انهار
انهار
مطالب خواندنی

لباس نمازگزار

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: آیا حدود حجابی که خانم ها در هنگام نماز خواندن رعایت می کنند باید همان حدودی باشد که در مقابل نامحرم رعایت می کنند؟ یعنی مثلا استفاده از چادری که در نور اندام انسان را مشخص می کند در نماز اشکال دارد یا خیر؟

جواب: اگر حجاب و ساتر بنحوی باشد که بدن دیده شود، کافی نیست.

سؤال: 1- اگر خانمی با لباس محفوظ مثل مانتوی گشاد و شلوار و روسری یا مقنعه بزرگ نماز بخواند درست است یا خیر؟

2- اگر خانمی در منزل با چادر کلفت و بلند ولی زیر چادر بی آستین و بی جوراب باشد نمازش باطل است یا خیر؟

جواب: 1- اشکال ندارد. 2- نماز باطل نیست.

سؤال: اگر کسی نتواند طهارت کند و از روی ناتوانی، نماز را با بدن و لباس نجس بخواند، نماز با این حالت اشکال دارد یا نه؟

جواب: در فرض عدم امکان تطهیر و عدم امکان نماز در حال برهنگی، نماز با همان حال صحیح است.

سؤال: از حضرت امام نقل شده که اگر در جبهه جنگ بر ایمان امکان غسل کردن و تعویض لباس نباشد، می توان بدون غسل و با لباس آلوده نماز خواند؛ اگر کسی اینطور نماز بخواند آیا بعداً اعاده دارد؟

جواب: اگر به طوری که وظیفه او بوده نماز خوانده اعاده ندارد.

سؤال: من یک معلول هستم و نماز می خوانم ولی اشکالاتی در این وسط است و آن هم خروج منی است و هر چند غسل می نمایم باز شبش منی بیرون می آید و من نمی توانم اینقدر به حمام بروم آیا می توانم با لباس نجس تیمم نمایم؟ خواهشمندم مشکلات مرا حل نمائید.

جواب: با لباس نجس نمی توانید نماز بخوانید و برای نماز لباس پاک داشته باشید ولی اگر غسل ضرر داشته باشد با تیمم بدل از غسل نماز بخوانید.

سؤال: من هر چند شب یک بار در رختخواب خود بول می نمایم و چون اکنون در شرائطی هستم که لباسی برای عوض کردن ندارم و هر سه ماه یک بار لباس می دهند وظیفه شرعی این جانب چیست؟

جواب: لباس را تطهیر نمائید و یا اینکه بدون آن لباس نماز بخوانید و اگر ممکن نیست مانع ندارد با همان لباس نماز بخوانید.

سؤال: بسیاری از مجروحین، فلج بوده و از کمر به پایین حس ندارند و قادر به طهارت یا وضو نیستند ولی دست و صورت آن ها سالم است آیا اینطور مجروحین اجازه دارند تیمم نموده و نماز بخوانند؟

جواب: با فرض اینکه قدرت ندارند، با تیمم بخوانند.

سؤال: اگر همسر انسان ندانسته با لباس نجس نماز بخواند آیا بر انسان واجب است که به او بگوید؟

جواب: واجب نیست به او بگوید.

سؤال: در صورتی که در روی لباس لکه کم رنگی از خون حیض باشد که با چند بار شسته شدن از بین نرود، آیا نماز خواندن با این لباس صحیح است یا خیر؟

جواب: اگر رنگ است نه خون، صحیح است.

سؤال: با توجه به اینکه عرق جنب از حرام پاک می باشد، آیا می توان با لباسی که هنگام عرق کردن بر تن بوده- بعد از غسل کردن- نماز خواند؟

جواب: اگر در لباس عرق نباشد یا خشک شده، نماز مانع ندارد.

سؤال: آیا بعد از غسل جنابت، باید همه لباسهایی را که هنگام جنب شدن بر تن داشته ایم برای نماز تطهیر کنیم؟

جواب: لباسی که نجس شده باید تطهیر شود و با لباسی که در آن عرق جنب به حرام است نباید نماز بخوانند.

سؤال: کسی که بعد از نماز متوجه شود که لباس و یا بدنش نجس بوده، نمازش صحیح است؟

جواب: صحیح است.

سؤال: آیا کسی می تواند در سربازی مقداری از سهمیه لباس هایی را که به او می دهند(مثلا از دو شلوار، یک عددش را) به خانه بیاورد و دیگران از آن استفاده کنند؟ اگر نمی تواند، نمازهایی که با آن لباس در موقع جهل به مسأله خوانده، چه صورتی دارد؟

جواب: تابع مقررات ارتش است اگر لباس عاریه به او داده شده که خودش بپوشد نمی تواند به دیگران بدهد و تصرفات در حال جهل حکم غصب ندارد و نماز صحیح است.

سؤال: دختری هستم که به علت فقر مالی، پدرم قادر نیست برایم لباس تهیه کند و درآمدی که دارد جز به خوراک و بعضی از مخارج ضروری دیگر نمی رسد؛ لذا لباس هایم را از دیگران می گیرم، مثلا مقداری از لباس هایم را از خواهرم می گیرم که بدون اجازه شوهرش برایم می آورد و... آیا نماز خواندن با این لباس ها صحیح است؟

جواب: اگر پارچه یا لباس با رضایت صاحب آن به شما داده می شود، می توانید بپوشید و نماز شما در آن صحیح است.

سؤال: لباسی که پارچه آن با پشم مخلوط است در صورتی که[آن] پارچه از ممالک غیر اسلامی خریداری شود نماز خواندن با آن جایز است یا خیر؟

جواب: اشکال ندارد.

سؤال: شایع شده که بعضی از اورکت هایی که از کشورهای غیر اسلامی وارد می شود در محل کمربند آن ها مقدار کوچکی چرم مشکی رنگ می باشد که آن از حیوانات نجس می باشد[و امکان] پاک شدن برای آن ها نمی باشد و نماز خواندن با آن باطل است که بعضی ها چرم را به دور انداخته و نمازهای خود را قضا می کنند و عده ای هم قبول نمی کنند نظر جنابعالی در این باره چیست آیا نجس است؟ و نماز خواندن با آن باطل است؟ در صورتی که انسان یقین ندارد که آن چرم پوست چه حیوانی می باشد. حکم این مسائل را بیان فرمائید.

جواب: چنانچه احراز تذکیه نشود نماز در آن جایز نیست و محکوم به نجاست است.

سؤال: در توضیح المسائل از مسأله 831  تا 833  در مورد لباس نمازگزار مرد، توضیح داده شده که از طلا نباشد، آیا منظور طلای زرد است یا طلای سرخ و سفید هم شاملش می شود(چون حضرتعالی زینت کردن به پلاتین را اجازه داده اید)؛ لذا بفرمائید که: آیا رنگ طلا شرط است یا ذات طلا؟

جواب: طلای سفید(پلاتین) اشکالی ندارد ولی اگر همان طلای متعارف باشد، جایز نیست، هر چند رنگ

 آن تغییر کرده باشد.

سؤال: حضرتعالی می فرمائید طلای سفید یا پلاتین اشکالی ندارد، ولی طلا سازان می گویند طلای سفید همان طلای زرد است که با پلاتین مخلوط نموده اند و اصلا پلاتین، فلز جداگانه ای است.

جواب: برای مردان طلای سفید اشکال ندارد مگر آن که همان طلای زرد باشد و با مخلوط کردن تغییر رنگ داده باشد.

سؤال: طلای خالص را که فلزی است نرم،  با مقداری مس مخلوط می کنند تا استحکام آن بیشتر شود، نسبت طلای خالص را«عیار» و نسبت مس را «بار» می گویند- طلای 18 عیار ینی طلائی که در هر مثقال آن(24 نخود) 18 نخود طلای خالص و 6 نخود مس وجود دارد- امروزه همان طلای زرد را با مقداری بار سفید یعنی فلز سفید رنگی که گاهی ممکن است پلاتین باشد، مخلوط می کنند و آلیاژی به دست می آید که به نام«طلای سفید» مشهور است. خلاصه آلیاژ مصرف شده در جواهر سازی،  پلاتین نیست، بلکه فقط بار آن تغییر کرده و رنگ مخلوط متمایل به سفید است.

آیا حرمت زینت طلا برای مردان، مربوط به نوع فلز مخلوط شده به آن است که اگر مس مخلوطش کنند و رنگش زرد باشد حرام و اگر با فلز سفید رنگ مخلوطش کنند و رنگش سفید شود، حلال است؟ و یا حرمت زینت مربوط به عیار طلاست؟ زیرا هر چه عیار طلا کمتر باشد رنگش به رنگ مس نزدیکتر خواهد بود و هر چه عیارش بیشتر باشد، رنگش به رنگ طلای خالص(زرد) نزدیکتر می شود.

جواب: میزان صدق طلای زرد است که در عربی به آن«ذهب» می گویند و طلای سفید اگر از این قسم نباشد، مانع ندارد.

سؤال: اگر از طلا و فلز دیگری، آلیاژی درست کنیم که نسبت طلا به آن فلز کم باشد، استعمال چنین آلیاژی

 به صورت مثلا انگشتر، برای مردان چه حکمی دارد؟

جواب: اگر صدق طلا به آلیاژ مزبور نمی کند مانع ندارد.

سؤال: منظور از کلمه«طلا»، طلای زرد است یا اینکه شامل طلای سفید یا پلاتین هم می شود؟

جواب: طلای حرام بر مرد، طلای زرد است که در عربی به آن«ذهب» می گویند.

سؤال: بعضی از ساعت های مچی ، عقربه شان طلائی رنگ یا از جنس طلا است؛ آیا نماز خواندن با این ساعت ها[برای مرد] موجب بطلان نماز است؟ بعضی از ساعت ها هم معلوم نیست که آیا جنسشان از طلا است یا اینکه فقط رنگشان طلایی است.

جواب: در هر صورت نماز را باطل نمی کند و اگر طلا بودن آن معلوم نیست، اشکال هم ندارد.

سؤال: آیا گذاشتن روکش طلا روی دندان، اشکال دارد؟ روکش پلاتین چطور؟

جواب: روکش طلا اگر برای اصلاح دندان است- نه زینت- مانع ندارد و پلاتین اشکال ندارد.

سؤال: اگر شخصی در گذشته، از روی ندانستن مسأله، دندان طلایی گذاشته و حالا که متوجه اشکال آن شده، به دکتر رجوع نموده، اما آن ها می گویند: «اگر دندان هایت را عوض کنیم، بقیه نیز هوا می کشند و از بین می روند»، تکلیف چیست؟

جواب: در فرض مذکور اشکال ندارد.

سؤال: آیا مرد می تواند از پلاتین(طلای سفید) به عنوان حلقه نامزدی استفاده کند؟ و موقع نماز اگر به دستش باشد آیا جایز است یا خیر؟

جواب: به دست کردن حلقه ی طلای سفید برای مردها اشکال ندارد و حکم طلای زرد بر آن مترتب نیست

 و نماز با آن مانع ندارد.

سؤال: در رساله، مسأله 845 چنین آمده: «بنابر احتیاط واجب باید انسان از پوشیدن لباس شهرت که پارچه یا رنگ یا دوخت آن برای کسی که می خواهد آن را بپوشد معمول نیست، خودداری کند، ولی اگر با آن لباس نماز بخواند، اشکال ندارد» خواهشمندیم در این مورد توضیح بیشتری بفرمائید!

جواب: مقصود این است که حرام است تکلیفا علی الاحوط و اما پوشیدن آن در حال نماز، مانع از صحت آن نیست.

سؤال: آیا شلوار و بلوز مردانه، پوشیدن و نماز خواندنش برای زن اشکال دارد؟

جواب: اگر از لباس های مخصوص مردان محسوب نباشد، اشکال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -