انهار
انهار
مطالب خواندنی

وفات «محقق حلی» دانشمند جلیل‏‌القدر (676 ق)

بزرگ نمایی کوچک نمایی
وفات محقق حلی، دانشمند جلیل‏‌القدر (676ق)وفات محقق حلی، دانشمند جلیل‏‌القدر (676ق)
افرادی که در رشته‌های مختلف علوم به بررسی و پژوهش عمیق پرداخته و در این راه رنج بسیار کشیده و درنتیجه، نوآوری‌ها و ابتکاراتی داشته‌اند را محقق می‌نامند. نخستین‏‌بار که اصطلاح محقق در علوم اسلامی متداول شد و اولین شخصیتی که لقب محقق گرفت، استاد بزرگ و فقیه عظیم‏‌الشأن، ابوالقاسم جعفر بن حسن معروف به محقق حلی بود. او محقق علی‏‌الطلاق است یعنی هرگاه - به‏‌طور مطلق - محقق گفته می‌شود مراد و مقصود، آن بزرگوار است. وی در سال ۶۰۲ هجری قمری در شهر حله آن‏‌ هنگام که کشور اسلامی، رنج فاجعه‌ها و بلاهای دولت عباسی و هم‏‌چنین خرابی‌ها و ویرانی‏‌های مغول را با شدت و سختی تحمل می‌کرد، چشم به جهان گشود. محقق حلی کسی است که شهرت علمی او از لقبش نمایان است. او بحق شایستگی این لقب را دارد. زیرا در دوران خود، گذشته از این‏‌که بزرگ‌ترین فقیه و دانشمند شمرده می‌شد، کتابی در فقه نوشت به‏‌نام «شرائع الاسلام فی معرفة الحلال و الحرام» که معروف به کتاب شرایع است و این اولین‏‌بار بود که فقه به این صورت منظم و مرتب درمی‏‌آمد و شاید اگر نام ایشان بر کتاب نبود کسی تصور نمی‌کرد چنین کتابی در اوائل قرن ششم هجری نوشته شده باشد. علامه حلی خواهر‌زاده محقق حلی است، هنگامی که از او سؤال می‌کنند: نظر شما درباره محقق چیست؟ در جواب می‌نویسد: «انه کان افضل اهل عصره فی الفقه او بر‌ترین و شایسته‌ترین شخصیت زمان خود در فقه است.» شاید به نظر برسد که این سخن علامه حلی جامع‌ترین وصف و تعریف باشد ولی می‌بینیم یکی از فقهای شیعه (شیخ حسن فرزند شهید ثانی، صاحب معالم) از این سخن علامه انقاد کرده و می‌گوید: «اگر قید اهل زمانه را برداشته بود بهتر و صحیح‌تر بود زیرا من در زمان خودمان نیز همانند او فقیهی نمی‌شناسم. یعنی او بالا‌ترین فقیهی است که (تا زمان صاحب معالم) عالم فقاهت به خود دیده است.» ابن داود حلی در کتاب رجال خود چنین می‌نویسد: «جعفر بن حسن... حلی محقق، امام، علامه و یگانه شخصیت زمان خود، سخنوری همانند او نیست. او کسی است که با دلیل و برهان خصم را به سکوت و خضوع وامی‏‌دارد. تستری در قاموس الرجال می‌نویسد: «او نخستین کسی است که کتاب‏‌های فقهی را به روش و ترتیب متأخرین درآورد. او در کتاب شرایئعش نخبه آنچه در کتاب نهایه شیخ طوسی آمده گردآوری کرده است.» کوتاه سخن این‏‌که محقق حلی اولین فقیهی است که در تحقیقات فقهی نبوغ داشته و نوآوری نموده و تحقیق کرده است. و آنچه او را در تاریخ فقه اسلامی هم‏‌چون ستاره‌ای درخشنده و فروزان نگهداشته دو چیز است: ۱- تحقیقات و تألیفات علمی او که همیشه زنده و جاوید است و نسل‏‌های متوالی همواره از این منبع زلال استفاده کرده و می‌کنند. ۲- تربیت شاگردان برجسته و ممتازی که جامع علم و عمل بودند و رهبری دین و دنیای مردم را در دست داشتند.» در زمان محقق حلی حوزه علمیه به شهر حله منتقل شد و حرکت علمی رونق خاصی پیدا کرد. انبوهی از شاگردان بافضیلت در محضر درس استاد حاضر می‌شدند و در اعلام العرب نقل شده است که: «محقق حلی بیش از چهارصد مجتهد شایسته و مبرز به عالم اسلامی تحویل داد و این برای هیچ‏‌کس قبل از ایشان سابقه نداشته است.» گرچه محقق حلی استاد بزرگ فقه و اصول است ولی شخصیت علمی او منحصر در این دو علم نیست بلکه او مجموعه‌ای از علوم و فضائل بود. در عقائد و ادبیات و منطق و حکمت نیز بالا‌ترین بهره را داشت. فکری روشن و هوشی سرشار داشت که در برابر هیچ سؤالی خم به ابرو نمی‌آورد و چنان حاضرجواب بود که گوئی مدت‌ها در جواب اندیشیده و فکر کرده است. هنگامی که دانشمند عالی‏‌قدر، خواجه نصیرالدین طوسی به عراق آمده بود، برای دیداری از حوزه علمیه به حله رفت و در محضر درس محقق حاضر شد. محقق برای تعظیم و تقدیر از مقام شامخ خواجه، درس را قطع کرد ولی خواجه از او خواست درس را دنبال کند. بحث استاد به اینجا کشیده شد که: برای اهل عراق مستحب است در قبله مقدرای به طرف چپ میل کنند. خواجه پرسید: وجهی برای این استحباب نیست زیرا اگر تیاسر (میل به طرف چپ) از قبله به غیر از قبله باشد حرام است و اگر از غیر قبله به طرف قبله باشد واجب است. محقق در پاسخ گفت: تیاسر از قبله به قبله است. خواجه ساکت شد. بعد از این محقق کتاب جالبی پیرامون همین مسأله نوشت و برای خواجه نصیرالدین طوسی به ایران فرستاد. که خواجه نیز تحسین و تقدیر کرد. این بزرگمرد با این‏‌همه عظمت و جلال به اندازه‌ای متواضع و فروتن بود که یکی از شاگردانش قصیده‌ای در ستایش و مدحش سروده و برای او ارسال می‌دارد و با این‏‌که در آن اشعار چیز جز واقعیت نبوده ولی محقق در جواب او قصیده‌ای سروده و ضمن تشویق و تقدیر از او می‌نویسد: من نمی‌دانم چه او را وادار کرده که باری سنگین بر دوش من بگذارد. درحالی‏‌که مردان روزگار نمی‌توانند این بار را حمل کنند بلکه کوه‌ها نیز از زیر این بار شانه خالی می‌کنند با این‏‌که من می‌دانم او به برادران و دوستانش شفیق و مهربان است... کتاب «شرایع» زنده‌ترین و ارزنده‌ترین اثری است که از محقق حلی به یادگار مانده و در تاریخ جاوید خواهد ماند. با الفاظی کم و عباراتی شیوا و سبکی روان و نظم و ترتیبی بی‌سابقه و خلاصه روشی جالب و جدید در فقه، محقق حلی این کتاب نفیس را نوشت و مجموعه ابواب فقه را زیر چهار عنوان قرار داد: ۱- عبادات ۲- عقود ۳- ایقاعات ۴- احکام. ۴۸ کتاب فقهی به‏‌طور تفصیل در این چهار عنوان آمده و کلیات مسائل مربوط به این‌ها را محقق در «شرایع» جمع‏‌آوری نموده است. هریک از این ابواب فقهی را نیز به ارکان یا فصل‌ها و مقدمات تقسیم نموده و هریک از این ارکان و فصل‌ها نیز به بخش‏‌های مختلف تقسیم می‌شود که گاهی هر جزء از این‌ها بحث خاص خود دارد. این کتاب از آن زمان تاکنون همواره مورد توجه و علاقه فقها و مجتهدین بوده است. شیخ جعفر بن شیخ حسن حلی معروف به «محقق حلی»، سرانجام پس از هفتاد و چهار سال تلاش بی‌وقفه در راه خدمت به اسلام و مسلمین و ترویج احکام آل‏‌محمد (ص)، در سال ۶۷۶ هجری قمری چشم از جهان فانی فروبست و زندگی جاویدان را آغاز کرد.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -