انهار
انهار
مطالب خواندنی

ازدواج

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام مشاور محترم و عزیز در ابتدا از اینکه این سایت مفید رو ایجاد کردید تا برای افرادی که به هر دلیلی نمی تونن به مشاوره های بیرون برن امکان استفاده از نظرات مشاوران رو داشته باشند
من 27 سالمه، مدت نزدیک به 3 سال است که با آقایی آشنا شدم که در شهر دیگری زندگی میکنن و ما خیلی کم همدیگرو میبینیم ، قبلا از طریق یکی از دوستانشون باهم آشنا شدیم، قرار گذاشتیم که یه مدت همدیگرو بشناسیم و بعد از اون من ایشونرو به خونوادم معرفی کنم ، در طی این مدت هم که قرار بود باهم آشنا بشیم باهم طوافق کردیم که ایشون یه سری از معیارهای منو که دوست داشتم انجام بدن مثل گرفتن فوق لیسانس، سرمایه بیشتر برای انجام مراسم عروسی و.... درکل خب هر مردی که پا پیش میزاره باید یه سری شرایط رو داشته باشه که بیاد ، یکی از شرایط دیگه من هم کمی چاق شدن ایشون بود ! خلاصه که به دلیل مشکلاتی که پیش اومد تا الان نتونستن اون چیزایی که قرار بود رو انجام بدن البته دانشگاه تازه قبول شدن و قراره برن و لی خب به دلیل کمک مالی که به خونوادش کرد که خونه بخرن و همه پولشو داد به باباش حتی ماشینوشو فروخت و الان یه ماشینه قسطس خریده ! یعنی ایشون که الان 33 سالشه تازه تونسته یه ماشینه قسطس بخره بخاطر اینکه پولی که به من گفته بود سرمایه منه و من هم خب بالاخره برای زندگی آیندمون روش حساب کرده بودم داد به باباش، اون موقه هم به من نگفته بود بعدا گفت، من از این موضوع خیلی خیلی ناراحت شدم و به روی خودم نیاوردم تا اینکه مدتی پیش برای کاری که میخواست سرمایه گذاری کنه نیاز به پول داشت و من بهش پیشنهاد دادم که خب از پدرت کمک بگیر ، گفت که نمیشه میدونم که نمی تونن ، ما سر این مسائل یکم باهم بحث کردیم و تا الان کشیده شده،
من بارها به مشاوره دانشگاهمون (فوق لیسانس کشاورزی هستم) مراجعه کردم و موضوع رو باهاشون در میون کذاشتنم به من گفتن که باید خونواده ها رو هم درگیر کنید من به مادرم گفتم از ایشون هم خواستم بگن ولی به علت اینکه میبینه شرایط مالیه خوبی ندااره و حتی اگه هم بخواد بگه نمی تونه پا پیش بزاره و بیاد خواستگاری نگفته ، حالا هم من مشکلم با ایشون اینه که دیگه دلسرد شدم من موردهای زیادی دارم و برام خواستگار زیاد میاد بخاطر ایشون همه رو رد میکنم ، ولی خب از طرفی هم، هم سنم داره بالا میره (و البته سن ایشون ) و هم اینکه احساس میکنم با وجو د این مدت طولانی من شناخت کافی ندارم از ش و بخاطر مسافت دورمون که هرکدومو یه شهریم امکان شناخت فراهم نیست ، البته باید بگم که متاسفانه من از لحاظ عاطفی هم درگیر شدم و وابسته شدم بهش ، البته اونم به همین صورت هست ( من در کل آدم احساساتی نیستم وراحت از مردی خوشم نمیاد) و مشکل اساسی من با ایشون الان وضعیت مالی هست که هم برای خودم خیلی مهمه هم خونوادم ، خونوادم از من خیلی انتظار دارن ،

الان سوال من از شما اینه که باید صبر کنم به پای این مرد ؟ حتی چند بار هم بهش همین اواخر گفتم که دیگه نمیخوام ادامه بدم که خودش دوباره اصرار کرد که بازم ارتباط داریم، آیا مشکل مالی دلیل خوبی هست که من به ایشون بگم که برو مشکلتو حل کن هر موقه شرایط ازدواج رو داشتی بیا یا خیر ، خواهش میکنم کمکم کنید شرایطو خیلی بده ( از طرفی هم در خونه شرایط خیلی خوبی ندارم و دوست دارم سریعتر شخص ایده آلم ذو پیدا کنم و برم )
واقعا ممنون و سپاسگزارم
مهسا

جواب دخترم با وجود اینکه در بخش مشاوره اعلام کرده ام فعلاً پاسگوی مشاوره نیست ولی تقاضای شما را بدلیل خدمت به شما، پاسخ میدم.
1- شرایطی را که در این پسر توضیح دادید شرایط مناسبی برای ازدواج نیست و بنده این ازدواج را به صلاح شما نمیدانم.
2- اگر خواستگارانی دارید نباید سرنوشت و آینده خودتون را بیخود در راهی مبهم هزینه کنید و ادامه این راه عاقلانه نیست.
3- برخی از مطالبات شما زیاده روی هست که باید در مطالبات خود تجدید نظر کنید و خواسته های خود را تعدیل نمائید.
4- مرد زندگی باید دارای شرایط ذیل باشد:
1) متدین باشد (حتماً اهل نماز و عبادت باشد وگرنه در آن زندگی که دین نقشی نداشته باشد و نماز خوانده نشود، خیر و برکت و آرامش حقیقی نیست).
2) با تقوا باشد (حتماً اهل حلال و حرام اقتصادی و رعایت حقّ الناس خصوصاً خمس و زکات و وجوهات شرعی و نیز چشم پاکی نسبت به نامحرمان و نوامیس مردم باشد).
3) خوش اخلاق باشد (حتماً با اخلاق حسنه و خوش رفتار و اهل شادی و شادمانی با خانواده اش باشد؛ زیرا بسیارند کسانی که اهل نماز و روزه و عبادات و نیز رعایت حلال و حرامند ولی کمترین آسایش و آرامشی برای خانواده ندارند و همه از دست آنها در عذاب و شکنجه اند و زندگی را برای دیگران جهنم میکند! نظر دین این است که با کسی که اخلاقش خوب نیست نباید ازدواج شود).
4) اهل کار باشد و بیکار نباشد! به بیکار نباید زن داد. ( زیرا: در اسلام از بيكار مذمّت شده و اهل كار نزد خدا و اولیاء خدا محترم و عزیزند).
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم): إنّ الله يحب المؤمن المحترف. خداوند مؤمنی را كه دارای حرفه است و بدان اشتغال دارد، دوست دارد.
قال رسول الله (صلی الله عليه و آله و سلّم): اَلْكادُّ عَلي عَيالِهِ كَالْمُجاهِدِ فِي سَبيلِ اللهِ.
كسی كه خود را برای ادارۀ زندگی اش به مشقت می اندازد، مانند كسی است كه در راه خدا جهاد می كند.
قال رسول الله (صلی الله عليه و آله و سلّم): ملعون من القی كله علی الناس.
ملعون است كسی که بيكار بگردد و سنگينی {معاش} خود را بر دوش مردم بيندازد.
در حضور رسولخدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) دربارۀ كسی سخن می گفتند كه فلاني چنين و چنان است، حضرت پرسيد كارش چيست؟ گفتند كار ندارد و بیکار است! فرمود: «سقط من عينی - يعنی در چشم من ديگر ارزشی ندارد».
5- دخترم البته ازدواج نباید سکوئی باشد برای فرار از شرایط بد خانه؛ چون در این صورت ازدواج شما با دسپاچگی و سرعت غیرعاقلانه پیش میرود و پس از برخورد ناخواسته با مشکلات ازدواج مشکلات شما دوچندان میشود.
*****
عزیزم؛ برای رسیدن به قرب خدا و خیر و خوشبختی و موفقیّت در زندگی و برکت و رزق و روزی فراوان و سلامتی؛ چند توصیه به شما دارم:
1- گناه نکنید.
گناه، دل را ويران مي‌كند، دلي كه حرم و خانة خداست؛ گناه آن را نابود و قواي معنوي را تضعيف و ريشه‌هاي درخت ايمان را مي‌سوزاند.
امام باقر (عليه السّلام) مي‌فرمايند: هيچ بنده مؤمنی نيست مگر اين كه در قلبش نقطه سفيدي است. پس هر گاه گناهي را مرتكب شود، نقطه سياهي در قلبش نمودار مي‌گردد و باعث تباهي دل مي‌شود».
امام صادق (عليه السّلام) می فرماید: همانا به درستي كه انسان گناهي را كه مرتكب مي‌شود با آن گناه رزق و روزي از او دفع مي‌گردد».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: هر گاه بنده گناهي را مرتكب شود، به خاطر آن گناه از نماز شب محروم مي‌شود.
امام صادق (عليه السّلام) مي‌فرمايند: «انّ ادني ما اصنع بالعبد اذا آثر شهوته علي طاعتي ان احرمه لذيذ مناجاتي؛ هر بنده‌اي كه خواهش نفس خود را بر طاعت من اختيار نمود كمترين كاري كه دربارة او انجام دهم اين است كه او را از لذّت مناجاتم محروم مي‌سازم.».
رسول خدا (صلّي الله عليه و آله و سلّم) می فرماید: بدانيد و هوشيار باشيد همانا در قيامت بنده‌ را به خاطر يكي از گناهانش صدسال حبس مي‌كنند در حالي كه او به حوراني نگاه مي‌كند كه در بهشت براي او آماده شده‌اند و به نماز و نعمت مشغولند.
2- نمازها، «خصوصاً نماز صبح» را حتماً اول وقت بخوانید.
حضرت عبدالعظیم حسنی از امام حسن عسكری(علیه السلام) روایت می كند كه فرمودند: "خداوند متعال با حضرت موسی تكلم كرد، حضرت موسی فرمود:خدای من. كسی كه نمازها را در وقتش به جای آورد چه پاداشی دارد؟ خداوند فرمود:حاجت و درخواستش را به او عطا می كنم و بهشتم را برایش مباح می گردانم.
آقا رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم) کسی که نماز را سبک بشمارد خداوند او را به شش بلای در دنیا گرفتار میکند:
1) خير و بركت را از عمر او برمى دارد.
2) خير و بركت را از روزى اش برمى دارد.
3) نشانه صالحان را از چهره او محو مى فرمايد.
4) در برابر اعمالى كه انجام داده اجر و پاداش به او داده نمى شود.
5) دعاى او به سوى آسمان بالا نمى رود و مستجاب نمى گردد.
6) هيچ بهره اى در دعاى بندگان شايسته خدا نداشته و مشمول دعاى آنان نخواهد بود.
3- اول شبها صدقه بدهید و سوره «واقعه» بخوانید و هنگام خواب، پس از تسبیحات حضرت زهرا (سلام الله علیها) 70 مرتبه استغفار کنید و بگوئید: «استغفرالله ربّی و أتوب إلیه».
هر کس سوره واقعه را هر شب بخواند هیچ تنگدستی و گرفتاری به او نمی رسد.رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) فرموده اند: سوره واقعه را به زنانتان یاد دهید زیرا آن سوره بی نیاز کننده است.
در خبر است: عبدالله بن مسعود صحابی بزرگوار رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلّم) بیمار شد. خلیفه وقت ، عثمان بن عفان، به دیدار او رفت و ناراحت و نگرانی در چهره او دید از او پرسید: چرا ناراحتی و آه و ناله می کنی؟ گفت: گناهکارم. پرسید: چه می خواهی؟ گفت: رحمت خداوند را، پرسید: آیا نیاز به پزشک داری؟ گفت: طبیب حقیقی مرا بیمار کرده است. پرسید: آیا می خواهی کمک مالی به تو بکنم؟ گفت: آن زمان که نیاز داشتم ندادی و اکنون نیازی ندارم. عثمان گفت: پول می دهم برای دخترانت باشد. ابن مسعود گفت: آنها نیازی ندارند. چون به ایشان گفته ام که همواره سوره واقعه را قرائت نمایند که هیچ گاه نیازمند نخواهند شد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلّم) فرمودند: اگر سوره واقعه را بنویسند و در خانه بگذارند موجب افزایش خیر و برکت می شود و هر کس به قرائت آن مداومت ورزد، فقر از او برطرف می شود و در آن افزایش حفظ و توفیقات و وسعت در مال وجود دارد.
امام صادق (علیه السلام) فرموده است: هر کس در هر شب جمعه سوره واقعه را قرائت کند، خداوند او را دوست دارد و او را محبوب همه مردم می گرداند و هرگز در دنیا ناراحتی، فقر و تنگدستی و آفتی از آفات دنیا به او نخواهد رسیدو از همراهان و رفیقان امیرالمؤمنین (علیه السلام) خواهد بود.و این سوره ویژه امیرالمومنین علی علیه السلام است و هیچ کس در آن شرکت ندارد.
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: سوره واقعه دارای منافع و بهره های زیادی است که قابل شمارش نیست. از جمله فواید این سوره آن است که اگر برای مرده ای خوانده شود، خداوند او را می امرزد و اگر برای کسی که در حال احتضار و مرگ است بخواند، مرگ و خروج روحش به اذن خدا آسان می شود.
به همراه داشتن نوشته سوره واقعه موجب آسانی زایمان می شود.
4- اول روزها صدقه بدهید و سوره «یس» بخوانید.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) به آقا أمیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: یا علی! «یس» را بخوان که در آن ده اثر است، هر که آن را قرائت کند: 1) اگر گرسنه باشد سیرگردد؛ 2) اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ 3) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ 4) اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ 5) اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ 6) اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ 7) اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ 8) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ 9) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ 10) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
شخصی به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) عرض کرد: بفرمایید وقتی چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟ حضرت فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت بعد از حمد «یس» بخوان و بعد از آن بگو: یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان. آن شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.
از رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شده است: هر کس سوره «یس» را نوشته و پس از شستن از آب آن بنوشد در درونش هزار گونه دوا و نیز هزار گونه نور و یقین و برکت و رحمت را وارد کرده است و هر گونه دردی را از او دور میکند.
از حضرت سلمان فارسی (رحمة الله) روایت شده اگر کسی ده روز بعد از نماز صبح قبل از سخن گفتن با کسی، سوره «یس» را بخواند و این دعا را قبل از تلاوت سوره مزبور ده مرتبه بخواند بعد سوره را بخواند هر حاجتی را که بخواهد انجام شود انشاءالله؛ زیرا که اسم اعظم خداوندی در این دعا است ودعا است:
«بسم الله الرحمن الرحیم، یا قدیم یا دائم یا حی و یا قیوم یا فرد و یا وتر یا واحد یا احد یا صمد یا من لم یلد و لم یولد و لم یکن له کفواً احد و صلی الله علی محمد و اله اجمعین برحمتک یا ارحم الراحمین.»
5- به بزرگترها «خصوصا پدر و مادر» احترام کنید و بکوشید آنها را از خودتون خوشنود کنید.
قرآن در سوره اسرا آيه 23 می فرماید: و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر احسان كنيد! و در سوره لقمان آيه 15 می فرماید: اگر آنها به تو اصرار كنند كه مشرك شوي اطاعتشان مكن، ولي در زندگي دنيا به نيكي با آنها معاشرت نما!
امام صادق (علیه السلام) می فرماید: مردي نزد پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و عرض كرد من جوان با نشاط و ورزيده اي هستم و جهاد را دوست دارم ولي مادري دارم كه از اين موضوع ناراحت مي شود، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: برگرد و با مادر خويش باش، قسم به آن خدايي كه مرا به حق مبعوث ساخته است، يك شب مادر با تو مانوس گردد از يك سال جهاد در راه خدا بهتراست.
در معارف اسلام احترام به پدر و مادر از مهمترين مسائل اخلاقي است و بي احترامي به پدر و مادر گناه بزرگي است كه خداوند به راحتي از آن نمي گذرد و تا روز قيامت صبر نمي كند و فرزند خطاكار را سريع مجازات مي نمايد. پيامبر بزرگ ما در اهميت اين موضوع مي فرمايد: «كيفر سه گناه تا قيامت به تاخير نمي افتد عاق پدر و مادر، ظلم و تجاوز به مردم و ناسپاسي در مقابل احسان و نيكي ديگران.».
امام صادق (علیه السلام) مي فرمايد: «حسن سلوك و نيكي به والدين از حسن شناخت و معرفت عبد به خداوند تعالي است، زيرا هيچ عبادتي انسان را به سرعت نيكي به پدر و مادر به خشنودي خداوند تعالي نمي رساند آن هم احساني كه محض تحصيل رضاي پروردگار باشد.».
امام باقر (علیه السلام) مي فرمايد: «خوشا به حال كسي كه به پدر و مادر خود نيكي كند، زيرا خداوند بر عمر او مي افزايد»
امام صادق(علیه السلام) مي فرمايد: «خداوند دعاي سه كس را رد نخواهد كرد: دعاي پدر در حق فرزند در هنگام نيكي به او، دعاي پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامي كه مورد عاق او واقع شود و دعاي مظلوم بر ظالم.»
کمیل بن زیاد مى‏گوید : امیر المؤمنین (علیه السلام) همواره به نیکى بر پدر و مادر تشویق مى‏کرد و مى‏فرمود : «فرزندان من! بر شما باد به نیکى بر پدر و مادر که در دعاى آنها هم بهبودى است و هم نابودى».
به برکت این اعمال حتماً مورد لطف خدای سبحان قرار میگیرید. یاحقّ.



  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -