انهار
انهار
مطالب خواندنی

سجود و احكام آن

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 229- اندازه سجده‌گاه را بيان فرمائيد.

جواب:  مسمّي سجود كفايت مي‌كند. واللََّه العالم.

سؤال 230- ضابط در تربت و سجده بر آن چيست و براي چيست و آيا امكان دارد مستغني از تربت شد بدون هيچ مانعي؟

جواب:  جايز است سجود نزد شيعه بر هر چيزي كه بوده باشد از اجزاء زمين يا از زمين برويد غير خوردنيها و آشاميدني‌ها و اعيان نجسه و متنجسات، تربت كربلا افضل از تمام آنها است.

سؤال 231- آيا جايز است سجود بر زيرانداز خود در حال نماز در حرم حضرت پيغمبر صلي الله عليه و آله و چه حكمي دارد سجود نمودن بر چيزي كه صحيح است سجود بر آن با اين كه مي‌دانيم خلاف تقيه است؟

جواب:  اگر تقيه بوده باشد اشكال ندارد و مي‌تواند زيرانداز خود را از حصير نباتي كه معمول است اخذ نمايد.

سؤال 232- آيا روضه مقدسه اعتبار شده است در حكم تقيه و با بقيه مسجد پيغمبر هم در حكم آن هست، پس اگر بوده باشد در مسجد جايي كه جايز است سجود بر آن و در روضهء نباشد آيا واجب است برود به مكاني كه جايز است سجده بر آن با اين كه علم دارد كه روضه مقدسه داراي فضيلتي است كه در بقيه مسجد نيست؟

جواب:  اگر خارج شدن از روضه مقدسه به سوي جاي ديگر مسجد مخالف تقيه نباشد پس واجب است رفتن به جايي كه جايز باشد سجده بر آن.

سؤال 233- در جلوس بين السجدتين و در حال تشهد بعضي از اهل ايمان مي‌فرمايند كه بايد به طور متعارف كه همين دو زانو است بنشيند براي اطمينان خاطر سؤال مي‌شود كه در عروه «في السجود و احكامه» دارد: «الخامس الجلوس بعده مطمئناً ثم الانحناء للسجدة الثانيه»، و در فصل «في التشهد» در عروه مسئله 2 نوشته‌اند «يجزي الجلوس فيه بأي كيفية كان ولو إقعاءً و ان كان الاحوط تركه». حالا مصلي در حال اختيار مي‌خواهد به اصطلاح ماها چهار زانو بنشيند يا به اصطلاح مي‌خواهد سر پا بنشيند كه دو كف پا روي زمين است آن چه را كه عرفاً نشستن بنامند كه از نظر قبيح نباشد آيا عيب دارد يا خير؟

جواب:  جلوس صلاتي بايد با استقرار و اطمينان باشد و به هر كيفيتي باشد مانعي ندارد ولي بهتر آن است كه به نحو متعارف و معهود باشد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -