انهار
انهار
مطالب خواندنی

احکام کارمندان و کارگران و کسبه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 437- کارکنان ادارات و مانند آن که وطن یا محلّ اقامت (سکونت) آنها جائی، و محلّ کار آنها جای دیگری است و هر روزه (مگر ایام تعطیل) قطع مسافت مینمایند آیا نمازشان تمام و روزه دارند یا خیر؟ و اگر افراد فوق الذکر یک هفته در محل کار و یک هفته برای استراحت در منزل باشند چه حکمی دارند؟

جواب:  اگر چندین ماه همه هفته قطع مسافت شرعیه را مینمایند نمازشان تمام وروزه‌شان صحیح است چه همه روزه رفت و آمد کنند چه یک هفته در منزل و یک هفته در محلّ کار باشند و ده روز در منزل چه با قصد چه بی‌قصد یا در محلّ کار با قصد نمانند.

سؤال 438- کارمندی که به دستور مافوق مقید است سه روز در یک شهرستان کار کند با فاصله 130 کیلومتر، سه روز دیگر هفته را در شهرستان دیگر انجام وظیفه نماید نمازش را قصر بخواند یا تمام؟

جواب:  در فرض سؤال باید نمازش را تمام بخواند.

سؤال 439- شخصی محلّ کارش در اصفهان است هفته‌ای پنج روز در محلّ کار است و دو روز برمی‌گردد به وطن در یزد هفته دیگر پنج روز در محل کار است و دو روز در قم می‌ماند که مسافر است نماز و روزه این شخص در محل کار حکمش چیست؟

جواب:  در مورد سؤال نماز و روزه شخص مذکور در وطن و محل کار و در بین راه و محل کار و وطن تمام و صحیح است ولی در دو روز مسافرت به قم که جهت شغل نیست نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.

سؤال 440- کسی شغلش کاسبی است فقط هفتگی می‌رود 4 روز می‌ماند نماز و روزه این شخص چطور می‌باشد؟

جواب:  اگر هر هفته جهت شغل می‌رود و برمی‌گردد نماز او تمام و روزه صحیح است. و اللّه العالم.

سؤال 441- افرادی مدت 5 الی 15 سال و بیشتر در یک شرکت کار می‌کنند بعضی از آنها محلّ کار و سکونتشان در کنار یکدیگر می‌باشد. و بعضی از آنها فاصله محل سکونتشان تا محلّ کار کمتر از حد شرعی می‌باشد و بعضی از آنها محلّ کار و سکونت بیشتر از 8 فرسخ است حکم نماز و روزه آنها را بیان فرمائید.؟

جواب:  کسانی که محلّ کار و سکونت آنها یکی است نمازشان تمام و روزه صحیح است مگر اینکه از آنجا به جای دیگر سفر به مقدار مسافت شرعی و خارج از شغل بنماید و وقتی برگشت، نخواهد 10 روز پی‌درپی در محل کار بماند که درآن موقع شکسته است و نیز افرادی که فاصله محلّ کار و سکونت آنها کمتر از چهار فرسخ است پس از تحقق اقامه در محل سکونت نمازشان در محل کار نیز تمام است و نسبت به گروه سوّم به مسأله 1325 توضیح المسائل مراجعه فرمایید. و الله العالم.

سؤال 442- شخصی مقلّد مرحوم آیت اللّه العظمی گلپایگانی بوده و مدت 6 سال در 25 کیلومتری محل زندگیش کار می‌کرده (روز می‌رفت و شب برمی‌گشت) روزه می‌گرفت آیا روزه‌هایش را باید قضاء نماید یا نه؟

جواب:  در فرض سؤال، نمازها و روزه‌های شخص مذکور، صحیح بوده و قضا ندارد، و اللّه العالم

سؤال 443- افرادی در محل کار با قصد 10 روز می‌مانند ولی به علت پیش‌آمدی قبل از 10 روز مسافرت می‌کنند وظیفه آنها نسبت به نماز و روزه چیست؟

جواب:  در فرض سؤال اگر مسافرتی که پیش آمده بحدّ مسافت شرعی است نماز او در این مسافرت شکسته است ولی نمازهائی که در محلّ کار با قصد ده روز تمام خوانده صحیح است و بعد از برگشت به محلّ کار چنانچه مجدداً قصد ده روز اقامت نداشته باشد نماز او در محلّ کار نیز شکسته است، بلی اگر مسافرت مذکور کمتر از مسافت شرعی باشد در این مسافرت و در مراجعت به محل اقامه نماز تمام است. و الله العالم

سؤال 444- در فرض قبل اگر محل کار محل آسایش آنها است و از آنجا به مسافت و غیر مسافت سفر می‌کنند چه وظیفه‌ای دارند؟

جواب:  با عدم قصد اقامه ده روز در یک محلّ نماز شکسته است. و اللّه العالم.

سؤال 445- و اگر از اول قصد اقامه 10 روز دارند ولی در ضمن آن می‌دانند که ممکن است برای آنها مأموریتی تا حدّ مسافت شرعی پیش آید؟

جواب:  اگر از اوّل می‌داند و یا حتّی احتمال عقلایی می‌دهد که در ضمن 10 روز، مأموریتی به محلّ دیگر و لو کمتر از مسافت شرعی باشد برای او پیش می‌آید قصد اقامه او محقّق نمی‌شود باید نماز را شکسته بخواند. و اللّه العالم.

سؤال 446- این جانب مدت بیست سال است که در شرکت ملی حفاری نفت مشغول بکار می‌باشم در طول ماه پس از 14 روز متوالی کار، 14 روز متوالی استراحت و مرخصی دارم. با این تناوب طبق ضوابط شرکت در پی حفر چاه نفت در خارج از شهرها فعالیت می‌نمایم و به فراخور حجم کار مدت اتمام حفاری چاهها مختلف و در نتیجه محل کارم متغیّر خواهد بود بطوری که گاهی سه ماه و گاهی یک سال عملیات حفاری در یک منطقه طول می‌کشد نظر به اینکه خانواده‌ام در شهر و به فاصله دهها کیلومتر دور از محلّ کارم زندگی می‌کنند و پس از پایان هر 14 روز کار به محل زندگی خانواده‌ام مراجعت می‌کنم و پس از 14 روز استراحت دوباره برای یک دوره 14 روز به محل کار بر می‌گردم مرقوم فرمائید حکم نماز و روزه این جانب در محلّ کار و همچنین در مدت مسافرت از منزل تا محلّ کار و یا بالعکس که گاهی از یک روز هم بیشتر می‌شود چگونه خواهد بود؟

ضمناً در یک سال یک ماه مرخصی دارم در پایان مرخصی که به سرکار می‌روم در مسیر راه و سرکار وضعیت نماز و روزه چگونه است؟و در بعضی از مواقع قبل از شروع عملیات حفاری میدانیم که کمتر از ده روز در یک مکان برای کار متوقف می‌شویم و عملیات حفاری را انجام میدهم در این صورت حکم نماز و روزه‌ام چگونه خواهد بود؟

جواب:  در مورد سؤال، که چهارده روز در محلّ زندگی میمانید و چهارده روز در محلّ کار حکم دائم السفر ندارید یعنی هر وقت فاصله محلّ کار با محلّ سکونت بقدر مسافت شرعی باشد در بین راه حکم مسافر را دارید یعنی نماز شکسته است و روزه صحیح نیست و اما در محل کار با اینکه قصد ماندن ده روز و بیشتر دارید نماز تمام و روزه صحیح است و الّا نماز قصر و روزه هم صحیح نیست و از اینجا حکم مسافرت بعد از دو ران مرخّصی و نیز مواقعی که عملیّات حفّاری کمتر از ده روز طول میکشد هم معلوم شد که در هر دو مورد نماز شکسته است و روزه صحیح نیست.

سؤال 447- شخصی در کرج مقیم است و همه روزه در چهار فرسخی کرج در کارخانه‌ای مشغول به کار می‌باشد اگر این شخص اتفاقاً در تهران کار داشته باشدو باین قصد مسافرت نماید. نماز و روزه او قصر است یا تمام؟

جواب:  در فرض مذکور اگر از کارخانه تا تهران چهار فرسخ نباشد باید نماز را تمام بخواند و روزه را بگیرد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -