انهار
انهار
مطالب خواندنی

عمل بدون تقلید

بزرگ نمایی کوچک نمایی

 

تقلید (آیت الله العظمی مکارم مدظله)

عمل بدون تقلید

حکم اعمالی که بدون تقلید از مرجعی انجام شده

سؤال1:شخصى ده سال بدون تقلید عبادت میکند، عبادتش چگونه است؟

پاسخ:باید هم اکنون تقلید کند و آنچه مطابق دستور مرجع فعلى او واقع شده صحیح است وغیر آن را باید اعاده کند.

عدم جواز تقلید انسان از خودش در صورتی که شخص مجتهد نباشد

سؤال2:سوال من اینست آیا کسی میتواند مرجع تقلید نداشته باشد و آنقدر به خودش ایمان داشته باشد و خودش مرجع خودش باشد

پاسخ:البته در صورتی که دروس حوزوی را خوانده باشد و به درجه رفیع اجتهاد رسیده باشد به فتوای خودش عمل می کند در غیر این صورت باید از مرجع تقلیدی پیروی کند.

عمل کردن به بعضی از احکام بدون تقلید

سؤال3:آیا امکان دارد کسی از مرجع تقلید خود تقلید نماید ولی در بعض احکام به تشخیص خود و با مسوولیت خود اقدام نماید؟

پاسخ:در احکام حتماً باید از مرجعی تقلید کند. ولی در تشخیص موضوعات مثل رؤیت هلال می تواند به یقین خود عمل کند.

انجام عبادات بدون تقلید

سؤال4:شخصى ده سال بدون تقلید عبادت مى کند، عبادتش چگونه است؟

پاسخ:باید هم اکنون تقلید کند و آنچه مطابق دستور مرجع فعلى او واقع شده صحیح است و غیر آن را باید اعاده کند.

انجام تکالیف شرعی بر طبق قرآن

سؤال5:آیا درست است که شخص مسلمان فقط از روى قرآن کارى را انجام دهد، مثل نماز خواندن و وضو گرفتن و کارهاى دیگر؟

پاسخ:در احکام دینى یا باید درس خواند و مجتهد شد و احکام را از ادلّه چهارگانه (قرآن و سنّت و اجماع و دلیل عقل: استنباط کرد و یا باید تقلید کرد.

 قضای اعمال انجام شده بر طبق مذهب اهل سنت

سؤال6:من در یک خانواده آذری به دنیا آمده ام ولی به علت اینکه خانواده من ملتزم به مسائل دینی نبودند لذا مسائل دینی خود را از اهل سنت یاد گرفتم و مدتی بر همان اساس عمل نمودم بعدا مذهب خودرا شناختم و بر اساس مذهب شیعه عمل می کنم حال اعمالی را که مدتی بر اساس فقه اهل سنت انجام داده ام چگونه است آیا باید قضا بکنم؟

پاسخ:لازم نیست گذشته را قضا کنید


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -