انهار
انهار
مطالب خواندنی

شروط عوضین

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 89: خرید و فروشی که ثمن مبیع در آن معین نشده است چگونه است؟

جواب:   در فرض مرقوم معامله باطل است.

سؤال 90 : یکی از روستا های شهرستان قزوین دارای میدانی است که برابر نقشه مهندسی تعبیه گشته است که از این میدان خیابان هایی نیز منشعب شده است و این میدان در بدو امر برای میدان عمومی و فضای سبز در نظر گرفته شده است. ولی اکنون اشخاصی در نظر دارند این میدان را به ملک شخصی تبدیل کنند و خرید  فروش نمایند، بنابراین از حضرت امام استدعا دارد که بفرمایند آیا تفکیک و خرید و روش این میدان از نظر شرعی به چه نحو است؟

جواب:  تفکیک و خرید و فروش میدان عمومی جایز نیست.

سؤال 91 :در ده ما قطعه زمین بایری بوده که جزو یک دانگ محل بوده و صاحبان مین دانگ که چند نفر بودند آن را که دو هزار متر بوده هر متری 8 تومان خریده ام و پس از دو سال به دیگری فروختم متری 12 تومان و حال اهل محا آمده و می گویند که این زمین مال همه مردم محل است و باید پول آن را بدهی صرف منافع و مایحتاج محل کنیم و رفتند از کسی که زمین را به من فروخته پول آن را گرفته و آمده اند به من می گویند باید متری چهار تومان که اضافه فروخته ای بدهی. حال بفرمایید آیا من شرعاً آنچه اضافه فروخته ام متری چهار تومان را بدهکارم یا خیر؟

جواب:   اگر زمین فروخته شده موات یا حریم ده بوده فروش باطل است و اهل محل نیز حقی بر پول ندارند و اگر ملک مشترک بوده و بدون اجازه همه شرکاء تقسیم و فروخته شده هر دو معامله نسبت به حق سایر شرکا فضولی است و هر کدام را اجازه کنند سهم خود را از ثمن آن حق دارند.

سؤال 92 :شخصی در مدت سه سال پیش قطعه زمینی به مساحت 10500 مترمربع را واقع در یازده کیلومتری جادۀ قم به کاشان بدون آنکه محل واقعی آن را بداند فقط با داشتن نقشه و سند به دیگری می فروشد و خریدار بعد از انجام معامله برای دیدن زمین به اتفاق فروشنده و واسطه به نقطه مشخصی می آیند و پیاده می شوند و فروشنده بدون اینکه بگوید زمین در کجا است واسطه با نقشه می گوید این زمین با دو پلاک بالاتر و یا پایین تر در همین حدود می باشد و خریدار قبول می کند اما با گذشت زمان که خریدار می خواهد زمین مذکور را به دیگری بفروشد معلوم می شود در آن حدودی که نشان داده بودند نمی باشد اینک خریدار مدعی است که من به این زمین در همان حدود که نشان داده اند می خواهم و فروشنده می گوید چون من بدون دیدن زمین آن را خریده ام و نمی دانستم در کجا است فروخته ام حالا با هم اختلاف پیدا کرده ایم خواهشمند است تکلیف این دو نفر را معلوم فرمایید؟

جواب:   در فرض مکور معامله باطل است.

سؤال 93 : قراردادی به نام ملکی بسته می شود ولی این قرارداد به هیچ وجه زمین و یا ملک را مشخص نمی کند یعنی هیچ نوع حدود و مشخصات زمین در قرارداد مزبور وجود ندارد آیا این قرارداد صحیح است یا باطل؟

جواب:   باید حدود و مشخصات مبیع معلوم باشد که غرر مرتفع شود والّا معامله صحیح نیست.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -