انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز خواندن روی صندلی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
.

 

کسی که نمازش روی صندلی باطل است

1) اگر  بتواند (ولو با تکیه کردن به دیوار یا عصا، یا خم شدن یا پاها را  بیش ازحد بازگذاردن یا به شکل رکوع) بایستد؛ اگر روی صندلی  نماز بخواند باطل است. زیرا: واجبی را ترک کرده که می تواند انجام دهد،( مثل قیام).

2) اگر بتواند  برای تشهد بنشیند و سجده ها را  درست انجام دهد؛ اگر روی صندلی نماز بخواند باطل است. زیرا: درسجده  هفت موضع بدن روی زمین قرار ندارد.

3) اگر بتواندحتی یک رکعت از نمازرا ایستاده بخوانداگر تمام نماز راروی صندلی بنشیندنمازش باطل است.زیراواجبی راترک کرده که می تواندانجام دهد،(مثل قیام).

 4) اگر بتواند حتی یک رکعت از سجده ها را  درست انجام دهد؛  اگر روی صندلی نمازبخواند باطل است. زیرا: در سجده  هفت موضع بدن روی زمین قرار ندارد.

5) اگر نتواند به هیچ قسم قیام کند ولی بتواند  برای تشهد و سجده بنشیند و درست سجده کند، اگر تشهد  و سجده ها را هم روی صندلی انجام دهد نمازش باطل است. زیرا: در سجده  هفت موضع بدن روی زمین قرار ندارد.

کسی که نمازش روی صندلی صحیح است

 

1) اگر به هیچ قسم نتواند  بایستد. 

2) اگر به هیچ قسم نتواند بنشیند و سجده کند.

3) اگر به تشخیص پزشک حاذق یا به تشخیص  خودش یقین یا اطمینان دارد  که اگر ایستاده نماز بخواند یا نشسته تشهد بخواند یا در سجده رفتن،  بیماری عضلات بدن  پیدا می کند یا بیماری اش تشدید می شود.

 

تذکرات

1- اگر «فقط» بتواند قبل از تکبیرة الاحرام قیام کند، واجب است قیام کند و پس از  گفتن تکبیرة الاحرام  بنشیند، (چون قیام موقع گفتن تکبیرة الاحرام واجب رکنی است)

2- اگر «فقط» بتواند قبل از رکوع قیام کند، واجب است قیام کند و پس از  قیام متصل به رکوع و رکوع، بقیه نمازش رابنشیند.(چون قیام متصل به رکوع،واجب رکنی است).

3-اگر«فقط» بتواند سجده های یک رکعت را درست انجام دهد  واجب است چنین کند و بقیه نمازش را بنشیند زیرا :در سجده  هفت موضع بدن روی زمین قرار ندارد.

4-نمازگزار در سجده، باید دو کف دست را روی میز و دو سر انگشت بزرگ پا را اگر می تواند روی زمین قرار دهد .

 


تاریخ تهیه مطلب: 1390/10/16
  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -