسب را حفظ كند... هنگام تلاوت شايسته است رو به قبله باشد و سر خود را پايين اندازد و چهار زانو بنشيند و به جايی تكيه نكند و نشستن او در چهره متكبّران نباشد. اگر چه تنها نشسته باشد چنين پندارد كه در برابر استاد خويش نشسته است.
لذا برای احترام گذاشتن «رحل» زير قرآن عمل بسيار خوبی است. كسانی كه با تلاوت قرآن كريم سر و كار دارند پسنديده است كه در منازل خود نيز از «رحل» استفاده كنند و با اين كار به فرزندان خويش احترام گذاردن به قرآن را تعليم دهند.
(3) خواندن قرآن در مقابل قبله.
بهتر است انسان هنگام قرائت قرآن همانند نماز رو به قبله بنشيند. استقبال قبله هنگام قرائت قرآن، سبب تمركز فكر انسان و تأثير بيشتری در قاری قرآن می شود.
(4) داشتن قرآن در منزل.
يكی از چيزهايی كه در خانه هر مسلمان وجود دارد قرآن است و داشتن قرآن در خانه فواید زیادی دارد از جمله دور شدن شيطان.
امام صادق (عليه السّلام) از امام باقر (عليه السّلام) نقل مي‎كند: اِنَّهُ لَيُعْجِبُني اَنْ يَكُونَ فِي الْبَيْتِ مُصْحَفٌ يَطْرُدُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الشَّياطينَ.
من خوش دارم در خانه قرآنی باشد كه خدای عزّوجلّ به وسيله آن شيطان‎ها را دور كند.
(5) نخواندن قرآن در جاهای نامناسب.
آقا أمیرالمؤمنین علی (عليه السّلام) میفرماید: سَبْعَةٌ لا يَقْرَؤُونَ الْقُرْآن: الرّاكِعُ وَ السّاجِدُ وَ فِي الْكَنيفِ وَ فِي الْحَمّامِ وَ الْجُنُبِ وَ النَّفْساءِ وَ الْحائِضِ.
در هفت جا نبايد قرآن خواند: 1. در حال ركوع، 2. در حال سجده، 3. در توالت، 4. در حمام، 5. در حال جنابت، 6. در حال حيض، 7. در حال نفاس.
البته فقهای بزرگوار شيعه اين موارد را حمل بر كراهت دارد. اما: جُنب، حائض و نفساء نمی‎توانند سوره‎های سجده دار را بخوانند. حتّی اگر يك حرف از اين چهار سوره را هم بخوانند حرام است. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -