انهار
انهار
مطالب خواندنی

مصرف خمس -سهم امام علیه السلام

بزرگ نمایی کوچک نمایی

شک در تعلّق خمس و پرداخت خمس

سؤال353. چیزى را که انسان نمى داند به آن خمس تعلّق گرفته یا نه و یا نمى داند خمس آن را داده است یا نه، آیا خمس دارد؟

پاسخ:صورت اوّل خمس ندارد و در صورت دوّم که تعلّق خمس به آن یقینى است، باید خمس بدهد

پرداخت خمس براى رفع تردید

سؤال354. اگر انسان در درآمد سالانه ى خود دقیق نبوده و پس از بررسى در آخر سال به مقدارى پول برخورد کند که نداند به چه صورت به دست او رسیده، آیا از راه معامله بوده یا با دریافت وام قرض الحسنه و یا دیگر موارد، آیا مى تواند جهت رفع تردید خمس آن را پرداخت کند؟

پاسخ:اگر یقین ندارد که آن نقدینه متعلّق خمس واقع شده، خمس آن واجب نیست. ولى براى رفع تردید، تخمیس مانع ندارد.

ندانستن مبلغ جنس هاى مصرف شده

سؤال355. اینجانب در سال هاى گذشته، گاهى مقادیرى پارچه و چیزهاى دیگر براى مصرف خانواده نگهدارى و پس از چند سال بدون پرداخت خمس مصرف کرده ام و در حال حاضر که تصمیم به پرداخت خمس آن ها دارم نمى دانم مقدار و قیمت آن چه قدر بوده است. وظیفه چیست؟

پاسخ:به اندازه اى که یقین دارید، خمس آن را بپردازید و احتیاطا با حاکم مصالحه کنید.

شک در تاریخ درآمد

سؤال356. کسى که بعد از بلوغ فقط در یک مورد درآمد داشته است که تاریخ آن هم مجهول است و شک داشته که آن مبلغ را صرف مؤونه نموده است یا نه، و بعد از چند سال آن مبلغ را مصالحه کرده، آیا سال خمس او همان تاریخ مصالحه مى باشد؟

پاسخ:در تعیین سال خمس مخیّر است و عملاً با حصول فایده جدیده یا شروع به کسبى که درآمد تدریجى دارد، شروع مى شود.

چیزى که شک در گذشت سال بر آن هست

سؤال357. در لابلاى اثاث منزل یا کتاب ها مبلغى پول یا نظیر آن را مى بینیم که شکّ مى کنیم سال بر آن گذشته است یا خیر، آیا باید خمس آن را داد؟

پاسخ:اگر معلوم نشد، خمس ندارد.

شک در این که پول هاى مصرف شده در سال هاى قبل متعلّق خمس بوده یا نه

سؤال358. اگر کسى شک کند آیا پول هایى که در سال هاى قبل مصرف کرده، متعلّق خمس بوده یا نه تکلیف او چیست؟

پاسخ:اگر سال خمسى دارد، تکلیفى ندارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -