انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام رجوع کردن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

(مسأله 2524) در طلاق رجعي مرد به دو قسم مي تواند به زن خود رجوع كند1: اوّل: حرفي بزند كه معنايش اين باشد كه او را دوباره زن خود قرار داده است2. دوم: كاري كند كه از آن بفهمند رجوع كرده است3.

1- مكارم: بدون آن كه صيغه عقد تازه اي بخواند...

2- زنجاني: اوّل: حرفي بزند كه از آن فهميده شود كه اورا دوباره زن خود قرار داده است، يا كاري كند كه از آن اين مطلب فهميده شد مثلاً همسر خود را ببوسد...

وحید: اول حرفی بزند  که به آن قصد کند که او را به زوجیت خود برگردانده نه اینکه اخبار از برگرداندن او به زوجیت باشد...

3- اراكي: مانند جماع و بوسيدن و لمس كردن و ساير كارهايي كه بين زن و شوهر انجام ميگيرد.

فاضل: بنابراين با هر لفظ و عبارت يا عملي كه بفهماند او را مجدّداً زن خود قرار داده است، رجوع محقّق مي شود و ظاهر اين است كه به نزديكي كردن، رجوع محقّق خواهد شد، اگر چه قصد رجوع نداشته باشد.

خوئي، تبريزي، سيستاني: دوم: كاري كند و به آن كار قصد رجوع كند و (خوئي، تبريزي: ظاهر اين است كه) به نزديكي كردن، رجوع محقّق مي شود اگر چه قصد رجوع نداشته باشد. (سيستاني: و امّا بوسيدن و دست زدن با شهوت محلّ اشكال است، و بنابراحتياط واجب اگر نخواهد رجوع كند بايد دوباره طلاق بدهد).

بهجت: دوم: كاري كند كه زن از آن بفهمد رجوع كرده است.

زنجاني: دوم: با همسر خود نزديكي كند، كه اگر بدون قصد رجوع هم چنين كاري انجام دهد، رجوع به حساب مي آيد.

وحید: مانند لمس و بوسیدن، و رجوع به نزدیکی کردن محقق می شود هر چند قصد رجوع نداشته باشد.

*****

مظاهری: مسأله ۲۰۸۹- در طلاق رجعى اگر حرفى بزند يا كارى كند كه از او رجوع فهميده شود طلاق باطل مى‏شود و براى رجوع رضايت زن و آگاهى او لازم نيست چنانكه شاهد هم لازم نيست.

(مسأله 2525) براي رجوع كردن لازم نيست مرد 1شاهد بگيرد، يا به زن خبر دهد، بلكه اگر بدون اين كه كسي بفهمد، بگويد2 به زنم رجوع كردم صحيح است3.

1- بهجت: دو مرد...

2- اراكي: پيش خود بگويد...

3- گلپايگاني، صافي، فاضل، نوري: ولي (فاضل: مستحبّ است براي رجوع كردن شاهد بگيرند امّا) اگر بعد از تمام شدن عدّه، مرد بگويد كه در عدّه رجوع نموده ام لازم است اثبات نماید.

خوئي، تبريزي: اگر بدون اين كه كسي بفهمد خودش رجوع كند، رجوعش صحيح است. ولي اگر بعد از تمامي عدّه، مرد بگويد كه در عدّه رجوع نموده ام لازم است اثبات نمايد.

زنجاني: اگر بدون اين كه كسي بفهمد خودش رجوع كند، رجوعش صحيح است. ولي اگر بعد از تمامي عدّه، مرد بگويد كه در عدّه رجوع نموده ام و زن تصديق نكند لازم است مرد ادّعادي خود را اثبات نمايد.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 2524.

*****

وحید: مسأله ۲۵۸۹- برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد ولی شاهد گرفتن افضل است و همچنین است لازم نیست به زن خبر دهد بلکه اگر بدون این که کسی بفهمد رجوع کند ، رجوعش صحیح است اگر ادعای رجوع کرد در صورتی  که در بین عده باشد اثبات لازم نیست واگر بعد از تمامی عده باشد باید ثابت کند.

سیستانی: مسأله ۲۵۴۳- برای رجوع کردن لازم نیست مرد شاهد بگیرد، یا به زن خبر دهد، بلکه اگر بدون اینکه کسی بفهمد خودش رجوع کند، رجوعش صحیح است، ولی اگر بعد از تمامی عدّه مرد بگوید که در عدّه رجوع نموده‌ام و زن تصدیق نکند، لازم است مرد ادعای خود را اثبات نماید.

(مسأله 2526) مردي كه زن خود را طلاق رجعي داده، اگر مالي از او بگيرد و با او صلح كند كه ديگر به او رجوع نكند1، حقّ رجوع از بين نمي رود2.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- اراكي: مصالحه باطل است و ...

خوئي، تبريزي: اين مصالحه اگر چه صحيح است و لازم است كه رجوع ننمايد، ولي حقّ رجوع او از بين نمي رود و در صورتي كه رجوع كند، طلاقي كه داده موجب جدايي نمي شود.

سيستاني، زنجاني: اين مصالحه اگر چه صحيح است و واجب است كه رجوع ننمايد، ولي حقّ رجوع او از بين نمي رود و در صورتي كه رجوع كند، ازدواج دوباره برقرار خواهد شد.

مكارم: يا حقّ رجوع نداشته باشد...

صافي: اگر چه بايد رجوع ننمايد ولي حقّ رجوع او از بين نمي رود و اگر رجوع كرد رجوع محقّق مي شود.

2- گلپايگاني: و مالي كه در مقابل آن گرفته، مالك نمي شود.

وحید: واجب است به مقتضای صلح عمل کند ولی اگر رجوع کرد رجوع او صحیح است.

*****

فاضل: مسأله ۲۶۵۱- مردي كه زن خود را طلاق رجعي داده، اگر بعد از طلاق، زن با مرد مصالحه كند كه حقّ رجوع نداشته باشد، مصالحه باطل و مالي را كه در مقابل آن گرفته مالك نمي شود.

سبحانی: مسأله 2166 - مردى كه زن خود را طلاق رجعى داده، اگر حق رجوع خود را در برابر مبلغى مصالحه كند، مصالحه صحيح و ديگر حق رجوع نخواهد داشت.

مظاهری : مسأله ۲۰۹۰- در طلاق رجعى اگر شرط شود كه مرد حقّ رجوع نداشته باشد، طلاق صحيح و شرط فاسد است.

(مسأله 2527) اگر زني را دوبار طلاق دهد و به او رجوع كند1 يا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كنند2، بعد از طلاق سوم، آن زن بر او حرام است، ولي اگر بعد از طلاق سوم به ديگري شوهر كند، با چهار شرط3 به شوهر اوّل حلال مي شود، يعني مي تواند آن زن را دوباره عقد نمايد. اوّل: آن كه عقد شوهر دوم هميشگي باشد، و اگر مثلاً يك ماه يا يك ساله او را صيغه كند، بعد از آن كه از او جدا شد، شوهر اوّل نمي تواند او را عقد كند، دوم: شوهر دوم بالغ باشد و با او نزديكي و دخول كند، و بنابراحتياط واجب بايد انزال شود4. سوم: شوهر دوم طلاقش دهد يا بميرد5. چهارم: عدّه طلاق يا عدّه وفات شوهر دوم تمام شود6.

1- سبحانی: اگر زنى را دو بار طلاق دهد و بعد از هر طلاقى به او رجوع كند...

2- خوئي، تبريزي، سيستاني: يا بعد از يك طلاق رجوع و بعد از طلاق ديگر عقد كند...

فاضل: بعد از هر طلاق و گذشتن عدّه عقدش كند، يا بعد از يك طلاق، رجوع و بعد از طلاق ديگر و گذشتن عدّه، عقد كند...

3- خوئي، صافي، سيستاني، تبريزي: با پنج شرط...

4- خوئي، سيستاني، تبريزي: دوم: شوهر دوم با او نزديكي و دخول كند و احتياط واجب آن است كه نزديكي از جلو زن باشد...

گلپايگاني، صافي: دوم آن كه شوهر دوم با او نزديكي و دخول كند و بنابر احتياط واجب (صافي: نزديكي از جلو باشد و) انزال هم بنمايد...

فاضل: دوم: بنابر احتياط، شوهر دوم بالغ باشد و بايد با او نزديكي و دخول كند و بنابراحتياط واجب بايد انزال شود و نزديكي از جلوي زن باشد...

نوري: دوم: شوهر دوم بالغ و با او نزديكي و دخول كند و بنابر أقوي بايد نزديكي از جلوي زن صورت بگيرد ولي انزال، لازم نيست...

زنجاني، سبحانی: دوم: شوهر دوم با او نزديكي و دخول كند...

5- زنجاني: سوم: شوهر دوم طلاقش دهد يا عقد وي را فسخ كند يا عقد زن به علّتي همچون شيردادن فسخ گردد يا شوهر دوم بميرد. چهارم: عدّه طلاق یا فسخ یا عدّه وفات شوهر دوم تمام شود.

6- خوئي، سيستاني، تبريزي: [و] پنجم: بنابراحتياط واجب شوهر دوم (سيستاني: در زمان نزديكي) بالغ باشد.

صافي: [و] پنجم: آنكه بنابراحتياط شوهر دوم بالغ باشد.

*****

اراكي: مسأله ۲۵۴۱- اگر زني را دوبار طلاق دهد و بعد از هر طلاق به او رجوع كند، يا دوبار او را طلاق رجعي دهد و بعد هر طلاق و تمام شن عدّه عقدش كند، بعد از طلاق سوم، آن زن بر او حرام است، ولي اگر بعد از طلاق سوم به ديگري شوهر كند، با چند شرط به شوهر اوّل حلال مي شود، يعني مي تواند آن زن را دوباره عقد نمايد: اوّل: شوهر دوم بالغ باشد. دوم: آن كه عقد شوهر دوم هميشگي باشد و اگر مثلاً يك ماهه يا يك ساله او را صيغه كند، بعد از آن كه از او جدا شد، شوهر اوّل نمي تواند او را عقد كند. سوم: شوهر دوم از جلو با او نزديكي و دخول كرده باشد به نحوي كه هر دو لذّت برده باشند. چهارم: شوهر دوم طلاقش دهد يا بميرد. پنجم: عدّه طلاق يا عدّه وفات شوهر دوم تمام شود.

بهجت: مسأله ۲۰۲۱- اگر زني را دوبار طلاق داد و بعد از طلاق دوباره رجوع كرد يا عقد مجدّد نمود و يا بعد ازيك طلاق رجوع و بعد از طلاق ديگر او را عقد كرد، در هر صورت بعد از طلاق سوم، آن زن بر او حرام مي شود؛ ولي اگرزن بعد از طلاق سوم به مرد ديگري شوهر كند، با شرايط ذيل به شوهر اوّل حلال مي شود يعني شوهر اوّل مي تواند دوباره او را عقد نمايد: 1- شوهر دوم بايد بالغ باشد. 2- شودر دوم از جلو با او نزديكي كند كه موجب غسل باشد، و بنابرأحوط بايد انزال شود. 3- عقد شوهر دوم دائمي باشد. 4- شوهر دوم طلاقش بدهد يا بميرد. 5- عدّه طلاق يا وفات شوهر دوم تمام شود.

وحید: مسأله ۲۵۹۱- اگر زن آزادى را دوبار طلاق دهد و بعد از هر طلاق رجوع كند ، یا دوبار او را طلاق دهد و بعد از هر طلاق عقدش كند ، یا بعد از یك طلاق رجوع و بعد از طلاق دیگر عقد كند ، بعد از طلاق سوم آن زن بر او حرام است ، ولى اگر بعد از طلاق سوم به دیگرى شوهر كند با چند شرط به شوهر اوّل حلال مى شود ، یعنى مى تواند آن زن را دوباره عقد نماید:

(اوّل) آن كه عقد شوهر دوم دائم باشد و اگر عقد مدّت دار باشد ـ مثلا یك ماهه یا یك ساله ـ بعد از آن كه از او جدا شد شوهر اوّل نمى تواند او را عقد كند.

(دوم) شوهر دوم با او از جلو نزدیكى و دخول كند به نحوى كه هر دو لذت جماع را ببرند.

(سوم) شوهر دوم طلاقش دهد یا بمیرد.

(چهارم) عدّه طلاق یا عدّه وفات شوهر دوم تمام شود.

(پنجم) بنا بر احتیاط واجب شوهر دوم بالغ باشد.

مكارم: مسأله 2166 - هرگاه همسرش را دوبار طلاق دهد بعد عقدش كند و يا به او رجوع كند (و بنابراحتياط واجب در هر بار نزديكي نمايد و بعد از ديدن حيض و پاك شدن او را طلاق دهد) در مرتبه سوم كه او را طلاق داد آن زن بر او حرام مي شود و تنها درصورتي بر او حلال خواهد شد كه بعد از گذشتن عدّه به عقد دائم شوهر ديگري در آيد و با او نزديكي كند، سپس او را طلاق دهد، بعد از عدّه شوهر اوّل، مي تواند با او ازدواج كند.

مظاهری: مسأله ۲۰۹۱- اگر زنى را سه مرتبه طلاق دهد آن زن بر او حرام است، ولى اگر بعد از طلاق سوّم به ديگرى شوهر كند، با چهار شرط به شوهر اوّل حلال مى‏شود:

 اوّل: ازدواج شوهر دوّم دائم باشد.

 دوّم: شوهر دوّم با او نزديكى و دخول در فرج كند، و باید انزال هم بشود.

 سوّم: شوهر دوّم طلاقش دهد يا بميرد.

 چهارم: عده طلاق يا عدّه وفات شوهر دوّم تمام شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -