انهار
انهار
مطالب خواندنی

چگونه چیز پاک نجس می شود؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی


1- خوئي، تبريزي: و همچنين است اگر به چيز سومي با همان رطوبت برسد نجسش مي كند، و مشهور فرموده اند كه متنجس (نجس شده) به طور مطلق منجس (نجس كننده) است ولي اين حكم در غير واسطه اول محل اشكال است (خوئي: اگر چه بنا براحتياط واجب اجتناب از او لازم است -تبريزي: و احتياط واجب در اجتناب از اوست )«مثال» در صورتي كه دست راست به بول متنجس شود، آنگاه آن دست با رطوبت با دست چپ ملاقات كند اين ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود و اگر دست چپ بعد از خشكيدن با آب قليل (تبريزي: يا ساير مايعات) ملاقات كند آب نيز نجس مي شود، ولي اگر با چيز ديگري با رطوبت ملاقات كند (خوئي: نجاست آن چيز محل اشكال است و احتياط واجب در اجتناب از آن است - تبريزي: نجاست آن چيزمعلوم نيست اگر چه احتياط واجب اجتناب از آن است).

سيستاني: ولي با تعدد واسطه نجس نمي شود «مثال»: در صورتي كه دست راست به بول متنجس شود، آنگاه آن دست با رطوبت جديدي با دست چپ ملاقات كند، اين ملاقات موجب نجاست دست چپ خواهد بود، و اگر دست چپ بعد از خشك شدن با لباس مرطوب مثلا ملاقات كند، لباس نيز نجس مي شود، ولي اگر آن لباس با چيز ديگري با رطوبت ملاقات كند حكم به نجاست آن چيز نمي شود .

2-  وحید خراسانی : و مشهور فرموده اند كه متنجس به طور مطلق منجس است، ولي اين حكم در غير واسطه اول - در صورتي كه به غير آب قليل و مايعات ديگر ملاقات كند- محل اشكال است، و مراعات احتياط به اجتناب از ملاقي متنجس در واسطه دوم وسوم ترك نشود.

بهجت: ولي اگر دست انسان به بدن ميتي كه هنوز او را غسل نداده اند برسد، اگر چه بدن ميت خشك باشد، احتياط در اين است كه دست را بشويند

مکارم شیرازی :.هر گاه چيز پاكي با چيز نجسي ملاقات كند و يكي از آن دو رطوبت داشته باشد نجس مي شود، اما اگر هر دو خشك باشند يا رطوبت به قدري كم باشد كه سرايت نكند، پاك است (مگر در ملاقات چيزي با مرده انسان پيش از غسل دادن، كه احتياط واجب اجتناب است هر چند خشك باشد).

3-  مگر اينكه رطوبت به قدري زياد باشد كه از جايي به جاي ديگر سرايت كند.

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند .

4- مگراينكه رطوبت و تري طوري زياد باشد كه به جاهاي ديگر سرايت كند.

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

5-  مکارم شیرازی : و ماست

6- سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

7-  كه اگرمقداري از آن را بردارند جاي آن خالي نمي ماند.

8- ولي اگر روان نباشد، فقط همانجا كه نجاست به آن رسيده نجس مي شود.مثلا اگر فضله موش در آن بيفتد جائي كه فضله افتاده نجس و بقيه، پاك است و مي توان آن را برداشت و دور ريخت.

9-تبريزي: مگر حالت سابقه چيز پاك، رطوبت مسريه باشد.

10- امام خمینی ، اراكي، نوري: ولي اگر يكي از آنها قبلا نجس بوده و انسان نداند پاك شده يا نه، چنانچه چيز پاكي به آن برسد نجس مي شود.

وحید خراسانی : در صورتي كه نداند هر دو قبلا نجس بوده اند.

سيستاني: مگر در بعضي از موارد، مثل آن كه حالت سابقه در هر دو نجاست باشد و يا آنكه با طرف ديگر هم چيز پاك ديگري با رطوبت ملاقات كند.

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.

11- مگر اينكه بداند نجاست همراه آن حيوان بوده و سرايت كرده.

شبیری زنجانی : چنانچه انسان بداند نجاست همراه آن حيوان بوده و يقين يا اطمينان دارد كه هنگام نشستن بر روي چيز پاك، نجاستش از بين نرفته، آن چيز نجس مي شود، بلكه اگر چنين يقين يا اطميناني هم ندارد، آن چيز بنا براحتياط واجب نجس مي شود. و همچنين اگر مگس يا حيواني مانند آن، به گونه اي تر باشد كه تري آن به اشياء ديگر مي رسد، و روي چيز نجسي بنشيند و بعد روي چيز پاكي بنشيند، چنانچه در هنگام نشستن بر روي چيز پاك ندانيم كه تري آن به همان حالت قبل مانده يا تري آن از بين رفته، يا ديگر به اندازه اي نيست كه سرايت كند، در اين صورت نيز آن چيز پاك بنا براحتياط واجب نجس مي شود.

مظاهري: آن چيز پاك نجس نمي شود.

12-  ولي اگر عرق از آنجا به جاي ديگر بدن برود، هر جا كه عرق به آن برسد نجس مي شود.

سبحاني: اين مورد را در رساله خود نياورده اند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -