انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «سید رضا صدر» (1415 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
سید رضا صدر(۱۳۰۰- ۱۳۷۳ش) مجتهد شیعه و از مدرسان حوزه علمیه قم و نویسنده کتاب‌های دینی. او فرزند سید صدرالدین صدر از مراجع سه گانه قم و برادر سید موسی صدر است.
در قم نزد استادانی مثل سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی، سید محمد محقق داماد، سید محمد حجت کوه کمره ای و سید حسین بروجردی تحصیل کرد. فلسفه و عرفان را نیز نزد امام خمینی شاگردی کرد. بعدها به درخواست سید کاظم شریعتمداری به منظور تبلیغ و ارشاد به تهران رفت اما در ۱۳۵۶ش دوباره به حوزه علمیه قم بازگشت و تا پایان عمر در قم مشغول به تدریس بود.
تولد و خاندان
سید رضا صدر در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی در مشهد به دنیا آمد و به مناسبت محل ولادتش نام او را رضا نهادند. پدرش آیت الله سید صدرالدین صدر یکی از مراجع سه گانه پس از فوت شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود. امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان برادر اوست. تبار او از طرف پدری موسوی بوده و به امام موسی بن جعفر می‌رسد. او نوه دختری آیت الله آقا حسین طباطبایی قمی است و بنابراین از سوی مادر طباطبائی بوده و نسبش به امام حسن مجتبی می‌رسد.
تحصیلات
او دوران کودکی و نوجوانی را تحت تربیت پدرش گذراند و مقدمات و ادبیات را در مشهد فرا گرفت. سپس همراه با پدرش به قم رفت و سطوح را نزد مدرسین حوزه علمیه قم آموخت. پس از آن در دروس خارج فقه و اصول شرکت کرده و در سنین جوانی به درجه اجتهاد رسید. همچنین فلسفه و عرفان را در حضور امام خمینی آموخت.
شهید مطهری، در نامه‌ای به هیئت موسس حسینیه ارشاد برای تشکیل شورای عالی روحانی به عنوان یک مرکز اجتهادی و فتوایی دوازده نفر از بزرگان علما را معرفی می‌کنند که سید رضا صدر یکی از آنان بوده است. صدر هیچ‌گاه خود را در معرض مرجعیت قرار نداد و با وجود خواهش و اصرار زیاد دوستان برای انتشار رساله، آن را چاپ و منتشر نکرد.
وی به نقد و تحلیل شعر و ادب فارسی می‌پرداخت و نظر خویش را ارائه می‌کرد، از طبع شعر بهره‌مند بود و اشعار وی در دیوان شعرش گرد آمده است.
اساتید
پدرش سید صدرالدین صدر
سید شهاب الدین مرعشی نجفی
سید محمد محقق داماد
سید محمد حجت کوه کمره‌ای
سید حسین بروجردی
امام خمینی
تدریس
سید رضا صدر از سنین جوانی تدریس را آغاز کرد و فقه و اصول و عرفان و فلسفه را آموزش می‌داد. او از اساتید حوزه بود. وقتی امام خمینی به نجف اشرف تبعید شد، از سید رضا صدر می‌خواهد که حتماً اسفار و دیگر کتب فلسفی را در قم تدریس کند که وی میپذیرد.
شاگردان
محمد مومن
جلال الدین طاهری اصفهانی
سید مصطفی خمینی
علی اکبر ناطق نوری
علی حجتی کرمانی
فعالیت‌های تبلیغی
سید رضا صدر از سال ۱۳۲۸ ش. درس‌های اخلاق را شب‌های پنجشنبه در قم منزل پدری خود شروع کرد. این درس تا سال ۱۳۴۶ ش. که به تهران عزیمت کرد، ادامه داشت. در ۱۳۸۵ق بنا به خواست آیت الله شریعتمداری به تهران آمد و در مسجد حضرت امام حسین(ع)، در شرق تهران، به اقامه نماز جماعت و سخنرانی پرداخت. همچنین، در آن جا درس فلسفه و خارج فقه و اصول نیز تدریس میکرد و هر روز افراد زیادی جهت پرسیدن مسائل شرعی و غیره به او مراجعه میکردند. او مجدداً به قم برگشت و مدت شانزده سال در یکی از شبستان‌های مسجد امام حسن عسکری(ع) به اقامه نماز جماعت و سخنرانی و تدریس پرداخت.
تألیفات
تألیفات او به شرح زیر است:
کتاب استقامت
استقامت
حسد
دروغ
الاجتهاد و التقلید
العدالة فی الفقه
تفسیر سوره حجرات
تفسیر سوره یوسف (حسن یوسف)
فلسفه آزاد
الفلسفه العلیا
محمد فی القرآن
المسیح فی القرآن
قرآن‌شناسی
بانوی کربلا
راه محمد
راه علی(ع) پیشوای شهیدان
راه قرآن
زن و آزادی
زیارتنامه حضرت رضا(ع)
سخنان سران کمونیزم درباره خدا
مرد وفا (زیر درختان سدر)
نشانه‌هایی از او (دو جلد)
نگاهی به آثار فقهی شیخ طوسی
مقدمه بر نهج الحق و نامه دانشوران
ترجمه کتاب زینب، تالیف دکتر عائشه بنت الشاطی
آثار منتشر نشدهٔ او عبارتند از:
کتاب دروغ
أربعون و مأتا مسئلة فقهی
تعلیقة بر عروة الوثقی
الفقه علی مذهب اهل‌البیت (کتاب الصلاة)
القواعد الثلاث (قاعدة الفراغ والتجاوز والحیلولة)
رساله در مقدمه واجب
شبهة العبائیة حکم نجاسة الباطن
نفائس الاصول (دو جلد)
حاشیه بر اسفار اربعه
برهان الصدیقین
حاشیه بر منظومه (سه جلد)
دیوان شعر
درست و نادرست
خواجه نصیرالدین طوسی
خلیفة رسول‌ الله(ص)
اسلام ما
سبد (کشکول)
الجهاد و الثورة
الکلیم فی القرآن
ترجمه رسالة الحقوق امام سجاد
فرزندان
از آیت الله سید رضا صدر، شش فرزند (سه پسر و سه دختر) به یادگار مانده است. فرزندان پسر او عبارتند از:
دکتر سید کاظم صدر، ساکن تهران و از اساتید دانشگاه شهید بهشتی
دکتر سید محمد صدر، ساکن تهران؛ وی در وزارت خارجه اشتغال دارد.
حجة الاسلام سید مهدی صدر، ساکن قم.
نام دامادهای آیت الله صدر عبارت است از:
شیخ علی حجتی کرمانی
سید باقر خسروشاهی، که ساکن تهران، از مدرسین و مسئول مدرسه علمیه شیخ عبدالحسین تهران است.
سید محمد شبیری (فرزند آیت الله سید موسی شبیری زنجانی)، ساکن قم.
نگرش‌های سیاسی
به گفته سید محمد صدر پدرش سید رضا صدر، محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران را فاسد و ضد اسلام و نظامش را دیکتاتوری می‌دانست اما با روش انقلابی مبارزه مخالف بود، از نظر وی روش‌های انقلابی زودگذر بود و باید روش‌های دراز مدت و موثر را دنبال کرد، به گفته فرزندش وی معتقد بود که اگر جامعه اصلاح شود خواه ناخواه حکومتی مانند حکومت شاه از داخلش بیرون نمی‌آید در این صورت اگر حکومت هم فاسد بشود بلافاصله جامعه کنارش می‌گذارد. وی بعد از ورود آیت الله خمینی به ایران در مدرسه علوی به دیدار استادش رفت و دستش را هم بوسیده بود اما با عنوان جمهوری اسلامی مخالف بود و در این باره به دیدار آیت الله خمینی رفت و با او مذاکره کرد. به گفته سید محمد صدر، آیت الله خامنه‌ای از پدر او به نیکی یاد کرده است. بعد از درگذشت آیت الله خمینی به جماران رفت و به سید احمد خمینی تسلیت گفت. آیت الله شریعتمداری وصیت کرده بود تا آیت الله سید رضا صدر نماز او را بخواند اما از این کار ممانعت به عمل آمده و وی بمدت یک روز بازداشت شد و بعد از آزادی جزوه‌ای اعتراضی نوشت و ماجرای درگذشت آیت الله شریعتمداری و بازداشت خود را توضیح داد.
وفات
آیت الله سید رضا صدر،در ۱۲ آبان ۱۳۷۳ هجری شمسی (۲۸ جمادی الاول ۱۴۱۵ ق) در ۷۶ سالگی، بر اثر ایست قلبی درگذشت. روز بعد، پیکرش از مسجد امام حسن عسکری تا حرم حضرت معصومه(س) تشییع شد. پس از اقامه نماز توسط سید موسی شبیری زنجانی، در صحن بزرگ حرم، حجره ۳۳ به خاک سپرده شد. پیام‌های تسلیتی از طرف مراجع صادر گردید.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -