انهار
انهار
مطالب خواندنی

شرایط نماز جماعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

1- حکم نماز جماعت در صورت شکسته بودن نماز اطرافیان

سؤال: اگر در نماز جماعت تمام کسانی که اطراف من ایستاده اند و من بواسطه آنها به صفوف جماعت اتصال دارم نمازشان شکسته باشد و در رکعت دوم تمام شود جماعت من اشکال دارد؟ اگر این افراد یا بعضی از آنها بلافاصله در رکوع رکعت سوم به نیت نماز قضا اقتدا کنند چطور؟

سؤال:اگر کسی را که در نمازجماعت بواسطه ی او من به صف جماعت متصلم و از جهات دیگر اتصال وجود ندارد میدانم که به دلیل جهل به مساله ای نمازش را غلط میخواند جماعت من چه حکمی دارد؟

پاسخ:1- با توجه به اینکه این کار در رکعت سوم واقع شده نماز شما باطل نمی شود اگر از صفوف جدا شوید خود به خود نماز شما فرادا خواهد شد.

پاسخ:2ـ فاصله شدن یک نفر و حتی 2و3 نفر لطمه ای به جماعت نمی زند.

2- نماز جماعت کسانی که روی تخت یا ویلچر نماز می خوانند

سؤال: برخى از بیماران مجبورند روى تخت یا ویلچر نماز بخوانند، آیا این امر موجب به هم خوردن اتّصال صفهاى نماز جماعت نمى شود؟

پاسخ: اتّصال صفوف به هم نمى خورد.

3- ملاک در عقب تر ایستادن از امام جماعت

سؤال: در نماز جماعت ظاهراً اگر مأموم فقط چند سانتیمتر عقب تر از امام جماعت بایستد کفایت می کند. آیا ملاک سجده گاه است یا محل ایستادن هر دو؟

پاسخ: احتیاط این است که هر دو را رعایت کند.

4- امامت شیعه برای نماز تراویح

سؤال: با توجه به اینکه بنده در محل سنی نشین (شافعی مسلک) زندگی می کنم و از طرف آن ها درخواست شده که بنده به عنوان امام جماعت نماز تراویح، این نماز را برپا کنم، آیا بنده که شیعه هستم، می توانم چنین کاری را انجام دهم هر چند در حالت تقیّه باشم؟

پاسخ: در حالت تقیّه مانعی ندارد.

5- وجود دو ویلچری در صف اول

سؤال: دو نفر با ویلچر در صف اول نماز می خوانند، آیا به نماز بقیه اشکال می رساند؟

پاسخ: اشکالی ندارد.

6- عدم ضرورت موازی بودن صف زنان با صف مردان

سؤال: در ایوان زنانه که تنها با یک پنجره با فضای مسجد اتصال دارد و نمازها را به امامت پیش نماز آن مسجد می خوانند، ایا موازی بودن صفوف زنان در ایوان با صفوف مردان در کف مسجد ضرورت دارد؟ یا معیار تنها عدم تقدم بر امام است؟

پاسخ: موازی بودن شرط نیست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -