انهار
انهار
مطالب خواندنی

شستن صورت در وضوی ترتیبی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
استفتائات وضو  ( آیت الله العظمی مکارم مدظله )
شستن صورت در وضوی ترتیبی
حکم شستن سفیدی دو طرف جلو سر
سؤال1: بعضى از فقها در موضوع شستن صورت در وضو تصریح کرده اند که سفیدى دو طرف جلو سر (نزعتان) از حدّ صورت خارج است، آیا این مطلب اتّفاقى است؟
پاسخ: در مورد خروج «نزعتان» ادّعاى اجماع شده است.
شستن صورت برای جانبازی که دو دستش قطع شده
سؤال2: آیا براى جانبازى که دو دستش از آرنج قطع شده، شستن صورت لازم است؟
پاسخ: آرى لازم است. و چنانچه بتواند، با باقیمانده دست (و اگر میسّر نشد با دست مصنوعى) سر و پاها را با آب صورت مسح مى کشد.
وضوی جانبازی که هر دو دستش از کتف قطع شده
سؤال3:جانبازى هستم که بر اثر انفجار مین دو دستم از کتف قطع شده است. تکلیف من براى وضو چیست؟
پاسخ: اگر مى توانید باید صورتتان را به قصد وضو زیر شیر آب بگیرید، و از کسى کمک بگیرید تا با آب صورت، سر و پاى شما را مسح کند. و اگر گرفتن کمک مشکل باشد، به همان شستن صورت قناعت کنید.
مقدار شستن صورت توسط نائب
سؤال4:نایب هنگام وضو دادن فرد قطع نخاع، که دستهایش بى حس است و حرکتى ندارد، از دستهاى خود کمک مى گیرد. آیا براى شستن صورت فرد قطع نخاع کافى است که نایب به اندازه فاصله انگشت شصت و انگشت وسط دست خود، صورت آن فرد را وضو دهد؟ یا باید مقدار بیشترى از صورت او را بشوید؟
پاسخ: احتیاط آن است که مقدار فاصله دست او را در نظر بگیرد.
مقدار شستن صورت جانبازی که دستش از مچ قطع شده
سؤال5: دو دستم در جنگ تحمیلى از مچ قطع شده است. هنگام شستن پهناى صورت، که باید مقدار بین انگشت وسط و شصت شسته شود، وظیفه من چیست؟ چه مقدارى از صورت را باید بشویم؟
پاسخ: به همان مقدار که دیگران مى شویند، یا قبلا خودتان مى شسته اید، بشویید.
چگونگی شستن دست و صورت در وضو
سؤال6:در وضو و در شستن دست ها و صورت، حتما باید با دست لمس کند یا آب برسد کافی است؟
پاسخ: باید آب به تمام عضو برسد و شسته شود و شسته شدن به جریان آب خواهد بود، خواه با دست کشیدن باشد یا بدون دست کشیدن و فرق آن با ارتماسی این است که در ارتماسی همه عضو با هم شسته می شود ولی در غیر آن تدریجا شسته می شود.  

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -