انهار
انهار
مطالب خواندنی

شکیات نماز

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 516. کسى که در رکعت سوم نماز شک کند که قنوت را به جا آورده يا خير، چه حکمى دارد، آيا نمازش را تمام کند و يا از هنگام شک آن را قطع نمايد؟

  جواب: به شک مذکور اعتنا نمى شود و نماز صحيح است، و در اين مورد چيزى بر مکلّف واجب نيست.

 

سؤال 517. آيا در نماز نافله به شک در غير از رکعت هاى آن مثل شک در اين که يک سجده انجام داده يا دو سجده، اعتنا مى شود؟

  جواب: شک در اقوال و افعال نماز نافله همان حکم شک در اقوال و افعال نماز فريضه را دارد، يعنى اگر از محل آن تجاوز نکرده است، به آن اعتنا مى شود و اگر از محل انجام آن تجاوز کرده است، به آن اعتنا نمى شود.

 

سؤال 518. با توجه به اين که کثير الشک نبايد به شک خود اعتنا کند، اگر براى او در نماز شکى پيش آمد، وظيفه اش چيست؟

  جواب: بايد بنا بر انجام کارى بگذارد که در آن شک کرده است، مگر آن که انجام آن موجب بطلان نماز شود که در اين صورت بنا بر عدم انجام آن مى گذارد، بدون اين که در اين مورد فرقى بين رکعت ها و افعال و اقوال نماز باشد.

 

سؤال 519. اگر شخصى بعد از چند سال متوجه بطلان عبادت هايش شود و يا در آن شک کند، وظيفه اش چيست؟

  جواب: به شک بعد از عمل اعتنا نمى شود، و در صورت علم به بطلان، واجب است عبادت هاى قابل تدارک را قضا نمايد.

 

سؤال 520. اگر شخصى سهواً بعضى از اجزاء نماز را به جاى بعضى ديگر انجام دهد و يا در هنگام نماز نگاهش به جايى بيفتد يا سهواً حرف بزند، آيا نماز او باطل است؟ وظيفه او چيست؟

  جواب: عمل سهوى در نماز موجب بطلان آن نمى شود، ليکن در بعضى از موارد باعث وجوب سجده سهو مى گردد، مگر آن که رکنى از نماز را کم يا زياد کند که موجب بطلان نماز مى شود.

 

سؤال 521. اگر فردى يک رکعت از نماز را فراموش کند و در رکعت آخر يادش بيايد، مثلاً فکر مى کرد که رکعت اول نمازش رکعت دوم است، لذا رکعت سوم و چهارم را هم به جا آورد، و در رکعت آخر متوجه شد که در رکعت سوم است، وظيفه او چيست؟

  جواب: واجب است هر رکعتى را که به جا نياورده، قبل از سلام نماز به جا آورد و سپس سلام دهد و در اين صورت که تشهد واجب نماز را در محل خود انجام نداده، بايد بنا بر احتياط قضاى آن را انجام داده و دو سجده سهو براى آن به جا آورد.

 

سؤال 522. براى مکلّف دانستن تعداد رکعت هاى نماز احتياط، که يک رکعت است يا دو رکعت، چگونه ممکن  است؟

  جواب: تعداد رکعت هاى نماز احتياط به مقدار کمبود احتمالى در نماز است. بنا بر اين در شک بين دو و چهار، دو رکعت نماز احتياط، واجب است؛ و در شک بين سه و چهار، يک رکعت نماز احتياط ايستاده يا دو رکعت نشسته، واجب است.

 

سؤال 523. اگر کلمه اى از ذکرهاى نماز يا آيات قرآنى يا دعاهاى قنوت، سهواً غلط خوانده شود، آيا سجده سهو واجب مى شود؟

  جواب: واجب نيست.

استفتائات جدید

سؤال: شك در مورد تلفظ كلمات در غير قرائت (حمد و سوره) مثلاً در تكبيرة الاحرام چگونه است؟

جواب: در فرض مذكور اگر شك در وقوع آن دارد در صورتى كه از محل نگذشته باشد، واجب است آن را بياورد و اگر از محل گذشته است به شك خود اعتنا نكند. ولى اگر شك در صحت و فساد آنچه كه انجام داده دارد نه شك در اصل وقوع آن، در اين صورت حتى اگر هنوز در محل باشد به شك خود اعتنا نكند، البته نسبت به غير از تكبيرة الاحرام و اركان ديگر در صورت اخير احتياط به اعاده قرائت و ذكر است به نيت قربت و در ركن احتياط به اتمام نماز و اعاده آن است.

سؤال: در مورد شک کردن زياد در نماز و وضو و... تکليف چيست، در مورد شک در ارکان نماز چطور، آيا شخص کثير الشک مى تواند به شک در ارکان نماز هم اعتنا نکند لطفاً به تفصيل و به طور کامل توضيح دهيد؟

جواب: در هر موردى که زياد شک کند، نبايد اعتنا نمايد.

سؤال: اگر بعد از سر برداشتن از سجده شك كند كه يك سجده خوانده يا دو تا ولى احتمال بيشتر بدهد كه دو سجده بجا آورده بايد چه كار كند و حكم نمازهاى گذشته كه با احتمال دو سجده نماز را تمام كرده چيست؟

جواب: در فرض سؤال اگر كثيرالشك نباشد، بايد يك سجده ديگر بجا آورد.

سؤال: براى ظن قوى در ركوع و سجود مطلبى را فرموده بوديد. آيا كثيرالشك كه ظن قوى پيدا مى‌كند بايد به آن دستورات عمل كند يا به حكم كثيرالشك؟

جواب: بايد به ظنّ خود عمل كند.

سؤال: لطفاً شک بعد از سلام را توضيح دهيد خصوصاً اگر بعد از سلام فراموش کنيم که چند رکعت نماز خوانده‌ايم؟

جواب: اگر بعد از سلام نماز در تعداد ركعات نماز شك كند در صورتى كه يك طرف شك او صحيح باشد مثلاً در نماز چهار ركعتى شك كند سه يا چهار يا پنج ركعت خوانده، اعتنا نمىكند ولى اگر هر دو طرف شك او باطل باشد مثلاً در نماز چهار ركعتى شك كند سه يا پنج ركعت خوانده است، نماز باطل است.

سؤال: اگر نمازى را بخوانيم و بعد شک کنيم که آيا خوانده‌ايم يا نه آيا بايد نماز را اعاده کنيم يا خير؟ و در فرض اعاده چگونه بايد نيّت شود؟

جواب: اگر شک مذکور بعد از گذشتن وقت نماز باشد، اعاده لازم نيست ولى اگر قبل از آن باشد، بايد دوباره آن را بخواند؛ و نيّت آن مانند ساير ‏نمازها است و گفتن آن به لفظ و گذراندن در ذهن لازم نيست.‏

سؤال: اگر در بعد از برداشتن سر از سجده شک کنيم که يک سجده بجا آورده‌ايم يا دو سجده چه بايد کرد؟ در رکعات مختلف مثلاً رکعت سوم يا دوم تفاوتى دارد؟

جواب: تا براى ركعت بعد بلند نشده‌ايد و يا وارد تشهد نشده‌ايد، بايد يک سجده ديگر بجا آوريد.

س. اگر كسى در سجده‌اى شك كند كه آيا اين سجده شكر پس از نماز بوده يا سجده آخرين ركعت نماز وظيفه چيست؟

جواب: در فرض سؤال اگر يقين به فراغ نداشته باشد، سجده آخرين رکعت قرار بدهد و نماز را تمام کند.‏

سؤال: وظيفه‌ى كثيرالظن در نماز (يعنى كسى كه زياد دچار ظن و گمان مى‌شود نه كثيرالشك) چيست؟

جواب: اگر ظنّ در رکعات نماز باشد، بنا را بر آن بگذارد و اگر در افعال نماز باشد اگر وظيفه‌اش با شاک مختلف است ـ مثل اينکه گمان‌ به انجام دارد و در محل آن عمل است ‌ـ در مثل قرائت، قرائت را به قصد قربت مطلقه بخواند و نمازش صحيح است و در مثل رکوع دوباره رکوع را انجام دهد و بعداً نماز را بنابر احتياط دوباره اعاده نمايد.

سؤال: در انتهاى نماز، در سجده شک کردم که در سجده شکر هستم يا سجده آخر نماز، تکليف چيست؟

جواب: به قصد نماز ادامه دهيد و نمازتان صحيح است.

سؤال: مواقعى، بعد از نماز يا وسط نماز شك مى‌كنم كه تشهد گفته‌ام يا نه. از يك نفر شنيده‌ام كه براى جبران سجده و تشهد فراموش شده، سجده سهو كافيست، ولى برادرم مى‌گويد اگر يقين نداشته باشيد كه گفته‌ايد‌، بايد نماز، دوباره خوانده شود. در اين مورد تكليف چيست؟

جواب: شك در تشهد بعد از نماز يا شك در آن پس از قيام براى ركعت بعد، اعتبار ندارد و به‌طور كلى به شك در چيزى كه محل آن گذشته و همچنين شك بعد از سلام اعتنا نمى‌شود.

سؤال: در نمازهايم خيلى شكاك شده‌ام. در مورد تلفظ صحيح كلمات هميشه دو دل هستم و هميشه در آخر، سجده سهو به‌جا مى‌آورم. مخصوصاً در نمازهاى ظهر و عصر كه بايد كلمات به آهستگى تلفظ شود، بيشتر شك مى‌كنم. آيا در اين نمازها اگر صداى اداى بعضى از حروف بلند شود، به وجوب اخفات در نماز ضررى نمى‌زند؟

جواب: كثيرالشك به شك خود اعتنا نمى‌‌كند و همين كه به‌طور متعارف قرائت نماز را بر طبق لسان اهل زبان عربى بخوانيد كافى است و رعايت محسنّات تجويدى لازم نيست و موارد سجده‌ى سهو موارد مشخصى است كه در رساله‌هاى عمليه‌ مذكور است و در نمازهاى اخفاتيه همين كه در حال اداى حمد و سوره، صدا بدون جوهر باشد، صحيح است.

سؤال: آيا اگر در نمازم مشكلى پيش بيايد كه حكم آن را ندانم و يا به آن‌‌چه مى‌دانم يقين نداشته باشم- اگرچه اين مسأله درمقدمات نمازم باشد- مى‌توانم نمازم را تمام كرده واحتياطاً دوباره آن را بخوانم؟

جواب: كسى كه مسائل نماز از قبيل شكّيات و سهويات را نمى‌داند و احتمال مى‌دهد يكى از اين‌ها در نماز برايش پيش مى‌آيد، بايد قبل از نماز اين مسائل را ياد بگيرد و حتى براى اين كار نماز را به تأخير اندازد.

سؤال: كثيرالشك به چه كسى مى‌گويند؟ آيا منظور از شك اين است كه دو طرف برايش يك مقدار احتمال را داشته باشد؟ آيا اگر كسى در يك نماز دو بار و در نماز بعدى يك بار شک کرد، كه مجموعاً در دو نماز پشت سر هم سه بار شك کرده است، آيا او كثيرالشك مى‌شود؟ آيا براى اينكه كسى كثيرالشك تشخيص داده نشود، مى‌بايست شك‌هاى سه‌گانه او در يك مورد خاصى باشد يا صرف شك كردن مورد نظر است و مصاديق آن مطرح نيست؟

جواب: شك يعنى اينكه طرفين احتمال، مساوى باشند و كثيرالشك به كسى مى‌گويند كه در يك نماز سه مرتبه و يا در سه نماز پشت سر هم سه بار شك كند و شك او مربوطه به يك موضوع باشد.

سؤال: منظور از ظن (گمان) در نماز چيست؟ حكم آن چه مى‌باشد؟ آيا كثيرالظن هم داريم؟ مثلاً اگر كسى گمان به انجام يك سجده دارد، حكمش چيست؟

جواب: ظن همان احتمال راجح است؛ كه در مورد ركعات نماز حكم يقين را دارد و در افعال نماز چنانچه جزء مظنون، مثل قرائت باشد، بنابر احتياط واجب بايد آن را به قصد قربت مطلقه، انجام دهد و نمازش صحيح است؛ ولى اگر مثل ركوع باشد، بنابر احتياط بايد ركوع خود را به‌جا آورده و نماز را هم اعاده نمايد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -