انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام نماز جماعت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

جامع المسائل ج1:

سؤال392 :اگر كسى فُرادى نماز بخواند با حال و حضور قلب بيشترى مى خواند ولى در نماز جماعت به عللى كسل مى شود، آيا كدام را انتخاب كند؟

جواب: حتى الامكان در نماز جماعت شركت كند و سعى كند حضور قلب خويش را در آنجا داشته باشد.

سؤال393 :مأمومى كه در ركعت سوم نماز مغرب يا عشا به امام اقتدا مى كند و تكليفش خواندن حمد و سوره است، آيا بايد آنها را بلند بخواند يا آهسته؟

جواب: لازم است آهسته بخواند.

سؤال394 :در مساجدى كه نماز جماعت اقامه مى شود و افراد نمازگزار پشت سر امام جماعت، صف كشيده به هم اتصال دارند، اگر مسجد، طبقه فوقانى داشته باشد كه زنها در آنجا نماز جماعت مى گذارند، اتصال صف جماعت آنها به صف طبقه پايين به چه كيفيت است؟

جواب: اتصال آنها به اين است كه اگر بالا نبودند و محاذى همان مكان بالا در طبقه پايين قرار داشتند اتصال برقرار بود.

سؤال395 :آيا نرده هاى آهنى كه در بالكن مساجد هست حائل بين صفوف نماز جماعت محسوب مى شود؟

جواب: در صورتى كه نرده مشبك باشد جماعت آنهايى كه در بالكن نماز مى خوانند چه مأمومين زن باشند چه مرد صحيح است و اگر مشبك نباشد و مانع از ديدن امام باشد اقتداى زنها صحيح ولى اقتداى مردها صحيح نيست.

سؤال396 :اگر وقت اقامه جماعت كسى به قصد ساقط كردن امام از اعتبار، در همان مكان مسجد بصورت فرادى نماز بخواند، آيا نماز اين شخص اشكالى دارد؟

جواب: اگر عمل او بقصد هتك امام جماعت باشد يا موجب هتك جماعت يا امام شود جايز نيست و چنانچه نماز فرادى خواندن تفسيق عملى امام جماعت باشد نماز هم محل اشكال است؟

سؤال397 :اگر امام جماعت پشت سر هم سه سجده انجام دهد، آيا به نماز او خللى وارد مى شود؟

جواب: اگر عمدى نباشد نماز صحيح است.

سؤال398 :آيا ثوابى كه براى نماز جماعت گفته شده به كسانى كه بوسيله تكبير مأمومين را آگاه مى سازند داده مى شود؟

جواب: اميد است خداوند ثواب مأموم و يا بيش از آن را به مكبّر عنايت فرمايد.

سؤال399 :اگر در نماز جماعت مكبر نباشد، آيا مى شود يكى از مأمومين به قصد ذكر، تكبيرات نماز خود را بلندتر بگويد كه ساير مأمومين، استفاده كرده به اشتباه نيفتند؟

جواب: اشكالى ندارد.

سؤال400 :اگر مأموم در ركعت سوّم يا چهارم به نماز جماعت برسد، كيفيت اقتدا كردن چگونه است؟

جواب: اگر قبل از ركوع اقتدا كند واجب است حمد و سوره را بخواند و اگر فرصت براى خواندن سوره نيست فقط حمد را بخواند و اگر بداند كه در صورت اقتدا مهلت براى خواندن حمد نيز وجود ندارد بنابر احتياط واجب بايد بعد از اينكه امام به ركوع رفت اقتدا كند. و اقتدا كردن بعد از تمام شدن تسبيحات و قبل از ركوع امام خلاف احتياط وجوبى است.

سؤال401 :آيا بيمارى كه روى تخت يا ويلچر نماز مى خواند، موجب به هم خوردن اتصال صفوف نماز جماعت مى شود يا نه؟

جواب: خير اشكالى ندارد.

جامع المسائل ج2

سؤال298 ـ اگر براى نماز جماعت اذان گفته شود و امام جماعت حاضر نباشد و اذان را نشنود براى آن جماعت همان اذان كافى است يا وقتى آمد مجدّداً اذان گفته شود؟

پاسخ:همان اذان كفايت مى كند.

سؤال299 ـ آياصحيح است كه مأموم، هم زمان با امام جماعت تكبيرة الإحرام بگويد؟

پاسخ:احتياط واجب آن است كه تا تكبيرة الإحرام امام تمام نشده تكبير نگويد.

سؤال300 ـ اگر كسى اشتباهاً تكبيرة الإحرام را همزمان با امام جماعت گفت چه وظيفه اى دارد؟

پاسخ:احتياط واجب آن است كه در اين فرض نماز را به جماعت تمام كند و بعد اعاده كند.

سؤال301 ـ اگر مأموم سهواً يا به گمان اينكه امام وارد نماز شده، تكبيرة الإحرام را گفته است وظيفه اش چيست؟

پاسخ:در فرض سؤال نمازش بصورت فرادى صحيح است و مى تواند آنرا بطور فرادى تمام كند و اگر بخواهد به جماعت بخواند عدول به نافله كند و پس از تمام كردن آن اقتدا كند يا آنرا قطع كند و پس از انجام كارى كه نماز را باطل مى كند (مثل حرف زدن يا پشت به قبله كردن) اقتدا كند.

سؤال302 ـ آيا اقتدا كردن، قبل از رفتن امام به ركوع اشكال دارد؟

پاسخ:اگر كسى بخواهد در ركعت اوّل يا دوّم در حال رفتن امام به ركوع اقتدا كند اشكال ندارد اما اگر بخواهد در ركعت سوم يا چهارم اقتدا كند و مى داند اگر قبل از به ركوع رفتن امام اقتدا كند فرصت خواندن لااقل حمد راندارد بنابر احتياط واجب صبر كند، وقتى امام به ركوع رسيد اقتدا كند.

سؤال303 ـ شخصى بعد از سر برداشتن از ركوع شك مى كند كه آيا به ركوع امام جماعت رسيده است يا نه، وظيفه اش چيست؟

پاسخ:چنانچه در حال ركوع توجه داشته و يقين به درك ركوع امام داشته است به شك خود اعتنا نكند، امّا اگر غافل بوده احتياطاً نمازش را به جماعت تمام كند و دوباره بخواند.

سؤال304 ـ شخصى در ركعت آخر نماز جماعت، در حالى كه امام جماعت مشغول تشهد است رسيده، آيا راهى براى درك ثواب نماز جماعت براى او وجود دارد؟

پاسخ:بلى مى تواند ثواب جماعت را درك كند و راه آن به اين صورت است كه نيت نماز جماعت كند و تكبيرة الاحرام را به قصد اقتدا بگويد و در صف جماعت بنشيند و تشهد را همراه جماعت بخواند (و در اين حالت تجافى لازم نيست) ولى سلام نماز را ندهد بلكه صبر كند همين كه امام سلام خود را داد برخيزد و بدون اينكه مجدّداً نيت و تكبيرة الاحرام بگويد، نماز خود را از اول حمد بخواند كه در اين صورت ثواب جماعت را درك مى كند.

سؤال305 ـ ساختمانى داراى چندين طبقه است، اگر در طبقه اوّل نماز جماعت برقرار شود اقتدا در طبقات بالا چه حكمى دارد؟

پاسخ:در صحت اقتدا وحدت اجتماع و اتصال صفوف معتبر است. لذا اگر طبقات فوقانى زياد مرتفع نباشد و اتصال صفوف و وحدت عرفى صدق كند اقتدا صحيح و در غير اين صورت صحيح نيست.

سؤال306 ـ اگر در صف اوّل جماعت دو بچه مميز اقتدا كنند آيا اتصال بهم مى خورد؟

پاسخ:اگر علم به بطلان نماز آنها نداشته باشيد اتصال بهم نمى خورد.

سؤال307 ـ در صف اول نماز جماعت، يك نفر به طور فرادى نماز مى خواند، آيا اتصال بهم مى خورد و صدق حائل مى كند؟

پاسخ:يك نفر معمولا مانع اتصال و بهم خوردن اتصال صف نمى شود، بلى اگر مانع ديدن امام يا مأمومى كه امام را مى بيند بشود صدق حائل مى كند و مانع مى شود.

سؤال308 ـ آيا صحيح است در نماز جماعت حائل بين زنان و مردان ديوار نازك آجرى يا آلومينيومى ثابت باشد؟

پاسخ:چنانچه وحدت جماعت و وحدت مكان نماز به هم نخورد و بطورى باشد كه زنان از احوال امام اطلاع پيدا كنند تا بتوانند از او تبعيّت كنند، مانعى ندارد.

سؤال309 ـ شخصى چشم خود را عمل كرده و نمى تواند سجده طولانى انجام دهد آيا مى تواند در نماز جماعت شركت كند و كمى زودتر از امام سر از سجده بردارد؟ يا اينكه مقدارى بعد از امام صبر كند، بعد به سجده برود و همراه امام سر از سجده بردارد، تا سجده او طولانى نشود؟

پاسخ:زودتر از امام سر از سجده برداشتن جايز نيست بلى مى تواند كمى بعد از امام به سجده رود و همراه امام سر از سجده بردارد.

سؤال310 ـ اگر مأموم به ركوع رفت و متوجه شد كه امام اشتباهاً مشغول قنوت شده، وظيفه اش چيست؟

پاسخ:در فرض سؤالواجب است از ركوع برگردد بايستد، ولى قنوت نخواند و مجددّاً با امام به ركوع برگردد و چون زيادى ركوع به قصد متابعت انجام مى شود، موجب بطلان نماز نمى شود.

سؤال311 ـ اگر مأموم بفهمد امام بعد از تكبيرة الاحرام به ركوع رفته و حمد را فراموش كرده، وظيفه او چيست؟

پاسخ:اگر قبل از ركوع متوجه شود، بايد نيت فرادى كند و حمد و سوره را بخواند و نماز خود را تمام كند، اما اگر در ركوع متوجه شود، نماز خود را به صورت جماعت تمام كند و احتياط مستحب آن است كه نماز را اعاده كند.

سؤال312 ـ اگر امام جماعت مقدارى از سوره را فراموش كند و به ركوع برود وظيفه مأمومين كه متوجه مى شوند چيست؟

پاسخ:اگر مأموم بعد از رفتن به ركوع متوجه شود نماز او صحيح است اما اگر قبل از ركوع متوجه شود بايد نيّت فرادى كند و قسمتى را كه امام فراموش كرده خودش بخواند و به صورت فرادى نماز را تمام كند.

سؤال313 ـ اگر مأموم در ركعت دوّم اشتباهاً قبل از قنوت به ركوع برود و بعد متوجه شود كه امام مشغول قنوت است وظيفه اش چيست؟

پاسخ:در فرض سؤالبايد بلند شود و قنوت را همراه امام بخواند و بعد همراه امام به ركوع برود كه در اين صورت چون زيادى ركن به قصد تبعيت از امام انجام شده ضررى به صحت نماز نمى زند و نماز او صحيح است.

سؤال314 ـ فرموده ايد: اگر مأموم پيش از امام سر از ركوع يا سجده بردارد بايد به ركوع يا سجده برگردد و زياد شدن ركوع يا سجده نماز را باطل نمى كند، بفرماييد آيا براى زيادى ركوع يا سجده، سجده سهو لازم مى شود؟

پاسخ:مورد سؤالاز موارد سجده سهو نيست و همينطور است ساير مواردى كه در نماز جماعت چيزى به قصد تبعيت زياد مى شود و موارد سجده سهو همان است كه در توضيح المسائل بيان شده است; بلى در آن موارد فرقى بين نماز جماعت و فرادا نيست.

سؤال315 ـ خانمى خانه دار است و امكان يادگيرى صحيح حمد و سوره برايش فراهم نيست ولى مى تواند در نماز جماعت شركت كند، اما شوهرش اجازه نمى دهد، آيا بايد از او اطاعت كند يا مى تواند بدون اجازه او در نماز جماعت شركت كند؟

پاسخ:فرض مورد سؤالگرچه بعيد است ولى در صورت وجود، و عدم امكان يادگيرى و صحيح خواندن، احتياط اين است كه نماز را به جماعت بخواند و در اين مورد اطاعت از شوهر لازم نيست.

سؤال316 ـ اگر امام جماعت در اثناى نماز متوجه شود كه نمازش باطل است، وظيفه اش چيست؟ و در صورت لزوم رها كردن، اگر خجالت بكشد، آيا جايز است نماز را صورتاً ادامه دهد؟

پاسخ:در فرض سؤالنماز را رها كند و در صورت امكان يك نفر از مأمومين واجد شرايط امامت را بجاى خود قرار دهد تا او نماز را به جماعت ادامه دهد والا به مأمومين اطلاع دهد تا آنها نماز خود را بطور فرادى ادامه داده و تمام كنند و ادامه نماز برخلاف احتياط وجوبى است و خجالت وظيفه وحكم شرعى را تغيير نمى دهد، لذا لازم است ولو با گرفتن دستمال در بينى خود به بهانه اينكه خون دماغ شده، نماز را رها كند و از جماعت خارج شود، هر چند كه اگر نماز را صورتاً ادامه دهد، نماز مأمومين باطل نمى شود و در اين صورت لازم نيست به آنها اطلاع دهد.

سؤال317 ـ شخصى مبتلا به درد پا و زانو است لذا در نماز جماعت كه شركت مى كند بين دو سجده بصورت نيم خيز تكبير مى گويد و مجدّداً با امام به سجده مى رود، آيا شركت او در جماعت اشكال دارد؟

پاسخ:چنانچه نشستن براى او مطلقاً (يعنى چه در جماعت چه فرادى) مشقت دارد، شركت او در جماعت اشكال ندارد. بلى اگر به طور فرادى بتواند بين دو سجده بنشيند بايد نماز را فرادى بخواند.

سؤال318 ـ اين جانب امام جماعت را عادل نمى دانم و به او اقتدا نمى كنم، آيا جايز است به ديگران بگويم و آنها را از بى عدالتى او آگاه كنم؟

پاسخ:خير، جايز نيست; بلكه غيبت مى شود و حرام است.

سؤال319 ـ شخصى از طرف مراجع نمايندگى و اجازه در امور حسبيه دارد، آيا همين اجازه دليل بر عدالت او مى شود و مى توانم به او اقتدا كرد؟

پاسخ:در نماز جماعت مأمومين بايد اطمينان به عدالت امام جماعت پيدا كنند، لذا اگر فردى از اين اجازه اطمينان به عدالت آن فرد پيدا كرد مى تواند به او اقتدا كند والاّ تا وقتى مطمئن نشده نمى تواند اقتدا كند. و صِرف اجازه و نمايندگى دليل عدالت و عادل بودن شخص نمى شود.

سؤال320 ـ اين جانب خود را عادل نمى دانم، آيا مى توان امام جماعت شوم؟

پاسخ:يكى از شرايط امام جماعت عدالت است، ولى همين كه مأمومين شما را عادل بدانند مى توانيد امام جماعت شويد و نماز صحيح است اما بايد توجه داشت كه امام جماعت شدن مستحب است ولى توبه كردن و عادل شدن واجب، لذا بر شما است كه سعى كنيد اول با توبه حقيقى، ملكه عدالت را كسب و بعداً امام جماعت شويد.

سؤال321 ـ شخصى خود را مجتهد مى داند، آيا در نماز اقتداى به او صحيح است؟

پاسخ:چنانچه شرايط امامت را دارد و نماز او طبق فتواى مرجع تقليد مأمومين صحيح است، اقتداى به او صحيح است و اعتقاد به مجتهد بودن مضرّ به عدالت نيست.

سؤال322 ـ پاى امام جماعت در اثر شكستگى درست جمع نمى شود، ناچار است هنگام سجده و تشهد كمى آن را بكشد امّا ساير شرايط موجود است، آيا امامت او جايز و صحيح است؟

پاسخ:اگر سر انگشت پا و سر زانو را در سجده به زمين مى گذارد امامت او جايز و اقتدا به او صحيح است، هر چند پاى خود را بطور غيرمتعارف مى گذارد و يا در تشهّد بطور معمول نمى نشيند.

سؤال323 ـ اگر وظيفه روحانى اين باشد كه نماز خود را جمع بخواند (يعنى هم قصر و هم تمام) آيا مى توان به او اقتدا كرد؟

پاسخ:اگر وظيفه مامومين نيز جمع باشد مى توانند به او اقتدا كنند اما اگر وظيفه مأمومين جمع نباشد نمى توانند به او اقتدا كنند مگر اينكه به هر دو نماز او اقتدا كنند، به اين صورت كه مثلاً دو نماز ظهر بخوانند منتهى در نمازى كه امام قصر مى خواند مأمومين دو ركعت ديگر را بطور فرادى تمام كنند.

سؤال324 ـ امام جماعت مرتكب گناهى شده و از عدالت ساقط شده ولى شنيديم كه قبل از نماز و در اثناى نماز استغفار كرد، آيا اين استغفار براى تحقق توبه و عادل شدن مجدّداً و صحت اقتدا كفايت مى كند؟

پاسخ:نظر بر اينكه حقيقت توبه ندامت و پشيمانى از گناه است و آن از امور قلبى و باطنى مى باشد نه ظاهرى، لذا در تحقق توبه، مجرّد تلفظ به استغفار كفايت نمى كند(1) بنابراين در فرض سؤال تا اطمينان به عادل شدن مجدّد او پيدا نكنيد اقتداى به او صحيح نيست.

-------------------------------------------------------------

1 ـ اعلم أن اهمّ الأمور و اوجب الواجبات التوبة من المعاصى و حقيقتها الندم و هو من الأمور القلبية و لايكفى مجرّد قوله استغفرالله الخ (عروة الوثقى، فصل فى احكام الاموات).

سؤال325 ـ بعضى از برادران اهل علم با اينكه از معلومات بالايى برخوردار هستند، ولى معمّم نشده اند آيا امامت جماعت براى آنها جايز است؟

پاسخ:چنانچه معمّم وجود نداشته باشد امامت غير معمّم اشكالى ندارد ولى با وجود معمّم خالى از اشكال نيست، مخصوصاً در مساجد و اگر امامت غير معمّم موجب هتك باشد، حرام و جايز نيست.

سؤال326 ـ گاهى اوقات امام جماعت براى نماز حاضر نمى شود، آيا جايز است يكى از مؤمنين از افراد عادى به عنوان امام انتخاب شود؟

پاسخ:بلى، اگر واجد شرايط امامت باشد، و روحانى ديگرى وجود نداشته باشد، مانعى ندارد.

سؤال327 ـ مرجعى اجازه داده است كه زن مى تواند امام جماعت خواهران شود، آيا مقلدين امام و حضرت عالى مى توانند به ايشان اقتدا كنند؟

پاسخ:هركس موظف است طبق نظر مرجع تقليد خود عمل كند، لذا كسانى كه از امام و اين جانب تقليد مى كنند، بنابر احتياط واجب نمى توانند به آن خانم اقتدا كنند، بلى چون اين مسأله فتوا نيست مى توانند به مرجع ديگر كه امامت زن را براى زنها جايز و صحيح مى داند با رعايت الأعلم فالأعلم رجوع كنند.

سؤال328 ـ آيا افراد معمولى مى توانند فردى را براى نماز صبح تعيين كنند در جايى كه اگر تعيين نكنند نماز جماعت تعطيل مى شود و آيا موافقت امام راتب در اين حال شرط است؟

پاسخ:اشكالى ندارد و امامت او صحيح است و موافقت امام راتب شرط صحت نمى باشد.

سؤال329 ـ آيا امام جماعت مى تواند از جايگزين كردن فردى به جاى خودش جلوگيرى كند؟

پاسخ:امام جماعت چنين اختيارى ندارد و جايز نيست.

سؤال330 ـ آيا اينكه فرموده اند مستحب است امام جماعت رعايت حال اضعف مأمومين را بكند در جايى است كه مأموم ضعف جسمى و بيمارى داشته باشد يا اعم است؟

پاسخ:اختصاص به موارد مذكور ندارد، بلكه مستحب است امام جماعت سوره هاى كوچك را انتخاب كند و به مقدار واجب، ذكر ركوع و سجود و ساير افعال اكتفا كند و اگر احساس كند بعض مأمومين عجله و يا كار دارند و يا طولانى كردن نماز موجب فرار و بى رغبتى بعض از آنها به نماز جماعت مى شود، مستحب است نماز را مختصر كرده و به حداقل واجب اكتفا كند بلى اگر مى داند همه مأمومين مايل به طولانى شدن نماز هستند مى تواند به مقدارى كه مايل باشند نماز را طولانى كند.(1)

-------------------------------------------------------

1 ـ الحدائق الناضرة، ج 11، ص 172.

سؤال331 ـ گاهى در نماز جماعت بعضى از مأمومين قرآن را جلوى خود مى گذارند و قهراً پشت سر مأمومين صف جلو قرار مى گيرد، آيا اين عمل حرام است و به صحت نماز لطمه مى زند؟

پاسخ: صرف پشت سر قرار گرفتن قرآن حرام نيست. بلى چنانچه هتك احترام صدق كند جايز نيست و در هر صورت نماز باطل نمى شود.

سؤال332 ـ آيا گذاشتن تسبيح جلوى سجاده و مهر (كه بعضى از نمازگزاران چنين مى كنند) وجه شرعى دارد؟

پاسخ: بلى، در مواردى كه جلوى نمازگزار صف جماعت يا ديوار نباشد و جلوى او معرض عبور و مرور باشد، مستحب است چيزى مانند تسبيح يا عصا و امثال آن جلوى مهر و سجاده خود بگذارند تا اگر عبور و مرورى صورت گرفت، بين او و مروركننده فاصله و حائلى باشد و همينطور است اگر جلوى او شخصى حضور داشته باشد كه در اين صورت نيز مستحب است چيزى جلوى مهر و سجاده خود بگذارند.(1)

----------------------------------------------------------

1 ـ منظور از گذاشتن چيزى جلوى مهرو سجاده در حال نماز، اظهار نوعى توقير و تعظيم نسبت به نماز است و اشاره دارد كه نمازگزار از خلق و و آنچه غير خداوند است، چشم پوشيده و از همه چيز جدا شده و تمام وجود خود را متوجه خالق و خداى خود كرده است. كأنّه لايفكر الاّ فيما بينه و بين ذلك الحد ولاينظر الاّ مابين مصلاه و مسجده و لايبعد ان يستفاده من الاخبار استحباب ذلك مطلقاً و ان لم يكن قدامه معرض العبور و المرور و لم يكن هناك شخص حاضر و موجود، والله العالم. (عروة الوثقى، فصل فى الامكنة المكروهة، مسأله 3 و مستند العروة الوثقى، كتاب الصلاة، الجزء الثانى، ص 231)

سؤال333 ـ اذا صلّى اماما او مأموما فهل يجوز له ان يعيدها و يصليها ثانياً اماماً او مأموماً مع اليقين بصحة صلاته؟ و على فرض الجواز هل يستحب ذلك ام لا؟

پاسخ: نعم تستحب الاعادة فى خصوص الفرائض اليوميّة مرة واحدة، اماماً بالقوم آخرين و ماموما اذا صلّى منفردا و اراد الامامة او الاقتداء لدرك الجماعة فانّ اللّه يختار احبّهما.

سؤال334 ـ معمولا شبهاى 19 ـ 21 ـ 23 ماه مبارك رمضان مردم در مساجد نمازهاى قضاى احتياطى خود را به جماعت مى خوانند(يك شبانه روز يا بيشتر) امام جماعت هم نماز قضاى استيجارى ميتى را كه قضاى يقينى دارد مى خواند يا نمازهاى خود را احتياطاً اعاده مى كند با فرض اينكه احتياط امام و مأمومين از جهت احتمال خلل در نمازهاى گذشته آنها مى باشد. آيااين عمل صحيح است يا اشكال دارد؟

پاسخ:در فرض سؤال نه تنها صحيح و بى اشكال است بلكه افضل و ارجح نيز مى باشد، بلى چنانچه مأموم نماز قضاى يقينى مى خواند و امام احتياطى، اقتدا مشكل است.(1)

---------------------------------------------------------

1 ـ لقول الصادق (عليه السلام) «اذا كنت خلف امام فقرأ الحمد، ففرغ من قراءتها فقل انت «الحمدلله رب العالمين ولا تقل آمين» المحمول على الندب اجماعاً. الوسائل، باب 17، من ابواب القرائة فى الصلاة، ح1.

سؤال335 ـ اشخاص مسافر، نماز ظهر يا عصر يا عشا رابه جماعت اقتدا مى كنند و سر دو ركعت سلام مى دهند و مجدداً به قصد نماز قضاى احتياطى به ركعت سوّم و چهارم امام اقتدا مى كنند، آيا صحيح است؟

پاسخ: در فرض سؤال اقتدا كردن اشكال ندارد و نماز صحيح است.

سؤال336 ـ در نماز جماعت، مستحب است بعد از تمام شدن حمد امام، مأموم بگويد «الحمدلله رب العالمين»

سؤال اين است كه آيا در نماز ظهر و عصر كه امام حمد را آهسته مى خواند، اين استحباب وجود دارد؟ و حال اين كه مأموم وقتى متوجه تمام شدن حمد امام مى شود كه مشغول سوره شده است؟

پاسخ: در فرض سؤال گفتن آن به قصد ورود مشكل است ولى به قصد ذكر مطلق مانعى ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -