انهار
انهار
مطالب خواندنی

حیض چیست؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی
حیض چیست؟
    
حیض، به خونى معروفی که از رَحِم بیرون می آید، گفته می شود.
{۱} تعریف حیض
حیض در كلمات بسیارى از فقها به خونى كه پس از بلوغ، به صورت عادت ماهانه، در ایامى خاص از رحم بیرون مى‌آید، تعریف شده است. تعریف یاد شده بنابر تصریح برخى، معنای لغوی و شرعی حیض است. بنابر این، حیض، اسم براى خون یاد شده است. (1و2و3) لیكن برخى، آن را اسم معنا (مصدر) دانسته و به جریان خون مخصوص یا گرد آمدن خون در رحم و یا خروج آن از رحم تعریف كرده‌اند. در كلمات بسیارى از لغویان نیز حیض به سیلان و جارى شدن معنا شده است.
صحّت اضافه خون به حیض و اطلاق خون حیض نیز مؤید اسم معنا بودن آن است. (4و5و6و7و8) البته ثمره‌اى بر این اختلاف مفهومى مترتّب نیست.
{۲} نامهای دیگر حیض
از حیض به طَمث، قرء و محیض نیز تعبیر مى‌شود (9و10) و به زنى كه در حالت حیض است حائض مى‌گویند.
پاورقی ها:
(1) جواهر الکلام، ج۳، ص ۱۳۵.
(2) تذکرة الفقهاء، ج۱، ص ۲۵۱.
(3) ذخیرة المعاد، ص ۶۱.
(4) فقه الصادق، ج۲، ص۹.
(5) التنقیح (الطهارة)، ج۶، ص ۸۴- ۸۵.
(6) مصطلحات الفقه، ص ۲۲۲.
(7) لسان العرب ، ص واژه «حیض».
(8) مجمع البحرین، ص واژه «حیض».
(9) مفتاح‌الكرامة، ج۲، ص ۵۶۵.
(10) مسالک الافهام، ج۹، ص ۲۱۷.
    
حیض در رساله های عملیه:
آیات عظام: امام خمینی، خوئی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، فاضل لنکرانی، تبریزی، امام خامنه ای، سیستانی، وحید خراسانی، شبیری زنجانی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی، جوادی آملی، سبحانی، مظاهری: حیض خونی است که غالباً در هر ماه چند روزی از رحم زنها خارج می شود و زن را در موقع دیدن خون حیض، «حائض» می گویند.
  
آیةالله العظمی مکارم شیرازی: حیض که گاهی از آن تعبیر به «عادت ماهانه» می کنند خونی است که غالباً در هر ماه چند روزی از رحم خارج می شود و به هنگام انعقاد نطفه، غذای فرزند است. زن را در موقع دیدن خون حیض «حائض» می گویند.
توضیح المسائل مراجع،  چاپ زمستان ۱۳۹۲، ص ۳۲۱.
فصل فی الحیض:
{الحیض} و هو دم خلقه‌الله تعالى في الرحم لمصالح...
حیض، خونی است که خداوندمتعال برای مصالحی آن را خلق کرده است...
العروة الوثقی، ج ۱، ص  ۴۹۳.
مصالح خون حیض:
خون حيض، مربوط به احتقان و پرخون شدن عروق رحم، سپس پوسته پوسته شدن مخاط آن، و جريان خون هاى موجود است. خونى كه هنگام عادت ماهيانه دفع مى شود، خونى است كه هر ماه در عروق داخلى رحم، براى تغذيه جنين احتمالى جمع مى گردد؛ زيرا رحم زن در هر ماه توليد یک تخمک مى كند، و مقارن آن عروق داخلى رحم به عنوان آماده باش براى تغذيه نطفه مملو از خون مى شود، اگر در اين موقع كه تخمک وارد رحم مى شود، اسپرم كه نطفه مرد است در آن جا موجود باشد، تشكيل نطفه و جنين مى دهد و خون هاى موجود در عروق رحم صرف تغذيه آن مى شود، در غير اين صورت، بر اثر پوسته پوسته شدن مخاط رحم، و شكافتن جدار رگ­ها، خون موجود خارج مى‏شود و اين همان خون حيض است، که آميزش جنسى در اين حال ممنوع می باشد؛ زيرا رحم زن در موقع تخليه اين خون ها هيچ گونه آمادگى طبيعى براى پذيرش نطفه ندارد و لذا از آن صدمه مى بيند.
تفسیر نمونه، ج ۲، ص ۱۳۸ الی ۱۳۹.
نقش حیض در سلامتی زنان
وجود خون حیض و عادت زنانگی لازمۀ ساختمان و عملکرد دستگاه های بدن یک زن سالم است و خارج شدن آن علی رغم دردها و ناراحتی ها و زحمت هایی که برای زن دارد یکی از الطاف بزرگ خدای مهربان نسبت به زنان است. خارج شدن این خون به اندازه ای در سلامت زن مؤثر است که عدم وجود عادت زنانه در سنین بعد از بلوغ و قبل از یائسگی نشانه از عدم سلامت او دارد که باید مداوا شود؛ زیرا اگر این خون در هر ماه از بدن زن خارج نشود و زن حامله هم نباشد تا به مصرف جنین او برسد، وجودش در عروق زن برای سلامت او بسیار خطرناک خواهد بود، اما همراهی این خروج مفید و حیات بخش خون حیض با درد های شدید و مشکلات دیگری برای زنان، لازمه جهان ماده و طبیعت است؛ زیرا این قانون طبیعت و عالم ماده است که همواره شب با روز، نفع با ضرر، آسایش با سختی، خوشی با ناراحتی، شادی با غم و …. به هم آمیخته باشد و تفکیک آنها از یک­دیگر در جهان ماده و طبیعت امکان ندارد و در عالم ماده نباید انتظار منفعت محض، لذت محض (بدون سختی و مشقت و تلخی) را داشته باشیم.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -