انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم استخاره ام در کنکور مرجع تقلید آیةالله العظمی مکارم شیرازی (مدظله)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال سلام وقت بخیر. در حال حاضر کنکوری هستم و درس کم میخونم، امروز استخاره آنلاین گرفتم که مسیر کنکور رو ادامه بدم یا نه استخاره بد اومد (قدم در راه گذاشتم البته خودم فک میکنم کارم درست نبوده و شاید تفال بوده) توی دلم خالی شده.
چیکار کنم انگیزمو از دست ندم؟ اگه مثلا از فردا بیشتر درس بخونم شرایط عوض میشه و میشه گفت این استخاره مربوط به شرایط فعلی بوده ؟! ممنون میدونم کلا استخاره ممکنه درست نباشه ولی یکم تو دلم خالی شد.
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی(مدظله)
 
جواب:بسم الله الرحمن الرحیم
والسلام علی عبادالله الصالحین و تشکر از اعتمادتان به سایت انهار.
بزرگوار.
استخاره در اصل به معنای طلب خیر نمودن است.
اصطلاح استخاره در منابع حدیثی شیعه و سنی معمولاً در دو معنا است:
(1) به معنای عام یعنی طلب خیر نمودن از خدا در تمام امور، اینکه برای مومن بهتر است در کارها و تصمیمات خود از خدا طلب خیر کند و در قلب و نیت و عملش امور را به خدا واگذار کند و از او بخواهد امورش ختم به خیر شود. طبق این معنا، استخاره به زمان و مکان و شرایط خاصی اختصاص ندارد. این استخاره در واقع نوعی دعا است نه مشاوره.
قال الصادق (علیه السلام): يَقُولُ الله عَزَّ وَجَلَّ: مِنْ شِقَاءِ عَبْدِي أنْ يَعْمَلَ الأعْمَالَ وَلاَ يَسْتَخِيرَنِي.
خداوند متعال فرموده است: از نشانه‌هاي بدبختي بنده من آن است كه كارهاي خود را انجام دهد و از من طلب خير نكند.
وسائل الشیعه، ج8، ص79.

(2) استخاره به معنای خاص؛ در این معنا مومن با انجام یکسری اعمال در پی این است که بداند کاری که می خواهد انجام دهد آیا به خیر اوست یا نه. این استخاره در حقیقت نوعی مشورت با خداست. معمولا این نوع از استخاره میان عموم مردم شایع است. از دیرباز محققان زیادی در خصوص ماهیت و آداب و روش های این نوع استخاره کتاب ها و رساله ها نوشته اند.

شایسته است اشاره ای هم به تفأل داشته باشم. تفأل یعنی تعبیری خاص از آیات قرآن یا عبارات کتب بزرگان.
در بیشتر روایات استخاره از واژه تفأل نیز استفاده شده و به نوعی مترادف و معادل آن استعمال شده است. استخاره و تفال به قرآن با هم تفاوتی ندارند و هر دو یک چیز است.
البته روایتی از آقا امام صادق (علیه السلام) داریم که: لَا تَتَفَأَّلْ بِالْقُرْآنِ يعني مبادا با قرآن فال بگيري.
کافی، ج2، ص629.
که فقط همین یک روایت نقل شده و از نظر سند هم ضعیف است و مرحوم ملامحسن فیض کاشانی در الوافی، ج9 ، ص1409، وجه آن را بیان فرموده است.
در روایات اسلامی تفال به معنای خاص دیگری نیز بکار رفته و از آن نهی شده است و آن معنای تشاءم (تعبیر به شوم کردن) است یعنی همان فال بد زدن و اینکه برخی از امور یا زمان ها و مکان ها نحس شمرده شود. در روایات از این تفال نهی شده است. البته این ربطی به تفال به معنای استخاره ندارد.
جایگاه استخاره در روایات:
استخاره به معنای خاص آن نزد عموم فرقه های اسلامی مورد پذیرش است.
روایات زیادی درباره آن وجود دارد و نوعی اجماع از ناحیه محققان شیعه و سنی درباره آن می توان مشاهده کرد.
در روایات استخاره روش های مختلفی ذکر شده است:
1- استخاره به قرآن،
2- استخاره با تسبیح،
3- استخاره با رقعه- برگ کاغذ-،
4- استخاره با نماز و دعا،
5- استخاره با بندق – گل خشک شده شبیه مهر،
6- استخاره با سنگ ریزه،
7- استخاره به روش استشاره.
شایع ترین نوع استخاره، استخاره با قرآن و تسبیح است که در کتب روایی درباره آنها صحبت شده و شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نمونه های خوبی از روایات را بیان فرموده است.
استخاره در چه اموری و در چه زمان هایی جایز است؟ آیا برای انجام همه امور می توان فوراً استخاره کرد؟
مواردی که استخاره ناصحیح است و وجهی ندارد:
(1) درباره واجبات و محرمات،
(2) در امور مکروه،
(3) درباره امور بی اهمیت و پیش پاافتاده،
(4) در کاری که می توان با عقل و مشورت و علم به آن رسید.
بنابراین استخاره باید بعد از تعقل و مشورت و طی کردن راه حل های معمول مسائل و مشکلات باشد و هرگاه شخص به مرز تحیر و سرگردانی رسید آنگاه به استخاره رو آورد.
باید این نکته را مد نظر داشت که بیشتر روایات فقط به آداب استخاره پرداخته اند.
در روایات استخاره، امام معصوم به نتیجه داشتن یا نداشتن استخاره اشاره ای نکرده و عمدتا بحث از خیر بودن یا نبودن و یا اقدام کردن و یا نکردن به میان آمده نه فراتر از آن. بنابراین کسی که استخاره میکند نمی تواند کشف نفع یا ضرر مادی خود در قبال کار یا تصمیمش را از استخاره انتظار داشته باشد بلکه استخاره به مجموع خیر و مصلحت دنیوی و اخروی شخص در انجام یا ترک کار اشاره دارد.
پس مفهوم خوب آمدن استخاره این نیست که استخاره کننده در انجام آن کار حتما به نتیجه مطلوب خودش می رسد یا هیچ ضرری به او نخواهد رسید، بلکه به این معناست که آن تصمیم یا کار مورد نظر در مجموع به صلاح دنیوی و اخروی اوست و به خیر و سعادت او ختم می شود، اگرچه ممکن است با ضرر و بلا قرین باشد.
قال الصادق (علیه السلام): وَ لْتَكُنِ اسْتِخَارَتُكَ فِي عَافِيَةٍ فَإِنَّهُ رُبَّمَا خَيرٌ لِلرَّجُلِ فِي قَطْعِ يَدِهِ وَ مَوْتِ وَلَدِهِ وَ ذَهَابِ مَالِهِ.
بايد كه طلب خير تو در عافيت باشد؛ چرا كه چه بسا خير استخاره‌كننده در قطع شدن دستش، و يا مرگ فرزندش و يا از بين رفتن مالش باشد»، پس خداوند همان را براي او پيش مي‌آورد و در استخاره او نيز همان را لحاظ مي‌كند.
الکافی، ج3، ص472.
چه کسانی صلاحیت انجام استخاره را دارند؟
چون استخاره کننده از گذشته یا آینده شخص و یا از نحوه پیشرفت کار اطلاع می دهد توجه به دو نکته مهم است:
(1) استخاره کننده گاه مطالب را از سیاق آیات استنباط می کند؛ این ممکن و مجاز است و به مرتبه روحی خاصی مشروط نیست. هر چند باید شرایطی که در روایات برای استخاره آمده را رعایت کند و مخصوصا اخلاص مورد تاکید است.
(2) استخاره کننده گاه در کنار استخاره به قرآن از نیروی باطنی و شهودی خودش کمک گرفته و مطالبی را از آینده خبر می دهد؛ این صورت تنها مخصوص اولیای الهی است و باید از افراد متظاهر و عوام فریب دوری جست.
آیا عمل به استخاره الزامی است؟
هیچ الزامی در عمل به آن نیست و ترک عمل به استخاره حرام نیست، هرچند علما گفته اند اگر استخاره کرد افضل و بهتر است برخلاف آن عمل نشود.
__________
بزرگوار.
بنابراین مورد شما از موارد استخاره نبوده است چون شما باید توان خودتان را برای انجام کاری که در نظر دارید ارزیابی کنید اگر در شما توان و ذوق و علاقه و همت و اراده وجود دارد به خدا توکّل کنید و آینده خود را به خداوند متعال بسپارید مشروط بر آنکه رابطه شما با خداوند متعال رابطه ی نیکو و در مسیر بندگی او باشد. یاحقّ.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -