انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: حد ترخّص یعنی چه؟ مسافت شرعی یعنی چه؟ آیا با هم تفاوتی ندارد؟

جواب: حد ترخص یعنی نقطه ای که در آن جا دیوارهای شهر دیده نمی شود و اذان شهر شنیده نمی شود و مسافت شرعی یعنی هشت فرسخ شرعی که مسافر می پیماید.

سؤال: در باب مسائل مربوط به نماز مسافر به دو مسأله بر می خوریم یکی اینکه رفت و برگشتمان از وطن 8 فرسخ شود تا حکم مسافر پیدا کنیم، دیگر اینکه اگر آن مقدار از شهر دور شویم که دیگر دیوارهای شهر را نبینیم و صدای اذان شهر را نشنویم حکم مسافر را پیدا می کنیم مواقعی امکان دارد پیش بیاید که از دید مسأله اول مسافر نیستیم ولی از دید مسأله دوم مسافریم مثلا به اندازه 12 کیلومتر از وطن خارج شویم دیگر دیوار شهر را نمی بینیم و صدای اذان را نمی شنویم لذا توضیح فرمایید.

جواب: نتیجه دو مسأله فوق این است که کسی که به قصد هشت فرسخ از وطن بیرون رود که مبدأ هشت فرسخ آخر شهر است وقتی به حدی رسید که دیوارها را نمی بیند و صدای اذان را نمی شنود نمازش را شکسته بخواند و منافاتی در بین نیست.

سؤال: پادگانی نزدیک شهر قرار دارد ولی در مورد حد ترخص عده ای می گویند عرفا پادگان خارج از شهر است، ضمناً نه اذان شنیده می شود و نه دیوار شهر رؤیت می گردد، مسأله نماز چگونه خواهد بود؟

جواب: کسانی که از وطن خود به مقدار مسافت شرعی دور شده اند حکم مسافر دارند و اگر کمتر از مسافت دور می شوند مسافر نیستند مگر در صورتی که به سفر شرعی بروند و در برگشتن بدون عبور از وطن به پادگان برسند.

سؤال: فرسنگ شرعی24 کیلومتر محسوب می شود یا 22 کیلومتر؟

جواب: حدود 5/22 کیلومتر با چهار فرسخ شرعی مساوی است.

سؤال: شخص مسافر قاصد وطن خود نیست ولی بدون مرور از خود وطن از داخل حد ترخص وطن مرور می نماید، آیا این قسم از مرور موجب انقطاع سفر است یا نه؟

جواب: موجب انقطاع حکم سفر است.

سؤال: مسافری از روستایی به تبریز می رود و می خواهد ده روز در تبریز بماند، آیا اول شهر تبریز را آخر مسافتش حساب کند یا مقصدش را؟

جواب: اول شهر را آخر مسافت حساب کند.

سؤال: مسافری از تبریز خارج می شود، مبدأ مسافتش آخر شهر است یا محله و یا منزلش؟

جواب: آخر شهر را مبدأ مسافت قرار دهد.

سؤال: بین بعضی از شهرها با شهر دیگر یا مثلا بین یک شهر تا روستا معروف بود که هشت فرسخ شرعی می باشد و الآن با وسائل پیشرفته مثل کیلومتر ماشین و غیره اگر از آخر شهر یا روستای سابق حساب شود مسافت شرعی است ولی اگر از آخر خانه های اطراف جاده حساب شود مسافت شرعی نیست با در نظر گرفتن اینکه اصولاً خانه ها را اطراف جاده یکی پس از دیگری قریب 2 تا 3 کیلومتر و یا بیشتر از این ساخته اند آیا حد ترخص آخر این خانه ها است و یا آخر شهر ولو خانه ها یکی پس از دیگری اطراف جاده باشد که این خانه ها به حساب نیاید؟

جواب: اگر خانه ها جزو شهر یا روستا محسوب است مسافت از آخر خانه ها حساب می شود.

سؤال: کسی که از وطن تا محل کارش کمتر از چهار فرسخ شرعی است ولی هنگام خارج شدن قصد دارد

که از محل کارش به جای دیگری هم برود که تا آن جا به حد مسافت شرعی که حدود 5/22 کیلومتر است

 می رسد آیا در چنین صورتی از اول مسافر محسوب می شود؟

جواب: در فرض مذکور از اول مسافر است.

سؤال: من یک شخص کاسبی هستم و در بازار مغازه دارم منزلم در شمیرانات تهران می باشد برای رسیدن به محل کارم می بایست مسافت 22 کیلومتر را در شهر طی کنم آیا روزه و نماز بنده کامل است یا خیر؟

جواب: اگر محلی که منزل شما در آن است وطن شما است در فرض سؤال نماز تمام و روزه صحیح است.

سؤال: شخصی از وطن یا منزلش تا اول شهری که می خواهد برود به اندازه سفر شرعی نمی باشد، ولی تا محلی که فقط قصد دارد به همان محلّ برود جزء همان شهر است بیش از سفر شرعی است وظیفه اش نسبت به نماز و روزه چیست؟

جواب: در فرض مذکور نماز قصر، و روزه صحیح نیست.

سؤال: فاصله محل کار ما تا منزل 29 کیلومتر است، ولی تا ابتدای شهر15 کیلومتر و شغل ما پلیسی است(24 ساعت در منزل و 24 ساعت سر کار) تکلیف نماز و روزه هائی را که درمحل کار می باشیم بفرمائید؟

جواب: در غیر تهران اگر از آخر شهر تا محل کار به مقدار مسافت شرعی نباشد حکم سفر مترتب نیست.

سؤال: این جانب در ایستگاه راه آهنی مسئولیت دارم که تا ایستگاه بعدی 68 کیلومتر می باشد؛ دفتر اصلی کارم در ایستگاه اول است و در مواقعی که بین دو ایستگاه یا ایستگاه دیگر اتفاقی می افتد باید در آنجا حاضر باشم و در حالت عادی بعضی مواقع هفته ای 2 یا 3 روز باید این مسافت را بپیمایم گاهی تمام 68 کیلومتر را و گاهی کمتر، وضع نماز و روزه ام چه می شود؟

جواب: در صورتی که با قصد طی مسافت شرعی حرکت می کنید در بین راه و مقصد نماز شکسته است و در محل سکونت اگر وطن شما است نماز تمام است و الّا حکم مسافر دارید.

سؤال: ما ساکن اصفهان هستیم ولی در 18 کیلومتری اصفهان کار می کنیم آیا مسافر محسوب می شویم یا خیر؟ (با توجه به اینکه از منزلمان تا پایان شهر 10 کیلومتر فاصله هست) و مجموعاً از منزلمان تا محل کار 28 کیلومتر فاصله هست، و بطور کلی آیا در مسافرت به بیرون شهر مبدأ، منزل انسان است یا بیرون شهر؟

با توجه به سؤال بالا آیا با پیمودن مسافت شرعی ولو در داخل شهر انسان حکم مسافر دارد؟

و آیا این فتوا مربوط به قبل از ظهر است یا بعد از ظهر؟ و اگر کسی این مسافت را پیمود تا کی مسافر محسوب می شود؟

سؤال: وطن دوم برای یک نفر در چه صورت و تحت چه شرایطی است؟

جواب: حکم مزبور مخصوص شهر های بزرگ  خارق العاده مثل تهران است و در مثل اصفهان مبدأ مسافت از آخر شهر حساب می شود که اگر تا محل کار به مقدار چهار فرسخ شرعی نباشد حکم سفر ندارد و در ترتب حکم سفر فرقی بین قبل از ظهر و بعد از ظهر نیست، ولی اگر بعد از ظهر از وطن یا محل اقامت در حال روزه بودن سفر کند روزه صحیح است و در اتخاذ وطن دوم خریدن ملک یا ماندن شش ماه شرط نیست ولی علاوه بر قصد ماندن دائمی باید مدتی در آن جا بماند که عرفاً صدق کند اهل آن جا شده است.

سؤال: زادگاهم ده طراز جان می باشد که تا یزد 50 کیلومتر فاصله دارد و 6 ماه در سال هفته ای یک روز به طرازجان می روم و 15 سال است شهر یزد را وطن خود قرار داده ام و هفته ای یک روز در این شهر می باشم، در هفته دو مرتبه بین محل ها رفت و آمد دارم و بقیه هفته را در آهن شهر بافق زندگی می کنم که

 تا محل کارم 12 کیلومتر فاصله دارد و تا شهر یزد 120 کیلومتر؛ تکلیف نماز و روزه ام چه می شود؟

جواب: اگر از طرازجان اعراض نکرده اید و در یزد نیز قصد توطن کرده اید نماز شما در این دو محل تمام است و در بافق و محل کار بدون قصد اقامت ده روز در یکی از آن دو محل حکم مسافر دارید و مدتی که بین محل ها رفت و آمد دارید اگر شغل شما به نحو دوره گردی نیست و به مقدار مسافت می روید حکم مسافر دارید.

سؤال: این جانب متولد روستای ویس که در 17 کیلومتری اهواز است، می باشم 16 سال در آن جا زندگی کردم بعد به شهرستان شوشتر آمدم و از ویس اعراض کردم و اکنون محل کارم به اهواز انتقال یافته شبها به ویس می روم بفرمائید آیا نمازم در اهواز و ویس تمام است یا شکسته؟


جواب:
در فرض مرقوم در اهواز و روستای محل تولد حکم مسافر دارید که بدون قصد اقامت ده روز نماز قصر است.

سؤال: هر صبح از روستایم به ساری(به فاصله 26 کیلومتر) می آمدم و عصر برمی گشتم و هم اکنون منزلی در قائمشهر ساخته ام که فاصله اش تا ساری 20 کیلومتر می باشد، آیا نمازم شکسته است یا تمام؟

جواب: وطن اصلی تا از آن اعراض نشده به حکم وطن باقی است و محل فعلی را اگر وطن قرار دادید حکم وطن دارد در غیر این صورت حکم وطن ندارد ولی در فرض سؤال در تردّد بین ساری و قائمشهر نماز قصر نمی شود.

سؤال: این جانب شغلم معلم دینی و مقیم باختران می باشم و محل کار و تدریسم آموزش و پرورش صحنه می باشد بطور دائم ایاب و ذهاب(از باختران به صحنه از صحنه به باختران) می نمایم علیهذا خود را دائم السفر دانسته و نمازهای یومیه را تمام و روزه ماه مبارک رمضان را هم می گیرم متمنی است چنانچه عمل

 صحیح است ابلاغ فرمائید؟

جواب: حکم مسافر دارید و نمازهای شما شکسته است و نمی توانید روزه بگیرید.

سؤال: هرگاه مسیر مسافری بیش از حد مسافت شرعی باشد، ولی این مسیر مثل گشت زدن بوده و حالت دور زدن داشته باشد و گاه می شود که تقریباً 60 کیلومتر را دور می زند، حکمش از نظر مسافر بودن چیست؟

جواب: مسافت دوری اگر به مقدار مسافت باشد، حکم سفر شرعی دارد که نماز در آن شکسته، و روزه صحیح نیست.

سؤال: لطفاً به مسائل زیر جواب دهید:

[1- آیا] پرسنل اجرائی جهاد سازندگی که هر روز برای کار کردن به روستاها می روند و مسافتی بیش از 4 فرسخ طی می کنند[حکم مسافر را دارند؟]

[2- آیا] پرسنل موقت جهاد به روستاها که بیش از 4 فرسخ هر روز می روند؟[حکم مسافر را دارند؟]

[3- آیا] پرسنل اداری جهاد که مسافتی بیش از 4 فرسخ از منزل تا جهاد می روند[حکم مسافر را دارند؟]

جواب: مسافت بین محل سکونت و محل کار، اگر به مقدار 8 فرسخ شرعی- ولو در مجموع رفت و برگشت- باشد حکم مسافر دارند مگر آن که شغل آنان سفر باشد مانند راننده، و میزان مسافت در غیر شهرهای بزرگ خارق العاده فاصله بین دو شهر و روستا است.

سؤال: این جانب کارمند ذوب آهن اصفهان هستم که هم اکنون در خانه سازمانی واقع درفولاد شهر که فاصله آن تا کارخانه 14 کیلومتر است ساکن می باشم که هر روز این مسافت را می پیمایم و صدای اذان به گوش نمی رسد. در ضمن وطن اصلیم سمنان است که قصد دارم بعد از بازنشسته شدن به سمنان مراجعت نمایم و دولت زمینی در فولاد شهر به من داده که مشغول ساختمان آن می باشم، بفرمائید نمازم را چگونه بخوانم؟

جواب: اگر قصد ماندن دائم در فولاد شهر ندارید، بدون قصد اقامت ده روز در یکی از دو محل حکم مسافر دارید و فرقی بین داشتن منزل و نداشتن نیست.

سؤال: این جانب وطنم کاشان است که مدت 26 سال است در تهران زندگی می نمایم و منزلم در خانه های سازمانی قصر فیروزه نیروی هوائی می باشد و محل کارم در خیابان دماوند است و منزل مادرم در علی آباد خزانه می باشد و با توجه به اینکه خانه سازمانی موقت است و نمی توانم در آن جا قصد وطن کنم آیا نمازی که در اداره و منزل مادرم می خوانم تمام است یا شکسته؟

جواب: اگر قصد توطن در تهران نکردید بدون قصد اقامت ده روز در خصوص یک محله نماز شما در فرض سؤال قصر است.

سؤال: حدود یک سال و نیم است که بالاجبار در قرچک ورامین منزلی خریده ام و به علت کارمند بودن مجبورم هر روز صبح به تهران آمده و بعد از ظهر به قرچک بازگردم و ضمناً هیچ گاه بطور مرتب حتی یک ماه هم در قرچک نبوده ام و از تهران نیز اعراض نکرده ام؛ تکلیف نماز یومیه وروزه ام در تهران و قرچک چه می شود؟

جواب: اگر تهران وطن شما است و از آن اعراض نکرده اید در محلی که وطن شما بوده نماز شما تمام است ولی در قرچک بدون قصد ماندن ده روز حکم مسافر دارید.

سؤال: شهرکی در 17- 18 کیلومتری آخر شهر تهران واقع است، عده ای برای انجام کار به تهران می آیند و بیش از مسافت شرعی رفت و آمد می کنند، تکلیف نماز این افراد چه می شود؟ و تعدادی تهران قبلا وطنشان بوده و فعلا با قصد توطن در این شهرک ساکنند و از تهران نیز اعراض نکرده اند، نمازشان چگونه است؟

جواب: از آخر شهرک محل سکونت تا محل  کار در تهران اگر به مقدار مسافت شرعی ولو در مجموع رفت و برگشت باشد، دربین راه و محل کار حکم مسافر دارند مگر آنکه محل کار در همان محله وطن سابق که اعراض نکردند باشد که در این صورت در محل کار حکم وطن باقیست و فرقی در مسأله بین کارمند و غیر کارمند نیست.

سؤال: تعدادی از برادران ارتشی در ده کیلومتری خرم آباد(بدرآباد) مشغول کار می باشند و در بین این دو محل در رفت و آمد می باشند وضعیت نماز و روزه ی این برادران چه می شود؟

جواب: کسانی که خرم آباد و بدرآّباد وطنشان نیست و نمی توانند قصد اقامت ده روز در یکی از دو محل نمایند نمازشان شکسته و روزه ایشان صحیح نیست.

سؤال: طلابی که برای تبلیغ به دو محلی که مسافت بینشان از چهار فرسخ کمتر و یا بیشتر است، می روند نمازشان در این دو محل تمام است یا قصر؟

جواب: بدون قصد اقامه ده روز در یک محل، حکم مسافر دارند.

سؤال: ما حکم العراقیین المهاجرین المقیمین فی ایران من ناحیه الصلاه، هل هی قصر، ام تمامٌ؟

جواب: بدون قصد التوطن و قصد اقامه عشره ایام فی محل واحد محکومون بحکم المسافر.

سؤال: ما حکم صلاه و صوم العراقی الذی یقیم فی الجمهوریه الاسلامیه فی ایران والذی یقطع الی العوده الی العراق متی ما تقم تحریره؟

جواب: یکون بحکم المسافر.

سؤال: شخصی که همیشه به جبهه می رود نماز خود را شکسته بخواند یا تمام؟

جواب: در غیر وطن اگر قصد ماندن ده روز در یک محل ندارد نماز قصر است ولی اگر بدون قصد در یک جا سی روز بماند از روز سی و یکم نمازش در آن جا تمام است.

سؤال: محل کار این جانب در شرکتی حدود 35 کیلومتر فاصله دارد و هر روز صبح زود به سر کار می روم و غروب برمی گردم و سالیانه مشغول کار هستم آیا نماز و روزه را چگونه ادا کنم؟

جواب: حکم مسافر دارید.

سؤال: لو کان بیت الشخص یبعد اکثر من اربعه فراسخ من محل عمله فماذا یعمل لکی تکون صلاته تامه فی دائرته و لکی یستطیع صیام شهر رمضان؟

جواب: فی فرض السؤال لا یتم فی صلوته و صومه بل یقصر.

سؤال: شخصی کار دائمی او چنین است که 24 ساعت بطور مستمر در محلی که به مقدار مسافت شرعی با محل سکونتش فاصله دارد کار می کند و 48 ساعت در محل سکونت خود می ماند تکلیف نماز و روزه او چیست؟

جواب: اگر محل سکونت وطن او نیست در هر دو محل حکم مسافر دارد و اگر وطن او است در آن جا حکم وطن و در محل کار حکم مسافر مترتب می شود.

سؤال: اشخاصی که دارای شغل معلمی بوده و باید یک هفته در روستا باشند و فقط روز جمعه را به منزل خود به شهر باز می گردند، همچنین افراد شاغل در شهر ساکن روستا، که روزانه جهت کار به شهر رفته و عصر به منزل بر می گردند. وضع نماز و روزه ایشان به چه صورت می باشد؟

جواب: اگر محل کار تا وطن به مقدار مسافت شرعی ولو در مجموع رفت و برگشت باشد در محل کار و بین راه حکم مسافر دارند.

سؤال: این جانب یکی از کارگران کارخانه تولیدی پارس توشیبای رشت هستم از محل سکونتم تا محل کار حدود 40 کیلومتر می باشد با توجه به اینکه شغل من جز جمعه هر روزه رفت و آمد است آیا نمازم قصر است؟

جواب: در مسیر و محل کار حکم مسافر دارید.

سؤال: این جانب در شهری متولد شده ام و فعلا در شهر دیگری زندگی می کنم و در نظر دارم که چند سال دیگر که بازنشسته شدم در شهری غیر از دو شهر ذکر شده زندگی کنم؛ با توجه به این که مسافت منزلم تا محل کارم 8 کیلومتر می باشد وضع نماز و روزه ام چه می شود؟

جواب: محل کار اگر داخل شهر باشد رفتن روزانه از منزل به محل کار مضر به قصد اقامت نیست و همچنین اگر محل کار خارج شهر باشد ولی بعد از قصد صحیح اقامت و یک نماز چهار رکعتی در شهر روزانه به آن جا می روید حکم اقامت به حال خود باقی است، در غیر این دو صورت درمنزل و محل کار حکم مسافر دارید.

سؤال: مسافری که صبح از وطن خود حرکت نموده و پس از پیمودن مسافت 8 فرسنگ شرعی بعد از ظهر همان روز به موطن خود مراجعت می نماید در موطن خود نماز ظهر و عصر را باید شکسته بخواند یا کامل؟

جواب: در فرض مرقوم نماز را تمام بخواند.

سؤال: احتراماً چون اشخاصی که به لحاظ شغل اداری مسافت بین وطن و محل کارشان بیشتر از حد شرعی- چهار فرسخ- است و هر روز این مسافت را طی می نمایند به فتوای حضرت مستطابعالی مسافر شناخته و نماز و روزه آن ها شکسته است، تقاضا می شود اجازه فرموده در این مسأله بتوانند از فتوای علمای دیگر که در این مسأله شخص را مسافر نمی دانند تقلید نمایند؟

جواب: مسأله از موارد رجوع به غیر نیست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -