انهار
انهار
مطالب خواندنی

نماز مسافر

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: اگر مسافر با قصد اقامه ده روز یک نماز چهار رکعتی شروع کرد اماما یا ماموما ولی در بین شک کرده و به وظیفه عمل کرده مثلا کثیر الشک بوده و به شک اعتنا نکرد و پس از اتمام نماز از قصد اقامت ده روز منصرف شده آیا تا وقتی که در محل است باید نمازش را تمام بجا آورد؟

جواب: در مفروض سوال به وظیفه نماز چهاررکعتی عمل کرده و تا در محل است نماز او تمام است.

سؤال: شخصی دارای شغل واحدی است مثل معلم و دبیر و محل کار او دو شهر مختلف است مثلا یکی کاشان که از قم هر هفته 3 روز به کاشان می رود و دیگری اراک که هر دو هفته یک بار به اراک می رود آیا شغل واحد است و کثیر السفر است؟

جواب: ظاهرا کثیر السفر است در هر دو شهر.

سؤال: کسانی که در جایی ساکن می شوند ولی نمی دانند چند مدت در آنجا خواهند ماند برای همیشه می مانند یا موقتا- این افراد (مانند طلاب) تا چند وقت بمانند آنجا حکم وطن برایشان پیدا می کند؟

جواب: اگر قصد وطن همیشگی ندارند احکام وطن بار نمی شود.

سؤال: شخصی قصد اقامه پنج رو ز در محلی داشته ولی هنگام ورود به آن محل به کلی فراموش کرده و جدا قصد ده روز نموده آیا اقامه محقق می شود؟

جواب: بله دومی حساب است که فعلی است و اولی تقدیری است.

سؤال: کسی کثیرالسفر است و نماز او تمام است اگر به مقدار کمتر از مسافت مثلا سه فرسخ از محل کار یا محل اقامت برود نماز او در سه فرسخی چگونه است؟

جواب: نماز او تمام است و کسی که اقامه عشره کرده اگر مادون مسافت هر روز برای تبلیغ و نماز جماعت برود و برگردد  اگر شب را بیتوته نکند مضر به قصد اقامه او نیست.

سؤال: شخصی هر ماه 15 روز  در سفر شغلی است و 15 روز در وطن می ماند حکم نماز و روزه او چیست؟

جواب: بعید نیست اگر مدت مدیدی به این منوال ادامه دهد عرف به او کثیرالسفر بگویند پس در 15 روزی که در سفر می رود حکم کثیرالسفر دارد و 15 روزی که می ماند قطع می شود پس از اشتغال به سفر در سفر اول شکسته است.

سؤال: کثیرالسفر اگر ده روز پی در پی در وطن بماند ولو بدون قصد یا  در غیر وطن با قصد اقامه آیا کثرت سفر بهم می خورد حال اگر سفر زیارتی یا تفریحی برود که ادامه سفر شغلی نیست و ده روز هم پی در پی نمانده کثرت سفر او بهم می خورد یا نه؟

جواب: کثرت سفر او بهم می خورد.

سؤال: شخص کثیرالسفر تعطیلات نوروز را که 15 روز است در منزل می ماند برای اینکه کثرت سفر قطع نشود یک سفر مصنوعی به محل کار می رود و برمی گردد آیا این نوع سفر کافی است؟

جواب: کثرت سفر او بهم نمی خورد

سؤال: پدر و مادر شخصی اهل تهران هستند و وطن آنها تهران است وطن دومی را انتخاب کرده اند که قم است و در آنجا مدتی زندگی می کنند در قم از آنها دختری متولد شده پس از بلوغ و تکلیف آیا دختر هم دارای دو وطن است به تبعیت از پدر و مادر یا نه؟

جواب: همچنانکه در وطن واحد میزان تبعیت عرفیه است همچنین است در وطنین به این معنا که ولد هر گاه مستقل شد از پدر ومادر ولو بعد از بلوغ مقصد خود او میزان است اگر مستقل نشد ولو بعد از بلوغ وطن پدر و مادر وطن او می شود چه یک وطن و چه دو وطن.

سؤال: وطن پدر و مادر در دهات اصفهان است ولی سی سال است که به اصفهان منتقل شده اند و من نیز متولد آنجا هستم پدرو مادر من هنوز از دهات اعراض نکرده اند آیا دهات (وطن ایشان) وطن من هم حساب می شود در حالی که نه مسقط الراس من آنجا است و نه آنجا بزرگ شده ام؟

جواب: بعید نیست تا مادامی که پسر از وطن پدر و مادر اعراض نکرده استصحاب و طنیت در حال صِغَر داشته باشد چون در حال صغر تابع بوده و هرگاه  می خواست نماز بخواند در وطن پدر و مادر تمام بود.

سؤال: کسی که محل اقامت او قم و محل کار او تهران است و هر روز این راه را می رود و برمی گردد (یا هفته ای دو روز) هر گاه به تهران رفت و از آنجا به دو فرسخی مادون مسافت، حکم نماز و روزه اش چیست؟

جواب: اگر از قم به مقصد دو فرسخی تهران برود و در تهران کاری ندارد مثل ایام تعطیل نماز او شکسته و مسافر است و اما اگر برای کار همیشگی به تهران رفت و از آنجا به دو فرسخی، اگر بیتوته نکند و برگردد نماز او در آنجا تمام است.

سؤال: شوهر اهل تهران است و زوجه اهل قم، پس از ازدواج زوجه به تهران می رود هرگاه به قم مسافرت کند نماز او چه حکمی دارد؟

جواب: همان معیاری که در ولد معیار تبعیت بود در زوجه هم معیار است و آن تبعیت عرفیه است پس زوجه هر گاه در مسکن مستقل باشد معیار قصد خود اوست نسبت به وطن اصلی خود و نسبت به وطن شوهر، هر چند در حین عقد اختیار مکان  به شوهر داده شده باشد و هر گاه مستقل نباشد و مقهور باشد در مسکن معیار قصد شوهر است هر چند اختیار مکان در حین عقد با زوجه باشد.

سؤال: شخصی برای خریدن وسیله قتل مومن محترم سفر می رود آیا سفر معصیت است و نماز تمام یا نه؟

جواب: چون خود سفر معصیت نیست و غایت از ان هم معصیت نیست بلکه مقدمه آن است و مقدمه حرام حرام نیست مگر جزاء اخیر علت تامه، پس داخل در سفر معصیت نیست و نماز قصر  است.

سؤال: کسی که 9 ماه از سال را در شهری معلم است و هر روز رفت و آمد می کند و سه ماه تابستان را هم در شهر دیگری اشتغال به تدریس دارد و هر روز رفت و آمد می کند آیا در هر دو شهر کثیرالسفر است؟

جواب: اگر به حد مسافت باشد در هر دو کثیر السفر است.

سؤال: اگر قصد دارد به سه فرسخی برود و در بین راه پس از طی یک فرسخ در راه فرعی یک فرسخ می رود و برمی گردد و مسیر خود را ادامه می دهد که مجموع مسافت پنج فرسخ می شود آیا با اینگونه سیر کردن سفر محقق می شود؟

جواب: چون ذهاب پنج فرسخ و ایاب سه فرسخ است احتیاط در جمع است اگر چه مجموع هشت فرسخ باشد بلکه باید ذهاب کمتر از چهار فرسخ نباشد همچنین ایاب کمتر از چهار فرسخ نباشد.

سؤال: کثیر السفر سفر اول را که شروع می کند چند روز در مقصد می ماند و سپس بر می گردد آیا تمام  مدت سفر اول محسوب می شود؟

جواب: تمام مدت، سفر اول است تا به محل اقامت برگردد.

سؤال: شخصی قصد کرده ده روز در محلی بماند و از اول قصد داشته وسط ده روز به محلی که کمتر از مسافت شرعی است برود و یکی دو شب در آنجا بماند و سپس برگردد  و به محل اقامه نماز و روزه او در دو محل چگونه است؟

جواب: قصد اقامه در دو محل صحیح نیست و قصد محقق نمی شود و نماز شکسته است.

سؤال: شخصی هر هفته یک بار مسافرت می رود برای ملاقات با بستگانش  که در شهرهای مختلف سکونت دارند مثلا هفته ای به تهران و هفته ای دیگر به کاشان و هفته ای دیگر به اصفهان می رود و همین طور مکررا سفر می کند آیا تعدد مقصد هم مانند مقصد واحد است و این شخص کثیرالسفر است یا نه؟

جواب: بله کثیرالسفر است.

سؤال: اگر مسافر با قصد اقامه ده روز یک نماز چهاررکعتی شروع نمود اماما یا ماموما و در بین نماز شک کرد و رجوع به حافظ نمود یا کثیرالشک بود وبا شک در رکعات یا افعال طبق کثیرالشک عمل نمود و بعد از نماز از قصد اقامه ده روز منصرف شد آیا تا در محل است باقی بر تمام است؟

جواب: در مفروض سوال به وظیفه نماز چهاررکعتی عمل کرده و تا در محل است نماز او تمام است.

سؤال: شخصی قصد اقامه ده روز کرده سپس فراموش کرده و نماز را شکسته خوانده و یا اصلا نماز چهاررکعتی را نخوانده نسیانا و یا عصیانا و بعدا از قصد اقامه منصرف شده بقیه ایامی که در آنجاست تمام بخواند یا شکسته؟ همچنین قضای نمازهایی که قبل از انصراف از او فوت شده  تماما قضا کند یا قصراً؟

جواب: نمازهایی که بعد از انصراف می خواند قصرا بخواند و قضای نماز گذشته پیش از انصراف را تماما قضا کند و همچنین نمازی که اشتباها قصر خوانده تماما قضا کند.

سؤال: زنی اهل شیراز بوده و شوهرش اهل اصطهبان و پس از ازدواج زن قهرا باید با شوهرش زندگی کند ولی زن از وطن خود که شیراز است اعراض نکرده آیا وقتی به شیراز مسافرت می کند نمازش و روزه اش چگونه است؟

جواب: اگر زن در عقد ازدواج شرط مکان و اختیار مکان را با خود قرار داده در اتخاذ وطن و اعراض از آن مستقل است و در غیر این صورت عرفا تابع شوهر است در وطن و اعراض، هر دو.

سؤال: کثیرالسفری که ده روز در وطن می ماند کثرت سفر او قطع می شود سفر اول قصر است و سفر دوم تمام ، حال سفر اول او یک هفته طول می کشد آیا در تمام مدت تا قبل از مراجعت نماز قصر است؟

جواب: تمام یک هفته سفر اول اوست و قصر است.

سؤال: شخصی که قم وطن اوست به چهار فرسخی قم سفر میکند و قصد اقامه عشره در آنجا می نماید پس از چند روز برای سرکشی به خانواده خود به قم می آید و برمی گردد آیا این رفت و آمد به حکم سفر است و قصد او را بهم می زند؟

جواب: چون مرور به وطن می کند سفر محسوب  نمی شود و قصد اقامه او باقی است.

سؤال: شخصی کثیر السفر است و ساکن تهران می باشد و کرج محل شغل اوست در این خلال به مشهد می رود پس از مراجعت آیا به مجرد رسیدن  به طهران که وطن او نیست نماز تمام است یا نه؟

جواب: بله تمام است در صورتی که ده روز در مشهد نمانده باشد.

سؤال: کسی که تصادف کرده  به دکتر مراجعه کرده دکتر تشخیص داده تمام سال را باید برای استراحت اعصاب سفر کند نماز او تمام است یا شکسته؟

جواب: اگر ممتد شود که صدق کند سفر شغل اوست نماز او تمام است.

سؤال: کسی که حکم راننده را دارد آیا باید بعد از تمام شدن سفر اول بلافاصله نمازش تمام می شود (و حکم راننده را پیدا می کند) یا تا شروع به سفر دوم باید نماز را جمع بخواند؟

جواب: تا انشاء سفر دوم نکرده قصر است.

سؤال: آیا برای مقیم عشرة ایام بعد از تحقق اقامه به ماندن ده روز در محل اقامه یا به خواندن یک نماز چهاررکعتی اداء حکم بیتوته در محل قصد ثابت است؟

یا این حکم مختص به کسی است که می خواهد قصد عشرة نماید و در هر صورت اگر کسی بعد از خواندن یک نماز چهاررکعتی یا ماندن ده روز در محل قصد اقامه نکند و مدتی نماز را تمام خوانده و روزه را گرفته باشد تکلیفش چیست؟

جواب: در هر صورت شبها نمی تواند در غیر محل قصد بیتوته کند و در همین فرض اگر بر خلاف وظیفه عمل نموده است باید احتیاط نماید.

سؤال: اینجانب برای کار از ابرقو به شیراز رفته ام و مدت هفده سال است که در شیراز سکونت دارم و خانه مسکونی هم دارم ولی بنای جدی بر ماندن همیشگی در شیراز را نداشته ام و ممکن است در آینده به ابرقو برگردم آیا با توجه به ماندن این مقدار در شیراز و داشتن خانه مسکونی باید نمازم را تمام بخوانم و حکم وطن دارد یا نه؟

جواب: اگر بنای ماندن همیشگی ندارید شیراز وطن نمی شود و اگر قصد اقامه ده روز کردید نماز تمام است والا شکسته است.

سؤال: مدت مدیدی است از ابرقو برای کار به شیراز آمده ام ولی از ابرقو اعراض نکرده ام و بنای همیشگی برای زندگی در شیراز نداشته و ندارم ولی در شیراز هم اکنون صاحب خانه هستم و به جهت زیاد ماندن نمازم را تمام می خوانم فرزندان اینجانب که بعضی قبل از عزیمت به شیراز در ابرقو به دنیا امده اند و یکی از آنها در زمانی که در شیراز ساکن بودیم ولی در سفری که ابرقو رفته بودیم در آنجا به دنیا امده و دو تن دیگر هم در شیراز به دنیا آمده اند حکم نماز و روزه فرزندان اینجانب در شیراز و در ابرقو با توجه به اینکه من هم در در هر دو جا نماز را تمام می خوانم چگونه است شکسته یا تمام؟

جواب: تا مادامی که از ابرقو اعراض نکرده اید نماز شما در آنجا تمام است و فرزندان شما در هر سه مورد تابع شما هستند مگر مستقل بشوند و اعراض کنندو در شیراز تابع قصد اقامه شما هستند مگر مستقل بشوند.

سؤال: بعضی از ائمه جمعه هر هفته از محل اقامت برای اقامه جمعه به مسافت شرعی می روند و بر می گردند که از مصادیق کثیرالسفر می باشد گاهی اوقات در ارتباط با این شغل سفری به مرکز استان می روند برای برگزاری سمینار ائمه جمعه در این سفر وظیفه انها نسبت به قصر و اتمام چیست؟

جواب: اجرای کثیرالسفر در این قسم محل اشکال است وظیفه قصر است.

سؤال: شخصی کثیرالسفر است و هر روز از محل اقامت خود برای تدریس به شهر دیگری می رود حال اگر شغل خود را عوض کند و برای شغل دیگری همان سفر را برود حکم نماز و روزه چگونه است؟

جواب: پس از تغییر شغل سفر اول قصر است و سفر دوم تمام.

سؤال: شخصی برای شغل خود به شهرهای مختلف سفر می کند مثل بازرس ادارات یا سیم بان که مامور اصلاح خرابی سیم های بین راه است آیا از مصادیق کثیرالسفر است با این که قصد واحدی ندارد؟

جواب: اگر جامع واحدی داشته باشد مقصد واحد می شود و در مورد سوال وحدت جامع موجود است و کثیرالسفر است.

سؤال: شخص کثیرالسفر اگر در غیر وطن ده روز بدون قصد بماند آیا کثرت سفر او قطع می شود یا نه؟

جواب: در فرض مذکور احوط در سفر اول جمع است بین قصر و اتمام.

سؤال: شخصی در تمام سال یک ماه مسافرت می رود و هر روز به مقدار مسافت به محل کار می رود و بر می گردد و یک ماه در بلد می ماند آیا کثیرالسفر است؟

جواب: بعید نیست حکم کثیرالسفر را دارا باشد و وقتی در بلد می ماند سفر اول شکسته است.

سؤال: شخصی قصد اقامه در محلی  نموده ولی  محل کار او در فاصله سه فرسخی است که هر روز باید به محل کار برود و چند روز یک بار شیفت کار او در شب است آیا ماندن شب در محل کار مضر به قصد اقامه است یا نه؟

جواب: اگر در محل کار بیتوته نکند  مضر نیست و در مورد کسی که شبها کار می کند بیتوته او روز است.

سؤال: با عنایت به اینکه شهر ملبورن استرالیا پنج برابر  شهر تهران وسعت دارد آیا از بلاد کبیره محسوب می شود ؟

جواب: هر گاه صدق اسم شهر بر نقاط مختلف آن مانند صدق اسم شهر بر محله های آن باشد شهر واحد است و اگر از قبیل صدق اسم استان و کشور بر شهرهای استان و کشور باشد حکم بلاد کبیره را دارد.

سؤال: زن که  در وطن تابع شوهر شده است برای تحقق وطن آیا باید مقداری اقامت کند تا وطنیت محقق شود مثل وطن اتخاذی یا لازم نیست؟

جواب: وطن تبعی وطن اتخاذی نیست و به محض رفتن به خانه شوهر نماز او تمام است.

سؤال: وطن فرزند تابع ابوین است اگر پدر یک وطن و مادر یک وطن داشته باشد فرزند  تابع کدامیک است آیا تابع هر دو است و دو وطن دارد؟

جواب: فرض مساله در جایی است که زوجه تابع شوهر نباشد و در این فرض فرزند تابع کسی است که با او ملازمت دارد و در صورتی که با هر دو باشد دو وطن دارد.

سؤال: شخصی در اثر تصادف بیهوش شده و او را به شهری دیگر می برند در بیمارستان به هوش می آید نماز او قصر است یا تمام؟

جواب: دخول در تابع مُکرَه و مجبور مشکل است با فرض عدم قصد اصلا، احوط جمع است بین قصر و اتمام مگر به سفر برود.

سؤال: مسافت شهر فومن تا رشت با توجه به توسعه شهری به مسافت شرعی نمی رسد و کمتر از 4 فرسخ است ولی اگر بخواهیم به محلی که مقصدمان باشد برویم بیش از 4 فرسخ می باشد آیا ملاحظه محل  مقصد داخل شهر برای مسافت کافی است؟

جواب: مبدا، مسافت دیوار یا سور بلدی است که سفر از آنجا شروع می شود و منتهای مسافت، دیوار یا سور بلدی است که به آنجا مسافرت می کند و مقصدی که داخل بلد است معیار نیست بلکه خود بلد معیار است.

سؤال: شوهر کثیرالسفر است در بعضی از سفرها همسر خود را به همراه می برد آیا زوجه در این فرض هم تابع است؟

جواب: تابع نیست.

سؤال: شخصی کثیر السفر بوده ولی به فتوای مرحوم امام ره نماز را شکسته می خوانده اینک رجوع کرده به جنابعالی آیا برای تمام خواندن نماز باید رعایت سفر اول و دوم را بکند یا چون موضوع قبلا محقق بوده به محض رجوع نماز را تمام می خواند؟

جواب: در موضوع واحد دو فتوا نیست و حکم، موضوع را عوض نمی کند و تعدد فتوا موضوع را متعدد نمی کند پس کثرت سفر محقق بوده و در سفر اول هم نماز تمام است.

سؤال: شخص کثیرالسفر که با ماندن ده روز با قصد اقامه در غیر وطن حکم کثرت سفر قطع می شود مجددا که به کار معمولی مشغول می شود به مدت یک ماه بیشتر به کار معمولی ادامه نمی دهد وظیفه او در این مدت چیست؟

جواب: احوط جمع است.

سؤال: شخصی قصد اقامه ده روز در محلی کرده سپس به قصد مادون مسافت از محل اقامه خارج می شود ولی قهرا و بدون آگاهی و اختیار بیش از چهار فرسخ می رود آیا قصد او بهم می خورد؟

جواب: قصد بهم نمی خورد چون قصد مسافت نکرده و قصد طی مسافت از اول شرط است.

سؤال: شخصی که دائما بین قم و تهران رفت و آمد می کند کثیرالسفر محسوب می شود حال اگر همین شخص شغل دومی نیز پیدا کند که هفته ای دو روز به کاشان هم رفت و آمد می کند که باز کثیرالسفر می شود آیا سفر اول شکسته است و دوم تمام یا چون از اول کثیرالسفر بوده سفر اول ندارد؟

جواب: سفر اول هم نسبت به شغل دوم تمام است چون بقای کثرت سفر است و حدوث نیست.

سؤال: کسی که در کمتراز ده روز مرتب در حد مسافت شرعی سفر می کند برای کارهایی که درامد زندگی و امرار معاش او مربوط نیست مثل شرکت در مجالس دینی و زیارت و تبلیغ و صله رحم و غیره آیا او هم مثل «من شغله السفر» روزه و نمازش کامل و تمام است؟

جواب: در «من شغله السفر» باید غرض واحد باشد هر چند شغل درآمد دار که اعاشه و امرار معاش به ان می کند نباشد، پس اگر برای غرض واحد مثل زیارت سفر را تکرار می کند کثیرالسفر است ولی اگر غرض متعدد شد ، مثل اینکه سفری برای زیارت و سفری برای عیادت و غیره باشد کثیرالسفر نیست.

سؤال: مردی دارای وطنی است  اصلی و از آنجا اعراض نکرده ولی وطن دیگری اختیار کرده پس از ازدواج زن در وطن دوم تابع است آیا در وطن اصلی هم تابع است؟ در صورتی که در آنجا سکونت فعلی ندارد و مرد در آنجا نماز را تمام می خواند؟

جواب: زن تابع است اگر شرط مکان نکرده باشد چه در وطن اصلی شوهر چه در وطن اتخاذی .

سؤال: شخصی مدت سه ماه در محلی اقامت موقت داشته سپس قصد اقامت دائمی و توطن درآنجا می کند آیا به محض قصد توطن نماز او تمام است یا یکک ماه باید از تاریخ قصد توطن بگذرد؟

جواب: باید یک ماه از تاریخ قصد توطن بگذرد و سه ماهی که بدون قصد توطن بوده کافی نیست.

سؤال: شخص کثیرالسفر از محل شغل مادون مسافت می رود آیا مثل قاصد عشرة ایام است در حکم مزبور؟

جواب: بله مثل قصد ده روز است که اگر مادون مسافت بیتوته نکند نماز و روزه او در آنجا صحیح است و اگر بیتوته کرد اشکال دارد ولی وقتی برگشت به محل کار تمام است مگر ده روز فاصله شده باشد.

سؤال: شخصی که کثیرالسفر است اگر به سفر غیر شغلی برود که نماز شکسته و روزه باطل است وقتی به محل اقامت یا محل کار می رسد  قبل از ظهر یا بعد از ظهر می تواند قصد روزه کند یا نه؟

جواب: کثرت سفر به یکی از این دو امر به هم می خورد اقامه ده روز در وطن ولو بدون قصد یا در غیر وطن با قصد، و در فرض سوال هیچ یک محقق نشده پس اگر قبل از ظهر به محل کار یا اقامت برسد می تواند روزه بگیرد مانند وطن.

سؤال: شخصی قصد اقامه ده روز در محلی کرده و پس از یک  نماز چهاررکعتی از قصد خود منصرف شده و می خواهد کمتر از ده روز بماند که نمازش تمام است آیا روزه هم می تواند بگیرد؟

جواب: بله می تواند روزه بگیرد.

سؤال: شخص کثیرالسفر که فرموده اند اگر در غیر وطن ده روز با قصد اقامه بماند کثرت سفرش به هم می خورد اگر در جایی قصد ماندن نه روز داشت ولی پس از نه روز سه یا چهار روز دیگر هم بدون قصد قبلی ماند کثرت سفر او به هم می خورد یا نه؟

جواب: احوط در سفر اول جمع است بین قصر و اتمام.

سؤال: شخصی است وطن او قم می باشد یک هفته تهران می رود و دو هفته در قم استراحت می کند حکم نماز و روزه او چگونه است؟

جواب: کثیرالسفر نیست و نماز او در تهران شکسته است و روزه نمی تواند بگیرد.

سؤال: شخصی در ماه هفت روز هر روز به مسافت شرعی می رود و بر می گردد و پس از هفت روز 23 روز در وطن خود می ماند آیا کثیرالسفر محسوب می شود؟

جواب: اگر بنابراین برنامه داشته باشد و تکرار شود کثیرالسفر است و وقتی در وطن می ماند بیش از ده روز ولو بدون قصد قطع می شود.

سؤال: شخصی به قصد مسافت 20 کیلومتر از محل سکونت خارج می شود ولی در فاصله 10 کیلومتری 3 کیلومتر به طرف قریه ایی حرکت می کند و برمی گردد و مجددا در همان جاده به حرکت ادامه می دهد که مجموع 26 کیلومتر می شود آیا نماز  قصر است یا تمام؟

جواب: سفر محقق می شود مثل کاف کوفی، خط غیر مستقیم است.

سؤال: در مورد کثیرالسفر فرموده اید اگر ده روز پی در پی ولو بدون قصد و در غیر وطن با قصد بماند کثرت سفر بهم می خورد حال اگر 10 روز در وطن نماند ولی 15 روز مثلا سفر غیر شغل داشته و خانواده خود را به این طرف و آن طرف برده ولی در یک جا نمانده آیا کثرت سفر بهم می خورد یا نه؟

جواب: جز با اقامت 10 روز کثرت سفر قطع نمی شود.

سؤال: شخصی کثیرالسفر که هفته ای دو روز به تهران می رود بعضی از هفته ها یک یا دو روز زودتر از وقت مقرر به تهران می رود برای کار شخصی که مربوط به شغل دائمی او نیست وظیفه او در این دوروز چیست؟

جواب: وظیفه او قصر است و مانند سفر زیارت است.

سؤال: آیا با سه ماه سفر مکرر کثرت سفر محقق میشود؟

جواب: ظاهر تحقق کثرت سفر است با سه ماه.

سؤال: شخصی کثیرالسفر ده روز در وطن بدون قصد مانده و بقیه مدت سه ماه کمتر است آیا هنوز کثیرالسفر است؟

جواب: احوط در بقیه مدت جمع است بین قصر و اتمام.

سؤال: کسی که در مکلف به جمع بین قصر و اتمام است به قصد نماز قصر شروع کند و غفلهً سه رکعت خوانده آیا می تواند یک رکعت دیگر بخواند به قصد تمام و آن را به جای تمام حساب کند و نماز قصر را بعدا خواند؟

جواب: بعید نیست مانند تخییر در اماکن اربعه باشد که تخییر استمراری است و عدول جایز است و عدول از حقیقتی به حقیقت دیگر جایز نیست مثل عدول از ظهر به عصر و اما از نماز ظهر قصرا به ظهر تماما مانعی ندارد.

سؤال: شخصی کثیرالسفر که برای شغل و کار ادار هر روز از شهری به شهر دیگر می رود گاهی به ماموریت کوتاه مدت و بلند مدت می رود حکم آن چیست؟

جواب: کثرت سفر او در دو شهر محل کار و محل سکونت او محقق شده و  ماموریت کوتاه و بلند مدت خارج از ان است و کثرت سفر به آن محقق نمی شود بلکه مثل سفر زیارت و سیاحت است که قصر است مگر قصد ده روز نماید بله اگر ماموریت از تبعات و لوازم شغل اصلی باشد که به آن کثرت سفر محقق شده ملحق به آن است ولی ماموریت های اتفاقی و مستقل حکم سفر را دارد نه کثیرالسفر.

سؤال: شخصی که در قم ساکن است و هر روز برای کار خود به تهران می رود کثیرالسفر است حال اگر به واسطه اقامت ده روز  در قم قطع شود بفرمایید سفر اول و دوم را چگونه حساب می کند؟

جواب: ظاهر این است که ذهاب و ایاب یک سفر محسوب می شود


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -