انهار
انهار
مطالب خواندنی

خون

بزرگ نمایی کوچک نمایی

نجاسات(آیت الله العظمی بهجت)

خون

جوش هاى بدن

سوال319. جوش هاى غدّه مانندى که در جاهاى مختلف بدن هست، که گاهى از آن ها مایع قرمزرنگ خارج مى شود که مرتّب غدّه هایش مى ترکد و حوله و صورت را آلوده مى کند و موجب عسر و حرج است، آیا حکم خون را دارد؟

پاسخ: تشخیص این که خون هست یا نه با خود مکلف است و با علم به خون بودن، از حیث نجاست، اجتناب لازم است، و براى نماز به مسأله ى 713 رساله رجوع شود.

تطهیر زخم ها

سوال320. زخمى را پس از خشک شدن محل زخم تطهیر کرده و یقین به طهارت آن پیدا نموده ام؛ اما پس از مدتى متوجه شدم که هنوز محل زخم خونى بوده است، تکلیف عبادات و لباس ها و وسایلى که در این مدت با آن در ارتباط بوده ام چیست؟

پاسخ: شاید خون موجود بعدا دوباره آمده که در همان حالى که مى بیند آن را تطهیر مى کند و عبادات قبلى صحیح و آن وسایل هم پاک است.

سوال321. اگر جایى از بدن خونى باشد و بعد فراموش کند و در حال بى توجّهى آن جا را زیر شیر آب بشوید و سپس یادش بیاید ولى مى بیند اصلاً خونى نمانده، آیا همین مقدار کافى است تا بنا بگذارد که همه ى خون همان موقع برطرف شده است؟

پاسخ: اگر یقین دارد که بعد از زوال عین نجاست هم، آب بر جاى نجس جارى بوده، پاک است

خون تخم مرغ

سوال322. در رساله آمده: از خونى که در تخم مرغ مى باشد بنابر احتیاط باید اجتناب کرد ولى اگر خون در زرده باشد سفیده پاک است و اگر در سفیده باشد زرده پاک است، کمى توضیح فرمایید؟

پاسخ: منظور این است که چون پوست رقیقى زرده را احاطه کرده، نجاست از درون به بیرون و بالعکس سرایت نمى کند

نجس بودن فرآورده هاى خونى

سوال323. آیا فرآورده هاى خونى مثل پلاسما و سرم، نجس است؟ و اگر پاک است آیا ظرف آن به تبع، پاک مى شود؟

پاسخ: نجس است

افتادن خون خشک روى کف شیر

سوال324. موقع دوشیدن شیر روى آن کف جمع مى شود حال اگر ذرّه ى خون خشکى روى آن کف بیفتد شیر نجس مى شود؟

پاسخ: طهارت آن مشکل است

خون در خلط دهان و بینى

سوال325. اگر خلطى که از دهان و یا بینى خارج مى شود خونى باشد تمام محل تماس با آن خلط نجس است؟

پاسخ: اگر قسمت خونىِ خلط نجس با ظاهر دهان و بینى تماس پیدا کند، فقط محل تماس نجس مى شود و تماس قسمت هاى دیگر یا قسمت خونى با باطن دهان و بینى، نجس کننده نیست

نحوه ى آب کشیدن دهان و بینى پس از خون ریزى

سوال326. موقعى که بینى و دهان انسان خون مى افتد، آیا لازم است که داخل بینى و دهان را آب بکشیم یا فقط بیرون آن کافى است؟

پاسخ: شستن بیرون کافى است.

خون پشه

سوال327. اگر انسان پشه را در حین مکیدن خون بکشد، آیا خون مذکور پاک است؟ اگر پس از مکیدن و پرواز باشد چه طور؟

پاسخ: از خونى که در حال مکیدن خارج مى شود و هنوز جزو پشه محسوب نمى شود، باید اجتناب نمود. (توضیح کامل در مسأله ى 209 رساله آمده است.)

خون بر لباس

سوال328. خون کمى در لباس مشاهده کردم اما نمى دانم چه خونى است، آیا محکوم به نجاست است؟

پاسخ: تا وقتى علم به نجاست خون پیدا نشود که آیا خون حیوان جهنده است یا خون پشه و امثال آن، محکوم به طهارت است.

خون مردگى زیر پوست

سوال329. خونى که زیر پوست کوبیده شده وخون مردگى پیدا کرده، چه حکمى دارد؟

پاسخ: در صورتى که پوست روى آن سوراخ شده باشد اگر مقدار زمان زیادى از آن گذشته باشد، به گونه اى که عرفا آن را خون نگویند، پاک است و در غیر این صورت نجس محسوب مى شود و توضیح بیشتر در مسأله ى 105 و 106 رساله آمده است.

خون پس از ذبح حیوان

سوال330. اگر انسان شک کند که خون موجود در گوشت از خون هایى است که بعد از ذبح شرعى در بدن حیوان مانده و در نتیجه پاک است یا از خون هاى هنگام تزکیه است، تکلیف چیست؟

پاسخ: احوط اجتناب است.

خون باقى مانده در بدن حیوان

سوال331. طهارت خون باقى مانده در بدن حیوان ذبح شده ویژه حلال گوشت است یا حرام گوشت را هم شامل مى شود؟

پاسخ: بنابر اظهر در این حکم فرقى بین آن دو وجود ندارد.

خون باقى مانده در اجزاى حرام حیوان

سوال332. آیا خون باقیمانده در اجزاى حرام حیوان ذبح شده پاک است؟

پاسخ: طهارت آن خالى از وجه نیست.

خون لثه

سوال333. هنگام مسواک از لثه هایم خون جارى مى شود، آیا مسواکى که در تماس با لثه ى خونى است، اما پس از بیرون آوردن خونى نیست پاک است؟ آب مضمضه، که در آن خون مشاهده نمى شود چه طور؟

پاسخ: در هر دو مورد احتیاط در اجتناب است.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -