انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «سيدمحمدباقر خوانساري» فقيه شيعه (1313 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سید محمّدباقر خوانساری (۱۲۲۶-۱۳۱۳ق)، معروف به صاحب روضات، از شرح‌حال‌نویسان شیعه در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم قمری است. خوانساری تحصیلاتش را در خوانسار، نزد جدش جعفر بن حسین خوانساری آغاز کرد و در اصفهان نزد محمد باقر شفتی و در کربلا نزد سید ابراهیم موسوی قزوینی شاگردی کرد. شریعت اصفهانی، ابوتراب خوانساری و سید محمد کاظم طباطبائی یزدی نزد او شاگردی کردند. مهمترین اثر خوانساری روضات الجنات است. او آثاری نیز در فقه و اصول نوشته است. خوانساری در ۱۳۱۳ق در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد.
خاندان
خاندان سید محمد باقر، به روضاتی یا روضاتیان شهرت دارند. این خاندان نسبشان به امام کاظم (علیه السلام) می‌رسد، همواره چهره‌های برجسته‌ای از آنان در شمار عالمان دین بوده‌اند.
مهاجرت به خوانسار
جد اعلای این خاندان به هنگام فتنه افغان در حدود ۱۱۳۵ به ناچار از اصفهان به خوانسار کوچ کرد و در آنجا اقامت گزید و به همین دلیل فرزندان وی که تا مدتی در خوانسار می‌زیستند در دوره‌ای به خوانساری شهرت یافتند.
بازگشت به اصفهان
میرزا زین العابدین (د ۱۲۵۷)، پدر سید محمد باقر به اصفهان بازگشت و در محله چهار سوی شیرازی‌ها سکونت گزید و از همین روی اعقاب وی به چهار سوقی (یا چهار سویی) شهرت یافتند.
ولادت و درگذشت
تکیه روضاتی در تخت فولاد، محل دفن سید محمد باقر خوانساری
سید محمد باقر خوانساری در روضات الجنات شرح حال خود را نیز نگاشته است. او در وصیت‌نامه خود آورده است که در سال ۱۲۲۶ در خوانسار زاده شد. خوانساری در ۱۳۱۳ در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد به خاک سپرده شد. در سوگ وی اشعاری سروده‌اند.
استادان
خوانسار
تحصیلات ابتدائی را پیش از مهاجرت به اصفهان، در زادگاه خویش و از جدّش سید ابوالقاسم جعفر (د۱۲۴۰) فرا گرفت. او جدش را از استادن خویش برشمرده است.
اصفهان
سید محمد باقر پس از وفات جدش همراه با پدر و برادرانش به اصفهان کوچ کرد و در محضر شیخ محمد تقی ایوانکیفی طهرانی معروف به اصفهانی، محمد باقر شفتی معروف به حجت الاسلام، محمد ابراهیم کرباسی، سید محمد بن عبدالصمد شهشهانی به فراگیری دانش‌های مرسوم حوزه پرداخت.
کربلا
او در ۱۲۵۳ برای زیارت عتبات عالیات به عراق سفر کرد و در کربلا، از محضر سید ابراهیم موسوی قزوینی، صاحب ضوابط الاصول، استفاده کرد. سید محمد باقر با این استادش موافقت و مؤانستی شایسته داشت، به طوری که حتی پس از مراجعت به اصفهان، میان آنها نامه‌نگاری برقرار بود.
اجازه روایت
او از پدر و برخی بزرگان و استادانش اجازه روایت و اجتهاد داشت و ریاست علمی و مذهبی در اصفهان به او منتهی می‌شد و حوزه درسش محل حضور اهل علم بود.
شاگردان
مهمترین شاگردان او عبارتند از:
شریعت اصفهانی
ابوتراب خوانساری
سید محمد کاظم یزدی
فرزندان
سید محمد باقر خوانساری، ۸ فرزند پسر داشت که فرزند هفتم در کودکی درگذشت و ۷ تن دیگر همگی از علمای اصفهان در روزگار خود بوده‌اند.
میرزا محمد مسیح (د ۱۳۲۵) و میرزا احمد (د ۱۳۴۱) از برجسته‌ترین و مشهورترین فرزندان او در فصل و دانش بودند.
آثار
روضات الجنات فی احوال العلما و السادات: مهمترین اثر سید محمد باقر است. به سبب تألیف آن، به صاحب روضات ملقب شد. به نوشته اعتماد السلطنه، در نامه دانشوران ناصری هر جا عنوان میر معاصر آمده، مقصود صاحب روضات است.
احسن العطیه: شرحی است بر الفیه شهید اول در فقه. این کتاب به مناسبت، برخی تحقیقات اصولی را هم دربردارد. در سال ۱۳۲۰ در اصفهان چاپ سنگی شد.
تسلیة الاحزان عند فقد الاحبة و الاخوان: به زبان فارسی. مانند مُسَکِّن الفؤاد شهید ثانی در موضوع تسلی خاطر مصیبت‌زدگان تألیف شده است. و در ۱۳۳۰ و ۱۳۳۹ چاپ سنگی شده است.
تلویح النوریات من الکلام: رساله‌ای در بیان تفصیلی ضرورت دین و مذهب است.
طرف (طوف) الاخبار لتحفة (لتحف) الاخیار
ارجوزه‌ای در اصول فقه
حاشیه بر شرح لمعه شهید ثانی
حاشیه بر قوانین الاصول میرزای قمی
آثار ادبی
سید محمد باقر خوانساری، قصیده‌های فراوانی به عربی و فارسی در موضوعات مختلف، به ویژه در مدح و مرثیه اهل بیت(ع) سروده است. نثر خوانساری عموما مسجع و متکلفانه است. نمونه‌ای از این نثر، علاوه بر خطبه بلیغ و بی‌نقطه او، نامه‌هایی است که به برخی از بزرگان و دانشمندان معاصر خویش نگاشته است.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -