انهار
انهار
مطالب خواندنی

نسخه دوم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

بول و غائط کردن

بزرگ نمایی کوچک نمایی
(مسأله 57) واجب است انسان1 وقت تخلي و مواقع ديگر، عورت خود را2 از كساني كه مكلفند، اگرچه مثل خواهر و مادر3 با او محرم باشند4 و همچنين از ديوانه مميّز و بچّه هاي مميّز5 كه خوب و بد را مي فهمند، بپوشاند ولي زن و شوهر6 لازم نيست عورت خود را از يكديگر بپوشانند.
1- مظاهری: واجب است مکلّف...
2- جوادی آملی: عورتِ جلو و پشت خود را....
3- فاضل: و برادر...
4- مكارم: بالغ باشد يا غير بالغ...
جوادی آملی: هرچند مثل خواهر و مادر با او محرم باشد ـ بپوشاند و نگاه آن‌ها به عورت ديگری حرام است...
5- خوئي، گلپايگاني، صافي، بهجت، تبريزي، سيستاني: همچنين از ديوانه و بچه هاي مميّز...
مكارم: حتّی از اطفال مميّز...
6- خوئي، تبريزي، زنجانی: و كساني كه در حكم آنها هستند مثل كنيز و مالكش...
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۴۹:
احکام تخلی (بول و غایط کردن)
* رعایت قبله
۱.انسان در هنگام تخلی باید رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
۲.احتیاط واجب آن است که کودک را هنگام تخلّی رو به قبله یا پشت به قبله ننشانند ولی اگر خود کودک بنشیند، جلوگیری واجب نیست.
* پوشش
واجب است انسان در هنگام تخلی و مواقع دیگر- عورت (شرمگاه) خود را از دیگران غیر از همسر خود بپوشاند، چه مرد باشد و چه زن، و چه محرم و چه نامحرم، حتی از بچه‌ی نابالغ که دارای قدرت تشخیص می‌باشد.
* برخی از مکروهات تخلی
۱. ایستاده ادرار کردن.
۲. ادرار کردن در زمین سخت و لانه جانوران.
۳. ادرار کردن در آب، مخصوصاً آب راکد.
۴. خودداری از دفع بول و غایط.
۵. تخلی در جاده‌ها و معابر و زیر درخت میوه دار.
وحید: مسأله ۵۷ ـ واجب است مكلّف وقت تخلّى و مواقع ديگر عورت خود را از كسانى كه مميّز خوب و بد هستند بپوشاند اگر چه با او محرم باشند، چه مكلّف باشند و چه غير مكلّف ، ولى زن و شوهر و كسانى كه در حكم آنها هستند ـ مثل كنيز و مالكش ـ لازم نيست عورت خود را از يكديگر بپوشانند..
(مسأله 58) لازم نيست با چيز مخصوصي عورت خود را بپوشاند1، و اگر مثلاً با دست هم آن را بپوشاند، كافي است2.
این مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.
1- بهجت: بلكه در غير نماز، با دست هم اگر آن را بپوشاند كافي است.
جوادی آملی: حتی اگر با دست و غير آن ـ مانند آب كدر، تاريكی، رفتن به جايی كه عورت دیده نشود ـ مانع ديدن شود، كفايت میكند.
2- زنجاني: وهمچنين اگربه جهت تاريكي يا فرو رفتن درگودال یا آب کدرو مانند آن عورت ديده نشود،كفايت مي كند.
*****
مكارم: م 64 - براي پوشانیدن عورت ،از هر چيز مي توان استفاده كرد، حتي با دست و آب كدر.
(مسأله 59) موقع تخلّي بايد1 طرف جلوي بدن، يعني شكم و سينه2 رو به قبله و پشت به قبله نباشد3.
1- سيستاني: بنابر احتياط لازم...
2- گلپايگاني، صافي: و زانوها...
3- تبريزي: و مراد از قبله جهتي است كه در حال علم و اختيار بايد نماز به آن طرف خوانده شود.
جوادی آملی: و در اين حكم، بين خانه و صحرا فرق نيست.
*****

امام خامنه ای: 1- انسان در هنگام تخلی باید رو به قبله و پشت به قبله نباشد.

2- احتیاط واجب آن است که کودک را هنگام تخلّی رو به قبله یا پشت به قبله ننشانند ولی اگر خود کودک بنشیند، جلوگیری واجب نیست.

مكارم: م 65 - در موقع تخلّي بايد رو به قبله يا پشت به قبله نباشد و برگرداندن عورت به تنهايي كافي نيست؛ امّا اگر بدن رو به قبله يا پشت به قبله نباشد، احتياط واجب آن است كه عورت را رو به قبله يا پشت به قبله نكند.
سبحانی: م 51- موقع تخلی باید رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
(مسأله 60) اگر موقع تخلّي طرف جلوي بدن كسي رو به قبله يا پشت به قبله باشد و عورت را از قبله برگرداند كفايت نمي كند1، و اگر جلوي بدن او رو به قبله يا پشت به قبله نباشد، احتياط واجب آن است كه عورت را رو به قبله يا پشت به قبله ننمايد2.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- سيستاني: و احتياط واجب آن است كه هنگام تخلّي، عورت را نيز رو به قبله يا پشت به قبله ننمايد.
بهجت: بنابر احتياط نبايد موقع تخلّي طرف جلوي بدن رو به قبله يا پشت به قبله باشد هرچند عورت را از قبله بگرداند...
2- زنجانی: باید عورت را رو به قبله يا پشت به قبله ننمايد.
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 59.
(مسأله 61) در موقع تطهير مخرج بول و غائط1، رو به قبله و پشت به قبله بودن اشكالي ندارد2، ولي اگر در موقع استبراء، بول از مخرج بيرون آيد3، در اين حال، رو به قبله و پشت به قبله بودن حرام است.
1- فاضل: يا استبراء...
2- مكارم: ولي در موقع «استبراء» احتياط واجب ترك است.
فاضل: ولي احتياط مستحبّ است كه در اين حال هم رو به قبله يا پشت به قبله نباشد.
سبحانی: ولی اگر استبراء همراه با خروج بول باشد احتیاط واجب آن است که رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
3- بهجت: يا اينكه بداند بول يا آب مشكوكي در حال استبراء خارج خواهد شد...
*****
اراكي: م 61- در موقع تطهير مخرج بول و غائط، رو به قبله بودن اشكالي ندارد.
گلپایگانی، صافی، خوئي، تبريزي، زنجاني، وحید م ۶۱ ـ سیستانی م 57ـ احتياط مستحبّ آن است كه طرف جلوى بدن در موقع استبراء ـ كه احكام آن بعداً گفته می شود ـ و موقع تطهير مخرج بول و غائط ، رو به قبله و پشت به قبله نباشد.
مظاهری: م 64- در موقع تطهیر مخرج بول و غائط و استبراء رو به قبله بودن یا پشت به قبله بودن اشکال ندارد.
(مسأله62) اگر براي آن كه نامحرم او را نبيند، مجبور شود رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند باید رو به قبله یا پشت به قبله بنشیند1 و نيز اگر از راه ديگرناچار باشد كه رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند مانعي ندارد2.
1- سيستاني: بنابر احتياط لازم بايد پشت به قبله بنشيند.[پايان مسأله]
جوادی آملی: اگر برای آنكه نامحرم او را نبيند، ناچار شود كه رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد، میتواند رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد...
گلپايگاني، صافي، نوري: اگر براي آن كه نامحرم او را نبيند، مجبور شود رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند اشكال ندارد (نوري: مانعي ندارد)...
2- سبحانی: و اگر درتأخیر بول، ضرری نباشد احوط تأخیر است.
جوادی آملی: و اگر ناچار باشد كه رو به قبله يا پشت به قبله قرار گيرد، به هر طرف كه قرار گيرد، جايز است، هرچند احتياط اين است كه پشت به قبله قرار گيرد.
مكارم: رجوع كنيد به مسألهٔ اختصاصي 69، بعد از مسأله 63 متن اصلی.
*****
زنجاني: م ۶۲- اگر انسان به جهتي -مانند پوشاندن عورت خود از نامحرم- ناچار باشد كه در حال تخلي رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند مانعي ندارد ،ولي بنابر احتياط در صورت امكان پشت به قبله بنشيند. و در صورتي كه يا بايد نامحرم غیر عورت او را ببيند و يا رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند، مخير است رو به قبله و پشت به قبله ننشيند و نامحرم او را ببيند يا اينكه خود را از نامحرم بپوشاند و در اين صورت بنابراحتياط در صورت امكان پشت به قبله بنشيند.
وحید: م ۶۲ ـ اگر امر داير شود بين اين كه كسى ـ كه بر عورت نامحرم است ـ عورت او را ببيند يا استقبال و يا استدبار قبله كند ستر عورت واجب است، و احتياط واجب در اين صورت اين است كه پشت به قبله بنشيند، و همچنين است اگر از راه ديگر ناچار شود كه رو به قبله يا پشت به قبله بنشيند.
مظاهری: مسأله – اگر برای اینکه نامحرم او را نبیند یا به علت دیگری مجبور شود رو به قبله یا پشت به قبله بنشیند اشکال ندارد.
(مسأله 63) احتياط واجب1 آن است كه بچه را در وقت تخلّي رو به قبله يا پشت به قبله ننشانند2، ولي اگر خود بچه بنشيند، جلوگيري از او  واجب نيست3.
1- تبريزي، سيستاني، وحید: احتياط مستحبّ...
زنجاني: احتياط...
مظاهری: بهتر...
2- سيستاني، وحید: [پایان مسأله]
3- مكارم، جوادی آملی: هرچند بهتر است.
مظاهری: اگر خود بچه بنشیند بهتر است جلوگیری نمایند.
«مسائل اختصاصي»
مكارم: م 68- در منزلهايي كه مستراح آن رو به قبله يا پشت به قبله ساخته شده (خواه از روي عمد باشد، يا اشتباه، يا ندانستن مسأله) بايد طوري بنشينند كه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد، و الّا حرام است.
مكارم: م 69- اگر قبله را نمي داند بايد جستجو كند، و چنانچه طريقي براي جستجو نيست اگر مي تواند تأخير بيندازد؛ امّا در صورت ضرورت به هر طرف بنشيند اشكالي ندارد، در هواپيماها و قطارها نيز بايد همين معنا را مراعات كرد.
مظاهری: م 54- اگر قبله را نمی داند جستجو لازم نیست، و به هر طرف بنشیند مانعی ندارد؛ بنابراین در هواپیما و قطار و اتومبیل که قبله را نمی داند، تخلی کردن اشکال ندارد.
جوادی آملی: م 63- در ساختمانی كه دستشويی آن، رو به قبله يا پشت به قبله ساخته شده (از روی عمد باشد، يا اشتباه، يا ندانستن مسأله) بايد به گونه‌ای قرار گيرد كه رو به قبله يا پشت به قبله نباشد.

جوادی آملی: م 64- اگر قبله را نمیداند، بايد با جست‌وجو آگاه شود و چنانچه راهی برای آگاهی نيست، در صورت ضرورت، به هر طرف قرار گيرد، اشكالی ندارد. در هواپيما و قطار نيز بايد به همين حكم عمل شود.

(مسأله 64) در چهارجا  تخلّي حرام است: اول: در كوچه هاي بن بست، در صورتي كه صاحبانش اجازه نداده باشند1. دوم: در ملك كسي كه اجازهٔ تخلّي نداده است2. سوم: در جايي كه براي عدهٔ مخصوصي وقف شده است مثل بعضي از مدرسه ها3. چهارم: روي قبر مؤمنين4 در صورتي كه بي احترامي به آنان باشد5.
1- سيستاني: و همچنين در كوچه ها و راههاي عمومي در صورتي كه موجب ضرر به عابرين باشد...
زنجاني: اول: در كوچه هاي بن بست، مگر اینکه همهٔ صاحبانش راضی باشند...
جوادی آملی: 1- در كوچه‌های بن بست، در صورتی كه صاحبانش اجازه نداده باشند؛ يا اجازهٔ آن‌ها بی اثر باشد؛ همچنين در كوچه‌ها و راه‌های عمومی كه مسير مردم و سبب ضرر به عابر يا آلوده شدن هوای محيط زيست باشد.
مظاهری: اول : در کوچه ها و خیابانها که مسیر مردم است...
سبحانی: اول: در کوچه های بن بست...
2- زنجانی: دوم: در ملک کسی که به تخلی در آن ملک راضی نیست...
3- زنجاني: مثل دستشويي بعضي مدرسه ها...
4- بهجت: يا ساير مقامات مقدّسهٔ ديني و مذهبي...
5- خوئي، تبريزي: و همچنين هر جايي كه تخلّي موجب هتك حرمت يكي از مقدّسات دين يا مذهب شود.
سيستاني: بلكه حتي اگر بی احترامی هم نباشد، مگر اينكه زمين از مباحات اصلي باشد. و همچنين هر جايي كه تخلّي موجب هتك حرمت يكي از مقدّسات دين يا مذهب شود.
زنجاني: و همچنين در جايي كه بي احترامي به مؤمني گردد يا تخلي سبب هتك حرمت يكي از مقدسات شريعت باشد.
وحید: چهارم: در جایی که موجب هتک حرمت مؤمن یا یکی از مقدسات دین یا مذهب باشد.
جوادی آملی: 4- كنار قبر مؤمن و هر مكانی كه سبب بی احترامی به مؤمن يا هتک حرمتِ يكی از مقدّسات دين شود.
*****
مكارم: م 70 - در چند محل تخلّي كردن (خواه بول يا غائط) حرام است: اوّل: در كوچه ها و جاده هايي كه مسير مردم است. دوم: در جايي كه براي عدّهٔ خاصّي وقف شده مانند مدرسه هايي كه مخصوص طلّاب است يا مساجدي كه آبريز آن فقط براي نمازگزاران مي باشد. سوم: روي قبر مؤمن، يا هر محلّ ديگري كه موجب بي احترامي نسبت به مؤمن يا يكي از مقدّسات شود.
(مسأله 65) در سه صورت، مخرج غائط فقط با آب پاك مي شود: اول: آن كه با غائط، نجاست ديگري مثل خون بيرون آمده باشد. دوم: آن كه نجاستي از خارج به مخرج غائط رسيده باشد1. سوم: آن كه اطراف مخرج بيشتر از مقدار معمول آلوده شده باشد. و در غير اين سه صورت مي شود مخرج را با آب شست و يا به دستوري كه بعداً گفته مي شود با پارچه و سنگ و مانند2 اينها پاك كرد، اگرچه شستن با آب بهتر است.
1- سيستاني: بجز رسيدن ادرار به مخرج مدفوع در زنان...
2- جوادی آملی: با پارچه، سنگ، كاغذ و مانند اين‌ها...
*****

امام خامنه ای: مخرج غایط در سه صورت فقط با آب پاک می شود و با سنگ و امثال آن نمی شود آن را تطهیر کرد:

1. آن که با غایط نجاست دیگری، مثل خون بیرون آمده باشد.

2. آن که نجاستی از خارج به مخرج غایط رسیده باشد.

3. آن که اطراف مخرج بیش از مقدار معمول آلوده شده باشد (به عبارت دیگر غایط از محل مخرج به جاهای دیگر رسیده باشد).

مكارم: م 71 - مخرج غائط را مي توان با آب شست، يا با سه قطعه كاغذ يا سنگ يا پارچه يا مانند آن تميز كرد، مگر در صورتي كه از حدّ معمول تجاوز كرده و اطراف مخرج  را آلوده نموده باشد، يا نجاست ديگري مانند خون با آن بيرون آيد، يا از خارج نجاستي به آن برسد، كه در اين حال فقط با آب پاك مي شود.
مكارم: م 72 - در مواردي كه مي توان مخرج غائط را با غير آب تميز كرد، شستن با آب بهتر است.
مظاهری: مسأله – مخرج غائط را می توان با آب شست یا با هر چیز دیگری که عین نجاست را برطرف می کند مانند کاغذ، پارچه، سنگ و مانند اینها تمیز کرد. گرچه نجاست دیگری مانند خون بیرون آمده یا نجاستی از خارج به آن رسیده و یا اطراف مخرج بیشتر از مقدار معمول آلوده شده باشد، ولی در تمام موارد شستن با آب بهتر است.
(مسأله 66) مخرج بول با غير آب پاك نمي شود، و مردها اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافي است1، ولي زنها و همچنين كساني كه بولشان از غير مجراي طبيعي مي آيد، احتياط واجب آن است كه دو مرتبه بشويند.
1- مظاهری: بلکه اگر بعد از برطرف شدن بول باز هم آب روی آن بیاید کفایت می کند و لازم نیست قطع کنند و دوباره بریزند.
*****

امام خامنه ای: رساله آموزشی ص۵۱:
چگونگی تطهیر مخرج بول:
1. مخرج بول (محل دفع ادرار) جز با آب پاک نمی شود.
2. مخرج بول بعد از برطرف شدن بول بنا بر احتیاط واجب با دو بار شستن با آب قلیل پاک می شود.
اراكي: م 66- مخرج بول با غیر آب پاک نمی شود و بايد با آب دو مرتبه شسته شود
خوئي، تبریزی م 66، گلپایگانی، صافی: مسأله- مخرج بول با غير آب پاك نمي شود و در كر و جاري اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافي است، ولي با آب قليل بنابر احتياط واجب (گلپايگاني، صافي: بنابر احتياط) باید دو مرتبه شست و بهتر آن است كه سه مرتبه شسته شود.
بهجت: مسأله- مخرج بول با غير آب پاك نمي شود و اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافي است. ولي كساني كه بولشان از غير مجراي طبيعي مي آيد و يا اينكه از مخرج طبيعي مي آيد ولي از محلي كه معمولاً نجس مي شود به جاهاي ديگر نيز برسد، احتياط واجب آن است كه بعد از برطرف شدن بول، دو مرتبه بشويند و زن نيز حكم مرد را دارد.
. فاضل: گر چه احتياط مستحب آن است كه دو مرتبه شسته شود...
*فاضل: بايد دو مرتبه بشويند خصوصاً اگر بيرون آمدن بول از آن مجرا غير متعارف باشد.
* نوري: احتياط واجب آن است كه دو مرتبه بشويند و نيز زن حكم مرد را دارد و اين در صورتي است كه با آب قليل بشويند؛ ولي با آب جاري و كُر، يك مرتبه شستن كفايت مي كند.
مكارم: م 73 - مخرج بول با غير آب پاك نمي شود، تطهیر با شيلنگهاي متّصل به آب لوله كشي كه در حكم جاري است و همچنین آب قلیل، یک مرتبه کافی است هر چند بهتر است با آب قلیل دوبار باشد.
مكارم: م 74 - در شستن مخرج بول و غائط تفاوتی ميان مجراي طبيعي و غير طبيعي نيست، ولي در مخرج غير طبيعي به جز آب كفايت نمي كند.
سیستانی: مسأله- مخرج ادرار با غير آب پاك نمي شود و یک بار شستن کافی است گرچه احتیاط مستحب این است که دوبار شسته شود  و افضل آن است که سه بار شسته شود.
سبحانی: م 58 - مخرج بول با غير آب پاك نمي شود و با آب قلیل باید دو مرتبه شست ولی اگر با شیلنگ متصل به کر بشوید یک مرتبه کافی است.
زنجاني: م 66- مخرج بول با غير آب پاك نمي شود و در غير آب قليل اگر بعد از برطرف شدن بول يك مرتبه بشويند كافي است ولي با آب قليل بنابراحتياط بايد دو مرتبه شست و بهتر آن است كه سه مرتبه شسته شود .و در هر صورت، اگر پس از برطرف شدن عين، آب به قسمتهای نجس برسد، یکمرتبه شستن به حساب می آید و لازم نيست آب قطع گردد و دوباره بر مخرج بول جريان پیدا کند.
وحید: مسأله ۶۶ ـ مخرج بول با غير آب پاك نمى شود، و در كرّ و جارى يك مرتبه شستن كافيست، ولى با آب قليل بنابر احتياط واجب بايد دو مرتبه شست ـ و در غير مخرج طبيعى اقوى تعدّد است ـ و بهتر آن است كه سه مرتبه شسته شود.
(مسأله67) اگر مخرج غائط را با آب بشويند، بايد چيزي از غائط در آن نماند، ولي باقي ماندن رنگ و بوي آن مانعي ندارد1، و اگر در دفعهٔ اول طوري شسته شود كه ذره اي از غائط در آن نماند، دوباره شستن لازم نيست.
این مسأله در رساله آیت الله مکارم نیست.
1- مظاهری: و دوباره شستن هم لازم نیست.
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۵۱:
چگونگی تطهیر مخرج غایط
مخرج غایط را به دو گونه می‌توان تطهیر کرد:
۱. آن که با آب بشوید تا نجاست از بین برود، و پس از آن آب کشیدن لازم نیست.
۲. آن که با سه قطعه سنگ یا پارچه‌ی پاک و امثال آن، نجاست را پاک کنند و اگر با سه قطعه، نجاست زائل نشد با قطعات دیگر، آن را کاملاً پاک نمایند، و به جای سه قطعه می‌توانند از سه جای یک قطعه سنگ یا پارچه استفاده کنند.
مخرج غایط در سه صورت فقط با آب پاک می‌شود و با سنگ و امثال آن نمی‌شود آن را تطهیر کرد:
۱. آن که با غایط نجاست دیگری، مثل خون بیرون آمده باشد.
۲. آن که نجاستی از خارج به مخرج غایط رسیده باشد.
۳. آن که اطراف مخرج بیش از مقدار معمول آلوده شده باشد (به عبارت دیگر غایط از محل مخرج به جاهای دیگر رسیده باشد).
(مسأله 68) هر گاه با سنگ و كلوخ و مانند اينها1 غائط را از مخرج برطرف كنند2، اگر چه پاك شدنش محلّ تأمّل است3 ولي نماز خواندن مانعي ندارد4 و چنانچه چيزي هم به آن برسد نجس نمي شود و ذرّه هاي كوچك و لزوجت محل، اشكال ندارد.
1- جوادی آملی: هرگاه با سنگ، كلوخ، كاغذ، پارچه و مانند اين‌ها...
2- اراكي: پاك مي شود و بنابر احتياط واجب بايد حداقل با سه قطعه باشد.[پايان مسأله]
3- مظاهری: اگر چه پاک نمی شود...
4- فاضل: [پایان مسأله]
نوري: پاك مي شود و نماز خواندن مانعي ندارد و چنانچه چيزي هم به آن برسد، نجس نمي شود.
*****
گلپایگانی، صافی، خوئي، تبريزي، وحید م ۶۸، سيستاني م 64 - با سنگ و كلوخ (خوئي، سيستاني، وحید: و پارچه) و مانند اينها اگر خشك و پاك باشند مي شود مخرج غائط را تطهير كرد و چنانچه رطوبت كمي داشته باشند كه به مخرج نرسد (سيستاني: كه موضع را تر نكند)، اشكال ندارد. (گلپايگاني، صافي: ولي سزاوار است از سه دفعه كمتر نباشد، اگرچه أقوي آن است كه پاك مي شود اگر به يك مرتبه يا دو مرتبه مخرج پاكيزه شود).

امام خامنه ای: آن که با سه قطعه سنگ یا پارچه ی پاک و امثال آن، نجاست را پاک کنند و اگر با سه قطعه، نجاست زائل نشد با قطعات دیگر، آن را کاملاً پاک نمایند، و به جای سه قطعه می توانند از سه جای یک قطعه سنگ یا پارچه استفاده کنند.

بهجت: مسأله – هرگاه با سنگ و کلوخ و مانند اینها، غائط را از مخرج- با شرایطی که ذکر می شود- برطرف کنند بنابرأظهر مخرج پاک می شود و نمازخواندن مانعی ندارد و چنانچه چیزی هم به آن برسد، نجس نمی شود، و ذره های کوچک و لزوجت محلّ ،اشکال ندارد مگر اینکه آن مقداری که معمولاً به وسیله سنگ و کهنه از بین می رود باقی بماند.
زنجاني: م 68- با سنگ و كلوخ و پارچه و دستمال كاغذي و مانند اينها مي شود مخرج غائط را تطهير كرد، ولي بنابر احتياط بايد خشك باشند و چنانچه رطوبت كمي داشته باشد كه به مخرج سرايت نكند، اشكال ندارد.
مكارم: م 75 - هرگاه مخرج غائط را با سه قطعه سنگ يا كاغذ و مانند آن پاك كنند و ذرّات كوچكي كه معمولاً جز با آب برطرف نمي شود باقي بماند ضرري ندارد و مي تواند با آن نماز بخواند.
سبحانی: م 60 - هرگاه با سنگ و کاغذ و مانند اینها غائط را از مخرج برطرف کنند، می تواند با آن نماز بخواند و ذرات کوچکی که جز با آب پاک نمی شود برای نماز مانعی ندارد ولی پاک شدن محل درصورت وجود ذرات نجس نیاز به شستن با آب دارد.
(مسأله 69) لازم نيست با سه سنگ يا سه پارچه مخرج را پاك كنند، بلكه با اطراف يك سنگ يا يك پارچه هم كافي است؛ بلكه اگر با يك مرتبه هم غائط برطرف شد كفايت مي كند1، ولي با استخوان و سرگين و يا چيزهايي كه احترام آنها لازم است، مانند كاغذي كه اسم خدا بر آن نوشته، اگر پاك كند محل را، نماز نمي تواند بخواند.
این مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.
1- بهجت: و اگر با سرگين يا استخوان پاك كنند، بنابر أظهر پاك مي شود. پاك كردن مخرج غائط با چيزهاي مقدّس كه احترام آنها لازم است، مانند كاغذي كه اسم خدا يا پيامبران عليهم السلام بر آن نوشته شده، حرام است و ممكن است در صورت علم و عمد، موجب كفر شود كه در اين صورت، به سبب كافر شدن، تمام بدن نجس مي شود ولي در صورت عدم علم و عمد يا غفلت يا خوانا نبودن نوشته، أظهر حصول طهارت است.
اراكي: رجوع كنيد به ذيل مسأله 68.
*****
گلپایگانی، خوئي، تبریزی، صافي: م 69- احتياط واجب آن است كه سنگ (خوئي: و كلوخ) يا پارچه اي كه غائط را با آن برطرف مي كنند، سه قطعه باشد و اگر با سه قطعه برطرف نشود، بايد به قدري اضافه نمايد تا مخرج كاملاً پاكيزه شود، ولي باقي ماندن ذرّه هاي كوچكي كه ديده نمي شود اشكال ندارد.
گلپایگانی، خوئي، تبریزی، صافي: م 70- پاك كردن مخرج غائط با چيزهايي كه احترام آنها لازم است مانند كاغذي كه اسم خدا و پيغمبران بر آن نوشته شده حرام است. و پاك شدن مخرج با استخوان و سرگين محلّ اشكال است*.
. گلپايگاني، صافي: معصيت و حرام است...
*گلپايگاني، صافي: پاك شدن مخرج با استنجاء به سرگين و استخوان محلّ اشكال است.
امام خامنه ای: آن که با سه قطعه سنگ یا پارچه ی پاک و امثال آن، نجاست را پاک کنند و اگر با سه قطعه، نجاست زائل نشد با قطعات دیگر، آن را کاملاً پاک نمایند، و به جای سه قطعه می توانند از سه جای یک قطعه سنگ یا پارچه استفاده کنند.
*تبريزي: بنابر احتياط با استخوان و سرگين مخرج پاك نمي شود..
سيستاني: م 65- مخرج مدفوع را اگر يك مرتبه با سنگ يا كلوخ يا پارچه كاملاً پاكيزه نمايد كفايت مي كند، ولي بهتر آن است كه سه مرتبه انجام دهد. بلكه با سه قطعه هم باشد و اگر با سه مرتبه پاكيزه نشود بايد به قدري اضافه نمايد تا مخرج كاملاً پاكيزه شود، ولي باقي ماندن اثري كه معمولاً بدون شستن از بين نمي رود، اشكال ندارد.
سيستاني: م 66- پاك كردن مخرج مدفوع با چيز هايي كه احترام آنها لازم است مانند كاغذي كه اسم خدا و پيغمبران بر آن نوشته شده حرام است و پاك كردن مخرج با استخوان و سرگين اشكال ندارد.
زنجاني: م 69- احتياط آن است كه سنگ يا پارچه اي كه غائط را با آن برطرف مي كنند سه قطعه باشد، بنابراين تطهير با سنگي كه سه طرف داشته باشد خلاف احتياط است؛ همچنين بنابر احتياط با سه مرتبه تطهير صورت گيرد، اگرچه  با كمتر از آن  مقدار نيز غائط برطرف شود و اگر با سه قطعه برطرف نشد، بايد به قدري اضافه كنند تا مخرج كاملاً پاك شود، ولي باقي ماندن ذره هاي كوچكي كه ديده نمي شود اشكال ندارد.
زنجاني: م 79- پاك كردن مخرج غائط با چيزهايي كه احترام آنها لازم است مانند كاغذي كه اسم خداوند متعال یا یکی از معصومین علیهم السلام بر آن نوشته شده، حرام است؛ همچنين بنابر احتياط بايد از پاك كردن مخرج با استخوان و سرگین اجتناب نمود ولي اگر با آنها پاك نمود مخرج غائط پاك مي شود، اگرچه احتياط مستحب در تكرار تطهير با اشياء ديگر مي باشد.
وحید: م ۶۹ ـ احتياط مستحبّ آن است كه سنگ يا كلوخ يا پارچه اى كه غائط را با آن بر طرف مى كنند ، سه قطعه باشد ، و به كمتر از آن اگر مخرج كاملا پاكيزه شود مى توان اكتفا كرد، و اگر با سه قطعه پاكيزه نشود بايد اضافه نمايد تا مخرج كاملا پاكيزه شود ، ولى باقى ماندن اثرى كه عادتاً در مسح به سنگ و مانند آن زايل نمى شود ، اشكال ندارد.
وحید: م ۷۰ ـ پاك كردن مخرج غائط با چيزهايى كه احترام آنها لازم است ـ مانند كاغذى كه بر آن اسم خدا و پيغمبران و ائمه معصومين (عليهم السلام) و غير اينها از آنچه كه واجب الاحترام در شريعت است ـ حرام است ، ولى اگر كسى به آنها استنجاء كند طهارت حاصل مى شود.
و حصول طهارت در استنجاء با استخوان و سرگين محلّ اشكال است.
نوري: مسأله- لازم است با سه سنگ يا سه پارچه مخرج را پاك كنند، با اطراف يك سنگ يا يك پارچه كافي نيست و با استخوان و سرگين پاك نمي شود. و پاك كردن با چيزهايي كه احترام آنها لازم است، مانند كاغذي كه اسم خدا بر آن نوشته شده حرام است و اگر محل را با آن پاك كند، پاك نمي شود و نماز با آن نمي تواند بخواند.
مكارم: م 76 - هرگاه با سه طرف يك قطعه سنگ، محلّ را پاك كند كافي است؛ همچنين با سه گوشهٔ يك قطعه كاغذ یا پارچه.
فاضل: مسأله- لازم نيست با سه سنگ يا سه قطعهٔ پارچه مخرج را پاك كنند، بلكه با اطراف يك سنگ يا يك پارچه هم كافي است، ولي بايد از سه دفعه كمتر نباشد، ليكن اگر مخرج را با استخوان و سرگين و يا چيز هايي كه احترام آنها لازم است، مانند كاغذي كه اسم خدا بر آن نوشته شده پاك كند نمي تواند نماز بخواند.
جوادی آملی: مسأله - لازم نيست با سه قطعه سنگ، يا سه قطعه پارچه مخرج را پاک كنند، بلكه با اطراف يک قطعه سنگ يا يک قطعه پارچه يا استخوان هم كافی است، بلكه اگر با يک مرتبه هم مدفوع برطرف شد، كفايت میكند.

جوادی آملی: مسأله - پاک كردن مخرج مدفوع با چيزهايی كه احترام آن‌ها لازم است ـ مانند كاغذی كه اسم خدا، پيامبران و ائمه (علیهم السلام) بر آن نوشته شده ـ معصيت و حرام است، هرچند مخرج پاک میشود. در پاک شدن مخرج با سرگين نیز اشكال است و اگر پاک كند، نمیتواند نماز بگزارد.

(مسأله 70) اگر شكّ كند كه مخرج را تطهير كرده يا نه1، (اگر چه هميشه2 بعد از بول يا غائط فوراً تطهير مي كرده)، بايد3 خود را تطهير نمايد4.
1-  مکارم: باید خود را تطهیر کند.
2- خوئي، زنجاني، سيستاني: اگر چه عادتاً هميشه...
3- گلپايگاني، اراكي، فاضل، بهجت، صافي: احتياط واجب آن است كه ...
خوئي، نوري، تبريزي، زنجاني، سيستاني: لازم است...
4- مظاهری: اگر همیشه بعد از بول یا غائط فوراً تطهیر می کرده لازم نیست خود راتطهیر نماید.
(مسأله 71) اگر بعد از نماز شك كند كه قبل از نماز مخرج را تطهير كرده يا نه1، نمازي كه خوانده صحيح است2، ولي براي نمازهاي بعد بايد تطهير كند.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- خوئي، تبريزي: در صورتي كه  احتمال بدهد كه پيش از شروع به نماز ملتفت حالش بوده...
وحید: در صورتی که علم نداشته باشد که قبل از نماز غفلت از تطهیر داشته...
زنجانی: در صورتی که مسأله را می دانسته و احتمال می دهد هنگام شروع به نماز متوجه آن بوده  نمازی که خوانده صحیح است  و بنابر احتياط براي نماز هاي بعد بايد تطهير كند در غیر این صورت نمازی که خوانده محکوم به بطلان است.
2- وحید: ولی مخرج محکوم به نجاست است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات
  


پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -