انهار
انهار
مطالب خواندنی

حکم شک در نجاست اطراف. مرجع تقلید: آیةالله العظمی سیستانی

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سوال با سلام خدا قوت، چند سوال داشتم که به شدت ذهن من را درگیر کرده و به شدت آزارم میدهد.
اول بگویم که من با پدر و مادر وبرادر کوچکم زندگی میکنم و تمام ما به مسائل دینی پایبند و فرایض را بطور کامل بجا میاوریم.
در این بین سوالی برای من پیش میاید، اگر من باعث نجاست محل وضو گرفتن یا نماز خواندن پدر و مادرم شوم، و به آن علم داشته باشم ،اگر به انها عمدا نگویم که محل وضو و نماز خواندنشان نجس است، نماز و فرایض پدر و مادرم باطل است؟ اگر خدایی نکرده باطل باشد، تکلیف مان چیست؟ باتوجه به اینکه شک کردم که احتمالا باعث ابطال فرایضشان شده و تقریبا یقین دارم که اینگونه است.
لطفا حتما به سوال اول من پاسخ بدهید که بسیار درگیرم کرده.
سوال دومم آن است که اگر برروی فرشی دمر دراز کشیده باشم، و از لحاظ جنسی ارضا شوم، شک کنم که نجاست به فرش رسیده یا خیر،تکلیف انهایی که برروی فرش نماز خواندن وفرایض انجام دادن بدون انکه به ایشان گفته باشم چیست؟درصورتی که یقین پیدا کنم که نجاست منتقل شده باشد و بازهم نگفته باشم،تغییری در پاسخ ایجاد میکند؟
بسیار متشکر و سپاسگزارم که به عنایت خود درگیری ذهنی فراوان مرا حل میکنید.
مرجع تقلید: حضرت آیت الله العظمی سیستانی(مدظله)
 
جواب: بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمة الله
وقت شما به خیر و برکت و سعادت و هدایت و نورانیت.
با تشکر از حُسن اعتمادتان به سایت انهار.
اولاً: ظاهراً به نظر می رسد که شما مبتلا به وسواس هستید و در خیال نجس شدن زمین و فرش و سایر جاها باشید در حالی که علم وسواسی از نظر شرع اسلام معتبر نیست و حتی گمان وسواسی نا معتبر هست.
ثانیاً: بر فرض اینکه جایی نجس باشد یا از شما رطوبت نجس خارج شده باشد باید یقین به رسیدن نجاست به فرش و زمین و جایی که فکر میکنید هم باشد تا حکم به نجاست محل باشد، بنابراین اگر یقین به نجاست وجود نداشته باشد حکم به نجاست نمی شود و برعکس از نظر شرع اسلام حکم به طهارت می شود.
ثالثاً: بر فرض یقین به رسیدن نجاست از خودتان به فرش و جایی داشته باشید ولی باز هم باید یقین به رطوبت بدن و دست و پای عبور کنندگان از روی فرش داشته باشید یعنی یقین کنید که نجاست به بدن آنها رسیده است در حالی که چنین یقینی حاصل نمی شود.
پس نتیجه این می‌شود که باید ثابت شود که نجاست به جایی رسیده است و چون شرعاً ثابت نمی شود؛ همه جا شرعاً محکوم به طهارت است . یاحقّ.
شماره تلفن دفتر حضرت آیةالله العظمی سیستانی (مدّظلّه) در قم: ۴۱۵ ۴۱ ۳۷۷ - ۰۲۵

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -