انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲۲۱) علم بهتر است يا مال و ثروت ؟

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِمِ.
وَ اَلسَّلاَمُ عَلَى عِبَادِ اَللَّهِ اَلصَّالِحِين وَ رَحمَةُ الله
علم بهتر است يا مال و ثروت ؟
آقا رسول اكرم (صلي الله عليه وآله و سلإم) فرمودند: من شهر علم هستم و علي درب آن « أنَا مَديْنَةُ الْعِلْم وَ‌ عَليٌّ بابُها » همينكه اين گفتار را خوارج شنيدند بر آقا أميرالمؤمنين علی (عليه السّلام) حسد ورزيدند پس ده نفر از بزرگان آنها متفق شدند و گفتند: هر يك از ما يك مسئلة معيني را از حضرتش ميپرسيم اگر بهر كدام از ما جوابي بغير جواب ديگري داد معلوم ميشود كه اين گفتار از پيامبر است و إّلا خير.
پس يكي از آنها بحضور آقا أميرالمؤمنين علی (عليه السّلام) آمد و پرسيد: علم بهتر است يا مال و ثروت ؟
حضرت فرمودند: علم ميراث انبياء است و مال ميراث قارون و فرعون و هامان و شداد است.
دوّمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه علم تو را حفظ ميكند ولي مال را تو بايد حفظ كني.
سومي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، زيرا كه براي شخص عالم دوستان بسيار است ولي براي شخص مالدار دشمنان فراوان.
چهارمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه از مال اگر انفاق كنيكم ميشود  بخلاف علم ، دانش با بذل و بخشش فزوني گيرد ولي ثروت با بخشش نقصان پذيرد.
پنجمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، چونكه شخص مالدار به بخيل و لئيم ناميده و خوانده ميشود بخلاف شخص عالم كه از او به بزرگي و عظمت ياد ميشود.
ششمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه مال را ممكن است دزد بربايد اما نسبت به علم اين وحشت و ترس نيست.
هفتمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه مال بمرور ايام كهنه و پوسيده ميشود  اما علم هرچه زمان بگذرد كهنه و پوسيده نميشود.
هشتمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه مال تا هنگام مرگ همراه صاحبش ميباشد ولي علم هم در حيات و هم در ممات همراه انسان است علم است كه در تنهائي انيس و در غربت رفيق و درگرفتاريها نجات دهنده و سبب سعادت انساني است.
نهمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، براي اينكه مال قلب انسان را قسي ميكند بخلاف علم كه قلب را نوراني ميكند.
دهمي پرسيد: حضرت فرمودند: علم ، بدليل آنكه صاحب مال تكبر ميكند بلكه گاهي هم ادعاي خدائي مينمايد ولي صاحب علم همواره متواضع و فروتن ميباشد ، همينكه آنان اين جوابها را از حضرت شنيدند گفتند: صدق الله و رسوله يعني راست است گفتار خدا و پيامبرش اينجا بود كه حضرت فرمودند: اگر تمام مردم از من همين سؤال را ميكردند به هر كدام جوابي غير از ديگري ميدادم تا آن زمان كه زنده باشم.
 
از فرمايشات مولي الموحدين آقا امير المؤمنين علي عليه السلام
{۱} دانش، دانشمندان را در پيش آمدها و مخاطرات حفظ ميكند ولي ثروتمندان در اينگونه مواقع مجبورند ثروت خود را حفظ كنند.
{۲} از دانشمندان هميشه بخوبي ياد ميشود ولي از ثروتمندان اغلب بخوبي ياد نميكنند.
{۳} دانش را هرگز نميتوان از دانشمندان جدا كرد ولي ثروت را از ثروتمند به آساني ميتوان جدا نمود و مال و ثروت صاحب خود را در دنيا بالا ميبرد ولي در آخرت پائين ميآورد.
{۴} انديشة خردمندان آينهاي روشن است كه حقايق را در خود منعكس ميسازد و سينة دانشوران گنجينة اسرار است.
{۵} سرشارترين سرمايهها خرد است و خردمند در همهجا توانگر است.
{۶} بزرگواري نيست مثل بزرگواري دانش « لاشَرَفَ كَالْعِلم »
{۷} بزرگواري بدانش و ادب است نه بخانوادگي و نسب « اَلشِّرَفُ بِالْفَضْلِ وَ‌ الأدَبِ لا بِالأصْلِ وَ النَّسَب »
{۸} مرگ دانشمندان موجب رخنه در دين است « ثلمة الدّين مَوْتُ الْعُلماء »
{۹} فائده و بهرة مؤمن يافتن حكمت است « غَنيْمَةُ الْمُؤْمِن وِجْدانُ الْحِكْمَةِ »
{۱۰} پادشاهي علم را نابودي نيست « لَيْسَ لِسُلْطانِ الْعِلم زَوالٌ »
{۱۱} مجلس علم باغ بهشت است « مَجْلِسُ الْعِلْمِ رَوْضَةُ الْجَنَّةِ »
{۱۲} شخص نادان كوچك است اگر چه پير باشد و شخص دانا بزرگ است اگر چه عمرش كم باشد « اَلْجاهِلُ صَغيْرٌ وَ‌ إنْ كانَ‌ شَيْخَاً وَ الْعالِمُ كَبيْرٌ وَ‌ إنْ كانَ حَدَثَاً »
{۱۳} هركس به منحرفي بياموزد مرا بندة خود قرار داده است« مَنْ عَلَّمَنيحَرْفَاً فَقَدْ صَيَّرَني عَبْداً »
{۱۴} اي مردم بدانيد كه كمال دين طلب علم و عمل به آنست ، بدانيد كه طلب علم بر شما از طلب مال لازمتر است زيرا مال براي شما قسمت و تضمين شده عادلي كه خداست آنرا بين شما قسمت كرده و تضمين نموده و بشما ميرساند ولي علم نزد اهلش نگهداشته شده و شما مأموريد كه آنرا از اهلش طلب كنيد ، پس آنرا بخواهيد.
اصول كافی، ج۱ ص ۳۵.
آقا امام زين العابدين عليه السلام ميفرمايند: اگر مردم بدانند منافعي را كه در تحصيل علم هست ، هر آينه خواهند طلبيد آنرا اگر چه با ريختن خون دلشان و فرو رفتن در درياها انجام شود. « لَوْ يَعْلَمُ النّاسُ ما في طَلَبِ الْعِلْمِ لطَلَبوُهُ وَ‌ لَوْ بِسَفْكِ الْمُهج وَ‌ خَوْضِ الْلُجَج »
 
 
آقا امام صادق عليه السلام فرمودند: پادشاهان حكمفرمايان بر مردم هستند و دانشمندان حكم فرما بر پادشاهان. « اَلْمُلوُكُ حُكّامٌ عَلي النّاس وَ‌الْعُلَماءُ حُكّامٌ عَلي المُلوُكِ »
 
 
 
علم از نظر بوذر جمهر
 
از بوذر جمهر حكيم پرسيدند: بهترين كسبها چيست ؟ در جواب گفت: كسب علم و ادب زيرا كه اين دو گنجي تمام نشدني هستند و چراغهائي ميباشند كه خاموش نميشوند و لباسهائي هستند كه كهنه نميگردند هر آنكس كه اين دو را دارا باشد بحق رسيده و راه آخرت را شناخته است و در ميان مردم بعظمت و بزرگواري زندگي مينمايد. 
 
 
 
ارزش علم و عالم از نظر منطق قرآن
 
 
1ـ آيه اوّل: « هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَموُنَ وَ الَّذيْنَ لايَعْلَموُن »« سوره زمر ، آيه 9 »
 
آيا آنانكه اهل دانشند با مردم جاهل يكسانند؟ عدم تساوي اينجا بواسطه شرف علم و نقص، جهل است.
 
 
2ـ آيه دوّم: « يَرْفَعِ اللهُ الَّذينَ آمَنوُا مِنْكُمْ وَ‌الَّذيْنَ اُتوُا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ »« سوره مجادله ، آيه 11 »
 
خداوند مقام اهل ايمان و دانشمندان عالم را ( در دو جهان ) رفيع ميگرداند ، مستفاد از اين آيه كريمه اين است كه خداوند عالم بسبب ايمان و علم درجة صاحبان آنها را بلند ميفرمايد: پس ايمان و علم كه موجب بلندي درجه است بحكم ضرورت از چيزهاي ديگري كه موجب بلندي درجه نيست شريفتر است.
 
 
3ـ آيه سوم: « شَهِدَ اللهُ أنّهُ لاإلهإّلا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ اُولوُا الْعِلْمِ قائِمَاً بِالْقِسْطِ »« سوره آل عمران ، آيه 18 » خداوند به يكتائي خود گواهي دهد كه جز ذات اقدس او خدائي نيست و فرشتگان و دانشمندان نيز به يكتائي او گواهي دهند او نگهبان عدل و درستي است ، در اين آية كريمه خداوند اهل علم را بواسطه داشتن اين صفت در شهادت قرين خود و ملائكه قرار داده است.
 
 
4ـ آيه چهارم: « وَ قُلْ رَبِّ زِدْني عِلْمَاً »« سوره طه ، آيه 114 » و دائم بگو پروردگارا بر علم من بيفزا اگر بهتر از علم چيزي بود حق تعالي پيامبرش را بطلب آن امر ميفرمود.
 
 
5ـ آيه پنجم: « وَ عَلَّمَكَ مالَمْ تَكُنْ تَعْلَمْ وَ‌ كانَ فَضْلُ اللهِ عَلَيْكَ عَظيْمَاً » « سوره نساء ، آيه 113 »
 
و آنچه را كه نميدانستي به تو آموخت كه خدا را با تو لطف و عنايت بياندازه است ، با آنهمه فضلي كه خداوند به پيامبرش عطا فرموده به هيچ چيز بر او منّت نگذاشت ، مگر به علم.      
 
برگرفته از كشكول طبسي جلد 3/1 تأليف: مرحوم حضرت آيه الله سيد علي نقي طبسي حائری رحمة الله عليه.
 
 
 
پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله درباره فضيلت علم ميفرمايند:
 
 
 
۱ـ نزديكترين اشخاص بدرجه و مقام پيامبري اهل علم و جهادند.
 
« أقْرَبُ النّاسِ مِنْ دَرَجَةِ‌ النبوَّةِ أهْلُ الْعِلْمِ وَ الْجَهادِ »
 
 
۲ـ زيادتي مقام و درجة عالم بر عابد مثل زيادتي من است ( كه پيامبرم ) بر پستترين شما
فَضْلُ الْعالِمِ عَلي الْعابِدِ كَفَضلي عَلي أدْناكُمْ.
 
۳ـ مرگ يك عالم دردناكتر از ازبين رفتن يك طايفه است.
لَمَوْتُ قَبيْلَةٍ أيْسَرُ مِنْ مَوْتِ عالِمٍ.
 
 
۴ـ دانشمندان وارث پيامبرانند.
ألْعُلَماءُ وَرَثَةُ الأنْبياءِ.
 
 
۵ـ كسي كه كمك به جويندة علم كند مثل آن كسي است كه به اندازة كوه اُحد در راه خدا انفاق كرده باشد.
مَنْ أنْفَقَ عَلي طالِبِ الْعِلْمِ فَكَأنَّما أنْفَقَ بِمِثْلِ جَبَلِ اُحُد.
 
 
۶ـ كسيكه راهي براي طلب علم بپيمايد خداوند راهي از راههاي بهشت بر او هدايت فرمايد و آنگاه فرشتگان براي رضا و خشنودي طالبان علم پرهاي خويش را بگسترانند و بدرستيكه اهل آسمانها و زمينها براي عالمان استغفار ميكنند حتي ماهيان دريا و بدرستيكه دانشمندان ورثه پيامبران هستند.
 
مَنْ سَلَكَ طَريْقَاً يطْلبُ الْعِلْمِ سَلَكَ اللهُ بِهِ طَريْقَاً مِنْ طُرُقِ الْجَنـَّةِ وَ ‌إنَّ الْمَلائِكَةَ لَتَضَعُ أجْنَحَتَها رِضَيً لِطالِب الْعِلْم لِيَسْتَغْفِرُ لَهُ مَنْ في السَّمواتِ وَ‌مَنْ فِي الأرْضِ وَ الْحيْتانِ في جَوْفِ الْماء وَ إنَّ الْعُلَماءُ وَرَثَة الأنْبِياءِ .
 
 
حكايت
نوشتهاند سلطان محمود سبكتكين در سه مسئله متفكر و مردد بود،
اول آنكه آيا فرزند « سبكتكين » هست يا نه؟
دوم آنكه آيا بغير از اين دنيا ، دنياي ديگري هم هست يا  خير؟
سوم آنكه آيا حديث معروف العلماء ورثه الأنبياء صحيح است يا نه؟ از قضا شبي از شبها با لباس مبدل در كوچهاي ميگذشت شخص طالب علمي را ديد كه از كثرت فقر و فاقه و نداشتن چراغيكه از روشنائي آن مطالعه نمايد، درب دكاني ايستاده كتابي در دست گرفته با نور چراغ بزحمت مطالعه ميكند و هرگاه مشتري براي آن دكان ميرسد قدري دور ميشود كه مانع و مزاحم كاسب و سبب ناراحتي او نشود ، بالاخره سلطان را دل بر آن عالم بسوخت و وجهي مكفي به او عطا فرمود، از آنجا گذشت در همان شب در عالم رؤيا رسول اكرم صلي الله عليه و آله را مشاهده نمود كه به او فرمودند: « يا بن سبكتكين عززك الله في الدارين كما عززت ورثتي » يعنياي پسر سبكتكين خداوند در دو جهانگراميت دارد چنانكه ورثة مرا گرامي داشتي پس هر سه شبهه او از آن كلام معجزهآسا برطرف گرديد.
    

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -