انهار
انهار
مطالب خواندنی

(۲۰۶) احادیث دروغ

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
احادیث دروغ
    
فهرست محتوا:
{*} زشتیهای دروغ {۱ آیه و ۲۱ حدیث}:
{*} مجازات دروغگو { حدیث}:
{*} مواردی که دروغ مجاز است { حدیث}:
    
{*} زشتیهای دروغ {۱ آیه و ۲۱ حدیث}:
{۱} {دروغگو ایمان ندارد}
إنَّما یَفتَرِى الَّذینَ لایُؤمِنُونَ بِآیاتِ اللّه وَ اُولئِکَ هُمُ الکاذِبُونَ.
تنها کسانى دروغ مى گویند که ایمان به آیات خدا ندارند، ودروغگویان واقعى آنها هستند.
سوره نحل: آیه ۱۰۵.

{۱} {دروغگو عاقل نیست}

عَن أَمیرِالمُؤمِنینَ علی (علیه السلام) قالَ: ماکَذَبَ عاقِلٌ وِ لا زَنى مُؤْمِنٌ.
هیچ عاقلى دروغ نمى گوید؛ و هیـچ مؤمنى زنـا نمى کند. (انسان عاقل مى داند که عاقبت دروغگویى رسوایى و بى اعتمادى و خوارى است، انسان با ایمان هم مى داند که زنا عواقب وخیم و غیرقابل بخششى دارد).

بحارالانوار ج ۶۶ ص ۳۱۳ ح ۷٫.

{۲} {دروغ گناهی بزرگ}

عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ فى خُطبَتِهِ: وَ مِنْ أعْظَمِ خَطایَا اللِّسانِ الْکِذبُ.
از بزرگترین گناهان زبان، دروغگویى است.
بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۱۱٫.
مردى خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسید، عرض کرد نماز نمى خوانم و عمل منافى عفت انجام مى دهم، دروغ مى گویم! کدام را اول ترک گویم؟! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: دروغ را، و در محضر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تعهد کرد که هرگز دروغ نگوید: هنگامى که خارج شد، وسوسه هاى شیطانى براى عمل منافى عفّت در دل او پیدا شد، اما بلافاصله فکر کرد که اگر فردا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از او در این باره سؤال کند، اگر بگوید چنین عملى را مرتکب نشده دروغ است و اگر راست بگوید حدّ بر او جارى مى شود، و همین گونه در رابطه با سایر کارهاى خلاف، این فکر و ترک دروغ، سرچشمه ترک همه گناهان او گردید.
تفسیر نمونه ج ۱۱ ص ۴۱۳.
{۳} {دروغ عیبی آشکار}
عَن أَمیرِالمُؤمِنینَ علی (علیه السلام) قالَ: ألکِذْبُ عَیْبٌ فاضِحٌ.
دروغگویى عیبى رسوا کننده است. (چون معمولاً دروغ بعد از مدتى آشکار مى شود و انسان دروغگو در بین مردم رسوا مى گردد.)
بحارالانوار ج ۶۶ ص ۳۱۳ ح ۷٫.
{۴} {دروغ زشتی بدتر}
قالَ أمیرُالمُؤمِنینَ علی (علیه السلام): لاسُوءَ أَسوَءُ مِنَ الْکِذْبِ.
هیچ بدى و زشتى بدتر از دروغگویى نیست.
بحارالانوار ج ۷۲ ص ۲۵۹ ح ۲۳٫.

{۵} {دروغ موجب ننگ و عار}

عَنْ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: ألکِذْبُ فِى العاجِلَهِ عارٌ وَ فِى الاجِلَهِ عَذابُ النّارِ.
دروغ گویى مایه ننگ و عار در دنیا و موجب عذاب آتش در آخرت است.
غررالحکم ج ۲ ص ۳۱ ح ۱۷۰۸٫.
{۶} {دروغ شوم و موجب سیاهی چهره}
فى مَواعِظِ النَّبِىِّ (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: یا عَلِىُّ! إیّاکَ وَالکِذْبُ فَإنَّ الکِذبَ یُسَوِّدُ الوَجْهَ ثُمَّ یَکْتُبُ عِنْدَاللّه کَذّاباً، وَ إنَّ الصِّدْقَ یُبَیِّضُ الوَجْهَ وَ یُکْتَبُ عِنْدَاللّه صادِقاً، وَاعلَمْ أنَّ الصِّدْقَ مُبارَکٌ وَ الکِذْبَ مَشؤُومٌ.
در پندهاى پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آمده است که فرمود: اى على! بپرهیز از دروغ زیرا دروغ چهره را سیاه مى کند، و پیش خدا از دروغگویان نوشته مى شود. و راستگویى چهره را سفید مى کند، و پیش خدا راستگو نامیده مى شود و بدان که راستى مبارک و دروغ شوم است.
بحارالانوار ۷۷ ص ۶۹٫.
{۷} {دروغ کلید تمام زشتتیها}
قالَ إلامامُ العَسکَرىُّ (علیه السلام): جُعِلَتِ الخَبائِثُ کُلُّها فی بَیْتٍ وَ جُعِلَ مِفتاحُهَا الْکِذْبُ.
تمام پلیدیها و زشتیها در خانه اى نهاده شده که کلید آنها دروغگویى است.
نزهه الناظر وتنبیه الخاطر ص ۱۴۵ ح ۱۳٫.
(یعنى بادروغگویى در همه پلیدى ها به روى انسان باز و زمینه انجام آنها فراهم مى شود).
{۸} {دروغ موجب کفر شود}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): عَمَلُ الجَنَّهِ الصِّدْقُ وَ إذا صَدَقَ العَبْدُ بَرَّ وَ إذا بَرَّ أَمِنَ وَ إذا أمِنَ دَخَلَ الجَنَّهَ وَ عَمَلُ النّارِ الْکِذْبُ وَ إذا کَذِبَ العَبْدُ فَجَرَ وَ إذا فَجَرَ کَفَرَ وَ إذا کَفَرَ دَخَلَ النّارَ.
کار بهشت راستگویى است، چون بنده راست بگوید نیکى کند و چون نیکى کند در امان خواهد بود و وقتى در امان باشد وارد بهشت شود. و کار جهنم دروغ گویى است، چون بنده دروغ بگوید کار بد کرده است وقتى کار بد کرد به کفر گراید و چون به کفر گراید به جهنّم برود.
نهج الفصاحه ص ۴۲۱ ح ۱۹۸۸٫.
{۹} {دروغ موجب خشم  خدا و سرزنش فرشتگان}
ألإمامُ عَلِىّ (علیه السلام) قالَ: یَکتَسِبُ الکاذِبُ بِکِذْبِهِ ثَلاثاً: سَخَطَ اللّه ِ عَلَیهِ وَ استَهانَهَ النّاسِ بِهِ، وَ مَقْتَ المَلائِکَهِ لَهُ.
دروغگو با دروغ خودش سه چیز به دست مى آورد: ۱ ـ خشم الهى بر او، ۲ ـ اهانت به خودش از طرف مردم، ۳ ـ سرزنش و نکوهش فرشتگان نسبت به او.
میزان الحکمه ج ۳ ص ۲۶۷۸ ج ۱۷۴۶٫.
{۱۰} {دروغ موجب فسق و فجور شود}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): إیّاکُمْ وَ الکِذْبُ فَإنَّ الکِذبَ یَهْدى إلَى الفُجُورِ وَ الفُجُورُ یَهدى إلَى النّارِ.
از دروغ بپرهیزید، زیرا دروغ انسان را به فسق و فجور مى کشاند وفسق و فجور هم انسان را روانه آتش جهنم مى کند.
جامع الاخبار ص ۴۱۷ ح ۱۱۵۷٫.
{۱۱} {دروغ موجب تباهی دین}
عَنْ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: کَثْرَهُ الکِذْبِ تُفْسِدُ الدّینَ وَ تَعْظِمُ الْوِزرَ.
دروغ زیاد، دین انسان را تباه مى سازد و بار گناه او را سنگین مى کند.
غررالحکم ج ۴ ص ۵۹۷ ح ۷۱۲۳٫.
{۱۲} {دروغگو هلاک میشود}
عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: تَحَرُّوا الصِّدقَ وَ إنْ رَأَیتُم أنَّ فیهِ الْهَلَکَهَ فَإنَّ فیهِ النَّجاهَ. وَاجتَنِبُوا الْکِذْبَ وَ إنْ رَأَیتُمْ أَنَّ فیهِ النَّجاهَ فَإنَّ فیهِ الهَلَکَهَ.
درپى راستى باشید، اگرچه فکر کنید که مایه هلاکت است، که راستگویى موجب نجات است و از دروغگویى پرهیز کنید اگرچه پندارید عامل نجات است، زیرا آن مایه هلاکت و نابودى است.
نهج الفصاحه ص ۲۲۶ ح ۱۱۲۷٫.

{۱۳} {دروغگو خیانتکار است}

عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: کَبُرَتْ خِیانَهً أَن تُحَدِّثَ أَخاکَ حَدیثاً هُوَلَکَ بِهِ مُصَدِّقٌ وَ أَنتَ لَهُ کاذِبٌ.
خیانتى بزرگ است که به برادرت سخنى بگویى که تو را راستگو مى شمارد وتصدیقت مى کند، ولى تو به اودروغ بگویى.
نهج الفصاحه ص ۴۵۰ ح ۲۱۲۰٫.
{۱۴} {دروغگو متهم است}
عَنْ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: ألکَذّابُ مُتَّهَمٌ فى قَوْلِهِ وَإنْ قَوِیَتْ حُجَّتُهُ وَصَدَقَتْ لَهجَتُهُ.
دروغگو در آنچه بگوید متهم است، اگرچه دلیل و برهان قوى داشته باشد و گفتارش هم راست باشد.
 (یعنى دروغگو، هرچند راست بگوید، سخنش را دروغ مى پندارند).
غررالحکم ج ۲ ص ۶۴ ح ۱۸۴۹٫.
{۱۵} {دروغگو بخاطر خواریش دروغ میگوید}
قالَ النَّبِىُّ (صلی الله علیه و آله و سلّم): لایَکْذِبُ الکاذِبُ إلاّ مِن مَهانَهِ نَفْسِهِ، وَأصْلُ السُّخرِیَّهِ ألطُّمَأنینَهُ إلى أهْلِ الْکِذبِ.
دروغگو دروغ نمى گوید بجز بخاطر خوارى و کمبودى که در خودش احساس مى کند، وریشه مسخره کردن، اطمینان به دروغگویان است.
اختصاص مفید ص ۲۳۲٫.
{۱۶} {دروغگو خوار و ذلیل است}
عَنْ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: ألکاذِبُ مُهانٌ ذَلیلٌ.
انسان دروغگو خوار و ذلیل است. (یعنى خوارى و ذلت او را به دروغگویى مى کشاند، یا دروغ موجب خوارى او مى شود.)
غررالحکم ج ۱ ص ۹۳ ح ۳۳۹٫.
{۱۷} {دروغگو منافق است}
عَنِ النَّبِىِّ (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَ إنْ کانَتْ فیهِ واحِدَهٌ مِنْهُنَّ کانَتْ فیهِ خَصلَهٌ مِنَ النِّفاقِ حَتّى یَدَعَها: مَنْ إذا حَدَّثَ کَذِبَ وَإذا وَعَدَ أَخلَفَ وَ إذا عاهَدَ غَدِرَ، وَ إذا خاصَمَ فَجَرَ.
چهار چیز اگر در انسانى باشد او منافق است: اگر یکى از آنها در او باشد یک خصلت از نشانه هاى نفاق در اوست، تا آنکه آن را هم رها کند: ۱ – وقتى سخن مى گوید دروغ بگوید، ۲ ـ چون وعده بدهد تخلف کند، ۳ ـ وقتى پیمانى ببندد حیله به کار برد، ۴ ـ هنگام دشمنى ازعدالت خارج شود وفسق وفجورانجام دهد.
بحارالانوار ج ۷۲ ص ۲۶۱ ح ۳۴٫.
{۱۸} {دروغگویی زشت ترین بیماری است}
ألإمامُ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: عِلَّهُ الْکِذْبِ أَقْبَحُ عِلَّهٍ.
بیمارى دروغ گویى، زشت ترین بیمارى است.
میزان الحکمه ج ۳ ص ۲۶۷۶ ح ۱۷۴۲۸٫.
{۱۹} {دروغگو حقیقت ایمان را نچشد}
قالَ عَلِىٌّ (علیه السلام): لایَجِدُ عَبْدٌ حَقیقَهَ الإیمانِ حَتّى یَدَعَ الکِذْبَ جِدَّهُ وَ هَزْلَهُ.
هیچ بنده اى حقیقت ایمان را نمى یابد، مگراینکه دروغ را چه جدى باشد یا شوخى رها کند.
محاسن برقى ص ۱۱۸ ح ۱۲۶٫.
{۲۰} {دروغگو منافق است}
عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: ثَلاثٌ مَنْ کُنَّ فیهِ فَهُوَ مُنافِقٌ وَإنْ صامَ وَصَلّى وَحَجَّ وَاعْتَمَرَ وَقالَ إنّى مُسلِمٌ: مَن إذا حَدَّثَ کَذِبَ، وَ إذا وَعَدَ أَخلَفَ، وَ إذَا ائتُمِنَ خانَ.
سه چیز است که در هرکس باشد منافق است اگرچه روزه بگیرد و نماز بخواند و حج و عمره هم انجام بدهد و بگوید من مسلمان هستم: ۱ ـ کسى که وقتى سخن مى گوید دروغ بگوید، ۲ ـ هنگامى که وعده اى بدهد تخلف ورزد، ۳ ـ وقتى امین شمرده شود خیانت کند.
نهج الفصاحه ص ۲۶۸ ح ۱۲۸۰٫.
{۲۱} {دروغگو و مرده یکسانند}
عَنْ عَلِىٍّ (علیه السلام) قالَ: ألْکَذّابُ وَ المَیِّتُ سَواءٌ فَإنَّ فَضیلَهَ الْحَىِّ عَلَى المَیِّتِ الثِّقَهُ بِهِ، فِإذا لَمْ یُوثَقْ بِکَلامِهِ بَطَلَتْ حَیاتُهُ.
دروغگو و مرده هر دو یکسانند، زیرا برترى زنده بر مرده این است که به او اعتماد مى شود، پس وقتى در اثر دروغگویى به سخن او اطمینان نشود، زنده بودن او بى فایده گشته، همانند مرده مى شود.
غررالحکم ج ۲ ص ۱۳۹ ح ۲۱۰۴٫.

{*} مجازات دروغگو:

{۱} {دروغگو بوی بهشت را نمی چشد}

قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): ثَلاثَهٌ لایُریحُونَ رائِحَهَ الجَنَّهِ: رَجُلٌ ادَّعى إلى غَیْرِ أَبیهِ وَ رَجُلٌ کَذِبَ عَلَىَّ، وَ رَجُلٌ کَذِبَ عَلى عَینَیهِ.
سه نفر بوى بهشت را نمى چشند: ۱ ـ فردى که خود را به غیر پدرش نسبت دهد، ۲ ـ کسى که بر من دروغ ببنندد، ۳ ـ کسى که برخلاف آنچه با چشم دیده سخن بگوید.

نهج الفصاحه ص ۲۵۱ ح ۱۲۳۱٫.

{۲} {وای بر دروغگو}

عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: وَیْلٌ لِلَّذى یُحَدِّثُ فَیَکْذِبْ لِیُضحَکَ بِهِ القَوْمَ، وَیْلٌ لَهُ، وَیْلٌ لَهُ.
واى بر کسى که دروغ مى گوید تا دیگران را با آن بخنداند، واى بر او، واى بر او!
کنزالعمّال، ج ۳ ص ۶۲۱ ح ۸۲۱۵٫.

{۳} {دروغگو فراموش میکند}

عَنْ عُبَیْدِ بنِ زُرارَه قالَ سَمِعْتُ أباعَبْدِاللّه (علیه السلام) یَقُولُ: إنَّ مِمّا أَعانَ اللّه بِهِ [عَلَى الکَذّابینَ النِّسیانَ].
عبید بن زراره گوید از امام صادق (علیه السلام) شنیدم که مى فرمود: از چیزهایى که خدا آن را مایه رسوایى وزیان دروغگویان قرارداده است، فراموشى است (چون دچار فراموشى نسبت به دروغش مى شود ورسوا مى گردد.پس دروغگو بى حافظه است)
کافى ج ۲ ص ۳۴۱ ح ۱۵٫.
{۴} {دروغگو را ۷۰ هزار فرشته و نیز حاملان عرش لعنت کنند}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): ألمُؤْمِنُ إذا کَذِبَ مِنْ غَیْرِ عُذْرٍ لَعَنَهُ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ، وَ خَرَجَ مِنْ قَلْبِهِ نَتِنٌ حَتّى یَبْلُغَ العَرْشُ فَیَلعَنُهَ حَمَلَهُ العَرْشِ.
انسان مؤمن اگر بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت مى کنند و از درون او بوى زشتى خارج مى شود تا به عرش مى رسد و حاملان عرش نیز او را لعنت مى کنند.
جامع الاخبار ص ۴۱۷ ح ۱۱۵۸٫.

{۵} {دروغ موجب کاهش رزق}

عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: ألکِذْبُ یَنْقُصُ الرِّزْقَ.
دروغگویى رزق و روزى انسان را کاهش مى دهد.
کنزالعمال ج ۳ ص ۶۲۳ ح ۸۲۲۰٫.
{۶} {دروغ موجب محرومیت از نماز شب و رزق}
عَنْ أبى عَبْداللّه (علیه السلام) قالَ: إنَّ الرَّجُلَ لَیَکْذِبُ الکَذِبَهَ فَیَحْرُمُ بِها صَلاهَ اللَّیْلِ، فَإذا حَرِمَ صَلاهَ اللَّیْلِ حَرِمَ بِهَا الرِّزْقَ.
انسان دروغى مى گوید درنتیجه از نمازشب محروم مى شود وقتى از نمازشب محروم شد از رزق و روزى هم محروم مى گردد.
بحارالانوار ج ۷۲ ص ۲۵۹ ح ۲۶٫.
{۷} {دروغ موجب نابودی نور ایمان}
عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: لاتَمْزَحْ فَیَذْهَبُ بَهاؤُکَ وَلاتَکْذِبْ فَیَذْهَبُ نُورُکَ.
شوخى نکن که شکوه تو از بین مى رود و دروغ نگو که نور تو نابود مى شود. {منظور نور ایمان است که با دروغگویى از بین مى رود.}
نهج الفصاحه ص ۵۲۱ ح ۲۴۸۶٫.
{دروغ دری از جهنم}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): عَلَیْکُم بِالصِّدْقِ فَإنَّهُ بابٌ مِنْ أَبوابِ الجَنَّهِ وَ إیّاکُم وَالْکِذْبَ فَإنَّهُ بابٌ مِنْ أبوابِ النّارِ.
راستى پیشه کنید که آن درى از دربهاى بهشت است و از دروغ بپرهیزید، که آن درى از دربهاى جهنم است.
کنزالعمّال ج ۳ ص ۳۴۶ ح ۶۸۶۲٫.
{قسم دروغگو جنگ به خدا}
عَنْ أَبى عَبْدِاللّه (علیه السلام) قالَ: مَن حَلَفَ عَلى یَمینٍ وَ هُوَ یَعْلَمُ أنَّهُ کاذِبٌ فَقَدْ بارَزَ اللّه.
کسى که با آگاهى قسم دروغ بخورد با خدابه مبارزه و جنگ برخاسته است.
محاسن برقى ص ۱۱۹ ح ۱۳۱٫.
{دروغگو از آسمان و زمین خبر دهد اما حلال و حرام نمی داند}
مُعاوِیَهُ بنُ وَهَبَ قالَ سَمِعْتُ أباعَبْدِاللّه (علیه السلام) یَقُولُ: إنَّ آیَهَ الکَذّابِ بِأَنْ یُخْبِرُکَ خَبَرَ السَّماءِ وَ الأرْضِ وَ المَشْرِقِ وَ المَغْرِبِ فَإذا سَأَلْتَهُ عَنْ حَرامِ اللّه وَ حَلالِهِ لَمْ یَکُن عِندَهُ شَئٌ.
نشانه دروغگو اینست که از آسمان و زمین ومشرق و مغرب خبر مى دهد و سخن مى گوید، امّا وقتى از حرام و حلال خدا مى پرسى چیزى ندارد که بگوید.
کافى ج ۲ ص ۳۴۰ ح ۸٫.
{دروغ کوچک هم نوشته می شود}
عَنْ أَسماءِ بِنْتِ عُمَیْسٍ قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّه، إنْ قالَتْ أَحَدُنا لِشَئٍ یَشْتَهیهِ: لانَشْتَهیهِ أَیَعُدُّ ذلِکَ کِذْباً؟ قالَ (صلی الله علیه و آله): إنَّ الْکِذْبَ لَیُکْتَبُ حَتّى یُکْتَبُ الکُذَیْبَهَ کُذَیْبَهً.
اسماء بنت عمیس مى گوید: به پیامبر گفتم: اگر یکى از ما در مورد چیزى که میل دارد بگوید میل ندارم، این دروغ شمرده مى شود یا نه؟ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: دروغ، نوشته مى شود حتى دروغ کوچک هم نوشته خواهد شد.
(دروغ، هرچند کوچک باشد، چون مخالفت با دستور خدا است، بزرگ شمرده مى شود.)
بحارالانوار ج ۷۲ ص ۲۵۸٫.
{راستگویی علامت ایمان است}
قالَ عَلِىٌّ (علیه السلام): عَلامَهُ الإیمانِ: أَن تُؤثِرَ الصِّدْقَ حَیْثُ یَضُرُّکَ عَلَى الکِذْبِ حَیْثُ یَنفَعُکَ، وَ أَنْ لایَکُونَ فى حَدیثِکَ فَضْلٌ عَنْ عِلْمِکَ وَ أَنْ تَتَّقِى اللّه فى حَدیثِ غَیْرِکَ.
علامت ایمان اینست که راستگویى را آنجا که به زیان توست، بر دروغى که براى تو سود مى رساند انتخاب کنى و گفتارت از آگاهى تو بیشتر نباشد (یعنى آنچه مى دانى بگویى نه بیشتر از آن) و اینکه تقواى الهى را در هنگام سخن گفتن از دیگرى مراعات کنى.
بحارالانوار ج ۲ ص ۱۲۲ ح ۴۳٫.
{مومن دروغگو نیست}
ألحَسَنُ بْنُ االمَحبُوبِ: قالَ قُلْتُ لاِبى عَبْدِاللّه (علیه السلام): یَکُونُ المُؤمِنُ بَخیلاً؟ قالَ: نَعَمْ، قالَ: قُلْتُ فَیَکُونُ جَباناً؟ قالَ: نَعَمْ، قُلْتُ فَیَکُونُ کَذّاباً؟ قالَ: لا وَ لاجافِیاً، ثُمَّ قالَ: یَجْبِلُ المُؤمِنُ عَلى کُلِّ طَبیعَهٍ إلاَّ الخِیانَهَ وَالکِذْبَ.
حسن بن محبوب گوید: به امام صادق (علیه السلام) گفتم: آیا مؤمن بخیل مى شود؟ فرمود: بله. گفتم: مؤمن ترسو مى شود؟ فرمود: آرى. گفتم: دروغگو مى شود؟ فرمود: نه دروغگو و نه جفاکار مى شود. سپس فرمود:انسان مؤمن ممکن است هر سرشت و طبیعتى پیدا مى کند بجز خیانت و دروغ.
اختصاص مفید ص ۲۳۱٫.
{مؤمن خلق و خویش دروغگویی نیست}
عَنِ الحَلَبِی قالَ: سَمِعْتُ أباعَبْدِاللّه (علیه السلام) یَقُولُ: إنَّ المُؤمِنَ لاتَکُونُ سَجِیَّتُهُ الکِذْبَ وَ لاَالبُخْلَ وَ لاَ الفُجُورَ، وَلکِنْ رُبَّما أَلَّمَ بِشَىٍ؟ مِن هذا لایَدُومُ عَلَیهِ …
حلبى گوید: از امام صادق (علیه السلام)شنیدم که مى فرمود: انسان مؤمن خلق و خویش دروغ گویى و بخل ورزى و فسق و فجور نیست، ولى چه بسا گناهانى صغیره را گاهى انجام دهد ولى ادامه نمى دهد.
 (یعنى مؤمن عادت به این گناهان نمى کند گرچه ممکن است گاهى شیطان اورا گول بزند ولى وقتى متوجّه شود توبه مى کند.)
بحارالانوار ج ۶ ص ۲۰ ح ۱۱٫.
{*} مواردی که دروغ مجاز است:
{۱} {دروغ مصلحت آمیز}
عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: ألکِذْبُ کُلُّهُ إثْمٌ إلاّ ما نَفَعَ بِهِ مُسْلِمٌ أَو دَفَعَ بِهِ عَنْ دینٍ.
همه دروغها گناه است، مگر آنچه براى مسلمانى مفید واقع شود یا بواسطه آن از دین حمایت شود.
(دروغ مصلحت آمیز، به ز راست فتنه انگیز)
کنز العمال ج ۳ ص ۶۳۲ ح ۸۲۵۶٫.
{۲} {دروغ برای دفع شر ظالم و آشتی دادن}
قالَ االصّادِقُ (علیه السلام): ألکِذْبُ مَذْمُومٌ إلاّ فى أمْرَیْنِ: دَفْعُ شَرِّ الظَّلَمَهِ وَ إصْلاحُ ذاتِ البَیْنِ.
دروغگویى ناپسند است مگر در دو جا: ۱. براى جلوگیرى از شرّ ستمگران، ۲. براى آشتى دادن بین دو نفر.
جامع الاخبار ص ۴۱۸ ح ۱۱۵۹٫.
{۳} {دروغ مصلحت آمیز بهتر از راست فتنه انگیز است}
عَنْ رَسُولِ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم) قالَ: إنَّ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الکِذْبَ فِى الصَّلاحِ وَ أَبغَضَ الصِّدْقَ فِى الفَسادِ.
خداوند دروغ مصلحت آمیز (براى آشتى) را دوست دارد و از راست فسادانگیز بیزار است.
نهج الفصاحه ص ۱۵۹ ح ۷۸۲٫.
{۴} {در مواردی دروغ جایز است}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): مالى أراکُمْ تَتَهافَتُونَ فِى الکِذْبِ تَهافُتَ الفِراشِ فِى النّارِ؟ کُلُّ الکِذْبِ مَکْتُوبٌ کِذْباً لامَحالَهَ إلاّ أَنْ یَکْذِبَ الرَّجُلُ فِى الحَرْبِ فَإنَّ الحَرْبَ خُدْعَهٌ أَوْ یَکُونُ بَینَ رَجُلَیْنِ شَحْناءُ فَیُصْلُحُ بَیْنَهُما أَو یُحَدِّثَ إمْرَأَتَهُ یُرْضیها.
چه شده شما را که مى بینم خود را در دروغ مى اندازید همانطور که پروانه خود را به آتش مى افکند؟ همه نوع دروغ در نامه عمل، دروغ نوشته مى شود، مگر در سه جا: ۱. در جنگ زیرا که جنگ فریب و نیرنگ است. ۲. بین دو نفرى که کنیه و دشمنى باشد براى اصلاح و سازش بین آنان دروغى گفته شود. ۳.مردى به همسرش چیزى بگوید تا او را خشنود کند.
بحارالانوار ۷۲ ص ۲۵۴٫.
{۵} {توریه وسیله ی رهایی از دروغ}
قالَ رَسُولُ اللّه (صلی الله علیه و آله و سلّم): إنَّ فِى المَعاریضِ لَمَنْدُوحَهٌ عَنِ الکِذْبِ.
در سربسته سخن گفتن {توریه} راه و وسیله اى براى رهایى از دروغ است.
بحارالانوار ج ۶ ص ۲۰ ح ۱۱٫.
(در حدیثى آمده که عبداللّه بن بکیر سؤال کرد مردى اجازه ورود مى خواهد او به کنیزش مى گوید به او بگو او اینجا نیست امام فرمود: مشکلى ندارد، این دروغ نیست).
میزان الحکمه ج ۳ ص ۲۶۸۱ ح ۱۷۴۸۵٫.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -