انهار
انهار
مطالب خواندنی

نيت

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال  142 - مصلى، نماز معينى را مىخواند، در بين نماز شك مىكند كه آيا در حال نيت نيز، همين نماز معين را قصد كرده يا غير اين نماز را، تكليفش چيست؟.

جواب: اگر در حال شك، خود را در نماز معين مىبيند بنا بگذارد كه همان نماز را نيت كرده است.

سؤال  143 - در صورت شك در اين كه آفتاب، طلوع كرده يا نه وضو و نماز، هر دو را به قصد قربت مطلقه بجاى آورد چطور است؟.

جواب: وضو به قصد ما في الذمه از براى نماز اداء يا قضاء، و نماز به قصد ما فى الذمة از اداء و قضاء اشكال ندارد و اگر وضو را به قصد اين كه با طهارت از حدث باشد بگيرد در هر صورت، كافى و مجزى است.

سؤال  144 - شخص نمازگزار موقعى كه مشغول تسبيحات اربعه مىباشد شك مىكند كه اين ركعت آخر عصر است يا آخر ظهر و نيز در مغرب و عشاء شك مىكند كه اين سوم مغرب است يا چهارم عشاء، تكليف او را بيان فرمائيد.

جواب: نماز را به رجاء آخر ظهر تمام كند و عصر را بعد از آن بخواند و در مغرب و عشاء به رجاء سوم مغرب، نماز را تمام كند و بعد عشاء را بخواند.

سؤال  145 - شخصى در نماز صبح، نيت مغرب كرد و در ركعت دوم يادش آمد، آيا عدول به نماز صبح، جائز است يا نه؟.

جواب: اگر مقصود اين است كه شخص مذكور، در مقام اداء نماز صبح قصد نموده دو ركعت نمازى را كه واجب است بين الطلوعين بجا آورد، و اشتباها اسم آن را مغرب، تصور كرده و بعد اسم آن يادش آمده، نمازش، صحيح است و اگر جدا سه ركعت نماز مغرب را قصد نموده نمازش باطل و عدول، صحيح نيست و بايد نماز صبح را از اول، شروع نمايد.

سؤال  146 - آيا كسى كه نماز ظهر و عصر را نخوانده در وقت عصر از روى غفلت، قصد نماز ظهر را مىكند و در بين نماز مىفهمد كه وقت مختص به عصر است مىتواند نيت را به نماز عصر برگرداند؟.

جواب: نمىتواند. بلكه نماز را قطع كند و به نيت نماز عصر، وارد نماز شود.

سؤال  147 - در رابطه با مسأله استدامه نيت، اگر در بين نماز، حالت غفلتى براى مصلى پديد آيد و نداند در حال خواندن چه نمازى است، فريضه يا نافله، اداء يا قضاء، نماز خود يا نيابتى، و پس از لحظه‌اى يادش بيايد آيا به خاطر اين ذهول و غفلت نماز اشكال پيدا نمىكند؟.

جواب: نماز باطل نيست ولى در حال غفلت به قصد ما فى الذمه قرائت و ذكر را بگويد.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -