انهار
انهار
مطالب خواندنی

اختلاف امام و مأموم

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 326- افرادی به مدّت طولانی نماز جماعتی خوانده‌اند که آن نماز جماعت از نظر حضرتعالی صحیح نیست (امام و مأموم هر دو کثیر السفر ولی یکی کامل و دیگری شکسته خوانده، چون هر کدام از مرجع تقلید جداگانه‌ای تقلید می‌کنند)، عدم صحّت نماز جماعتی که این گونه برگزار می‌گردد به چه معناست؟ آیا بطلان و عدم کفایت است و باید نمازهای گذشته قضا شود یا خیر؟

جواب:  در فرض سؤال نماز امام صحیح است و قضا ندارد ولی مأموم باید اگر خلاف وظیفه منفرد عمل کرده قضای آن نمازها را به جا آورد. و اللّه العالم.

سؤال 327- اقتدا به امام جماعتی که فتوای مرجع تقلیدش با مرجع تقلیدِ مأموم در نماز مسافر متفاوت است صحیح است یا خیر؟

جواب:  اقتداء به او در نماز صبح و مغرب اشکال ندارد ولی در نمازهای چهار رکعتی مأموم باید احراز کند که در این نمازی که اقتداء می‌کند اختلاف نظر وجود نداشته باشد. و اللّه العالم.

سؤال 328- حکم نمازی که امام جماعت نماز قضا، و مأمومین نماز اداء به او اقتدا می‌کنند چگونه است؟ و اگر امام جماعت نماز قضای دیگری را بخواند، چطور؟

جواب:  اگر نماز قضاء امام نماز قضاء یقینی و لو برای دیگری باشد اقتداء بلامانع است ولی اگر نماز قضاء احتیاطی باشد چه از خودش و چه از دیگری اقتداء اشکال دارد. و اللّه العالم.

سؤال 329- اگر امام و مأموم در احکام طهارة با هم اختلاف داشته باشند مثلًا امام نماز با غسل جمعه را جائز می‌داند و صحیح ولی مأموم صحیح نمی‌داند.

جواب:  در فرض سؤال اقتداء جائز نیست.

سؤال 330- اگر اختلاف امام و مأموم در اصل جواز اقتداء باشد مثلًا امام به فتوای مجتهد خود دو بار جماعت را جائز می‌داند ولی مأموم خیر؟

جواب:  در فرض مذکور مأموم به نمازی که دوباره امام میخواند نمیتواند اقتداء کند.اگر اختلاف امام و مأموم در وجوب سوره باشد که امام واجب نمی‌داند ولی مأموم واجب می‌داند؟

جواب:  در فرض سؤال در صورتی که امام سوره را نخواند مأموم نمیتواند اقتداء کند.

سؤال 331- اگر اختلاف در بقیه نماز باشد (مثلًا تسبیحات اربعه باشد)؟

جواب:  حکم صور قبلی را دارد

سؤال 332- اگر امام مقلد کسی است که فرادی کردن نماز را در جماعت جائز می‌داند ولی مأموم خیر؟

جواب:  در فرض سؤال اقتداء اشکال ندارد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -