انهار
انهار
مطالب خواندنی

دوم: اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد

بزرگ نمایی کوچک نمایی
شرط دوم:آن كه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد1، پس اگر به جايي كه كمتر از هشت فرسخ است مسافرت كند، و بعد از رسيدن به آنجا قصد كند جايي برود كه با مقداري كه آمده هشت فرسخ شود، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته، بايد نماز را تمام بخواند2، ولي اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود3يا چهار فرسخ برود4و به وطنش يا به جايي كه مي خواهد ده روز بماند برگردد5، بايد نماز را شكسته بخواند. 
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- سيستاني: يعني بداند كه هشت فرسخ راه را مي پيمايد...
زنجاني:  شرط دوم: «قصد مسافت» از شرایط شکسته خواندن نماز آن است از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد ...
سبحانی: شرط دوم:«قصد هشت فرسخ از آغاز سفر» شرط دوم این است که از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد ...
2- زنجانی:و اگر بخواهد از آنجا هشت فرسخ برود يا به جايي برود و به وطنش يا جايي كه مي خواهد ده روز بماند برگردد و مجموع اين رفت و برگشت هشت فرسخ باشد، بايد نماز را شكسته بخواند.
سبحانی: ولی اگر بخواهد از آنجا به مقدار هشت فرسخ مسافرت کند باید نماز را شکسته بخواند و همچنین است حکم برگشتن به وطن اگر هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.
3- سيستاني: يا مثلاً مسافتي برود كه با برگشتن هشت فرسخ مي شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
وحید: یا چهار فرسخ محلّی که در آنجا قاطع سفر محقق نشود برود –مثل آنکه قصد ماندن ده روز در آنجا نداشته باشد- و چهار فرسخ دیگر به وطنش یا محلّی که می خواهد ده روز در آنجا بماند برگردد باید نماز را شکسته بخواند.
4- گلپايگاني، صافي: (گلپايگاني: و كمتر از ده روز بماند) و برگردد، بايد نماز را شكسته بخواند.
خوئي، تبريزي، نوري: و چهار فرسخي ديگر به وطنش يا محلّي كه مي خواهد ده روز در آنجا بماند برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
5- اراكي: چنانچه برگشتن او كمتر از چهار فرسخ نباشد...
*****
مكارم: شرط دوم: از اول قصد هشت فرسخ را داشته باشد. اگر اول مي خواهد به محلّي كه كمتر از هشت فرسخ است برود و در وسط راه يا پس از رسيدن به آن مقصد قصد كند مسافرت خود را ادامه دهد به طوري كه مجموع مسافرت او هشت فرسخ باشد، چون از اول قصد نداشته بايد نماز را تمام بخواند، ولي اگر در اثناء ، يا پس از رسيدن به مقصد قصد كند از آنجا هشت فرسخ يا بيشتر برود، نماز او شكسته است.
فاضل: مسأله- شرط دوم: آنكه از اول مسافرت قصد هشت فرسخ را داشته باشد با توجه به اين شرط، اگر فرد قصد داشته باشد به جايي برود كه كمتر از هشت فرسخ مي شود و بعد از رسيدن به آنجا تصميم بگيرد به جايي ديگر برود چنانچه پس از آن هشت فرسخ مي شود و حداقل چهار فرسخ آن رفتن است نمازش شكسته است و اگر پس از آن هشت فرسخ نمي شود هرچند با محاسبه مسير قبلي هشت فرسخ بشود نمازش تمام است و اگر از ابتدا قصد داشته باشد كه به مقصد اول رفته و پس از آن به مقصد دوم برود چنانچه مجموعاً هشت فرسخ مي شود نمازش شكسته است هر چند مقصد اول كمتر از هشت فرسخ باشد.
مسأله 1281-كسي كه نمي داند سفرش چند فرسخ است، مثلاً براي پيدا كردن گمشده اي مسافرت مي كند و نمي داند كه چه مقدار بايد برود تا آن راپيدا كند، بايد نماز را تمام بخواند، ولي در برگشتن، چنانچه تا وطنش1 يا جايي كه مي خواهد ده روز در آنجا بماند، هشت فرسخ يا بيشتر باشد، بايد نماز را شكسته بخواند2، و نيز اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ 3 برود و برگردد4 چنانچه رفتن و برگشتن هشت فرسخ شود، بايد نماز را شكسته بخواند5.
1- مكارم: يا محلّ اقامتش هشت فرسخ يا بيشتر باشد، نماز او شكسته است.
2-  سبحانی: [پایان مسأله]
وحید: و نیز اگر در بین رفتن قصد کند که چهار فرسخ به محلّی که در آنجا قاطع سفر محقق نشود مثل انکه ماندن ده روز آنجا نداشته باشد- و چهار فرسخ برود باید نماز را شکسته بخواند.
3- اراكي: يا بيشتر برود، و برگشتن او هم از چهار فرسخ، كمتر نباشد بايد نماز را شكسته بخواند و چنانچه مجموع رفت و برگشت كمتر از هشت فرسخ نباشد ولي رفتن يا برگشتن او كمتر از چهار فرسخ باشد، بنابراحتياط واجب بايد نماز را هم شكسته و هم تمام بخواند.
4- [عبارت «و برگردد» در رساله آيات عظام: گلپايگاني وصافي نيست]
5- فاضل: با شرط آنکه رفتن چهار فرسخ کمتر نباشد.
خوئي، تبريزي، نوري: اگر در بين رفتن قصد كند كه چهار فرسخ برود و چهار فرسخ برگردد بايد نماز را شكسته بخواند.
سيستاني، زنجانی: اگر در بين رفتن قصد كند كه مسافتي برود كه با برگشتن هشت فرسخ مي شود، بايد نماز را شكسته بخواند.
*****
مظاهری: مسأله- کسی که رای پیدا کردن گمشده ای مسافرت می کند و نمی داند که چه مقدار باید برود تا آن را پیدا کند باید نماز را تمام بخواند. ولی در برگشت چنانچه هشت فرسخ باشد باید نماز را شکسته بخواند.
مسأله 1282-مسافر در صورتي بايد نماز را شكسته بخواند كه تصميم داشته باشد هشت فرسخ برود1، پس كسي كه از شهر بيرون مي رود و مثلاً قصدش اين است كه اگر رفيق پيدا كند، سفر هشت فرسخي برود چنانچه اطمينان دارد كه رفيق پيدا مي كند، بايد نمازرا شكسته بخواند و اگر اطمينان ندارد، بايد تمام بخواند2.
اين مسأله در رساله آيات عظام: مكارم و سبحانی نيست.
1-  مظاهری: پس اگر به جایی که کمتر از هشت فرسخ است مسافرت کند و بعد از رسیدن به آنجا قصد کند جایی برود که با مقداری که امده هشت فرسخ شود ، چون از اول قصد هشت فرسخ را نداشته باید نماز را تمام بخواند.
2- بهجت: و احتمال دارد كه مطلق گمان، كافي باشد.
مسأله 1283-كسي كه قصد هشت فرسخ دارد1، اگر چه در هر روز مقدار كمي راه برود2 وقتي به جايي برسد كه ديوار شهر را نبيند و اذان آن را نشنود3بايد نماز را شكسته بخواند. ولي اگر در هر روز مقدار خيلي كمي راه برود4 كه نگويند5 مسافر است6، بايد نمازش را تمام بخواند و احتياط مستحبّ آن است كه هم شكسته و هم تمام بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام: بهجت و سبحانی نيست.
1- مكارم: بايد نمازش را شكسته بخواند ، هر چند هر روز مقدار كمي راه برود ولي به اندازه اي باشد كه به او مسافر گويند.
2- مظاهری: باید نماز را شکسته بخواند[پایان مسأله]
3-  خوئي، تبريزي: وقتي به جايي برسد كه اذان شهر را نشنود و اهل شهر او را نبينند و نشانه آن اين است كه او اهل شهر را نبيند...
زنجاني: وقتي به جايي برسد كه اذا شهر را نشنود و مردم شهر او را نبينند...
سيستاني، وحید: وقتي به حدّ ترخّص (كه معنايش در شرط هشتم بعد از  مسأله [1317] خواهد آمد) برسد...
4- سيستاني: احتياط لازم آن است كه نمازش را هم تمام و هم شكسته بخواند.
5- خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، زنجاني، وحید: عرفاً نگويند...
6- وحید: مانند ده متر و بیست متر ، باید نمازش را تمام بخواند.
مسأله 1284- كسي كه در سفر به اختيار ديگري است1، مانند نوكري كه با آقاي خود مسافرت مي كند2 چنانچه بداند سفر او هشت فرسخ است، بايد نماز را شكسته بخواند3.
اين مسأله در رساله آيت الله  سبحانی نيست.
1- مكارم: مانند پسري كه با پدر خود مسافرت مي كند چنانچه بداند سفر پدرش هشت فرسخ است بايد نماز را شكسته بخواند ، حتي اگر كسي را به اجبار به جايي مي برند (مانند زنداني) و بداند مسافت او هشت فرسخ يا بيشتر است همين حكم را دارد ، مگر اين كه احتمال عقلائي بدهد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از آنها جدا مي شود و بر مي گردد.
2- سيستاني: مانند زن و فرزند و نوكر و زنداني...
3- گلپايگاني، صافي: و اگر نداند، بنابراحتياط واجب بايد از او بپرسد كه اگرسفر او هشت فرسخ باشد، نماز را شكسته بجا آورد.
خوئي، سيستاني، تبريزي، زنجاني: و اگر نداند، نماز را تمام بجا آورد، و پرسيدن لازم نيست (سيستاني: گرچه بهتر است).
فاضل: و در صورت شك در قصد او، احتياط واجب اين است كه فحص كند ولي بر آن شخص لازم نيست به او خبر بدهد.
وحید: واگر نداند باید تمام بخواند ، و لازم نیست از او بپرسد ، واگر هم از او پرسید لازم نیست جواب بگوید.
*****
مظاهری: مسأله- کسی که در سفر به اختیار دیگری است مانند زندانی و نمی داند که چند فرسخ می رود باید نماز را تمام بخواند ولی اگر بداند هشت فرسخ یا بیشتر او را می برند باید نماز را شکسته بخواند .
مسأله 1285- كسي كه در سفر به اختيار ديگري است، اگر بداند يا گمان داشته باشد 1 كه پيش ازرسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود2، بايد نماز را تمام بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام:  سبحانی و مظاهری نيست.
1- بهجت: بلكه اگر احتمال نيز بدهد...
وحید: حتی اگر مردد باشد...
2- گلپايگاني، سيستاني، صافي: و سفر نمي كند...
بهجت: و بر مي گردد...
زنجاني: [و] به سفر ادامه نمي دهد...
مكارم: رجوع كنيد به ذيل مسأله 1284.
مسأله 1286- كسي كه در سفر به اختيار ديگري است، اگر شك دارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا مي شود يا نه، بايد نماز را شكسته بخواند1، و نيز اگر2 شك او از اين جهت است كه احتمال مي دهد مانعي براي سفر او پيش آيد، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا نباشد بايد نمازش را شكسته بخواند.
اين مسأله در رساله آيات عظام:  سبحانی ، مظاهری و مکارم نيست.
1- اراكي: بايد نماز را تمام بخواند مگر آن كه اطمينان داشته باشد كه جدا نمي شود.
خوئي، گلپايگاني، صافي: بايد نماز را تمام بخواند...
فاضل: ظاهر اين است كه بايد تمام بخواند مگر اطمينان به عدم مفارقت داشته باشد...
تبريزي: بايد نماز را تمام بخواند ولي چنانچه احتمال جدا شدن او در نظر مردم بجا نباشد بايد نماز را شكسته بخواند.
زنجاني: بايد نماز را تمام بخواند ، ولي اگر تصميم داشته باشد كه چهار فرسخ را سفر نمايد و براي برطرف كردن موانع هم تلاش مي كند ولي احتمال مي دهد كه مانعي غير اختياري براي سفر او پيش آيد، بايد نماز را شكسته بخواند، و اگر احتمال مي دهد كه مانعي براي سفر او پيش ايد و در صدد بر طرف كردن آن نباشد بايد نماز را تمام بخواند.
2- خوئي، گلپايگاني، صافي: ولي اگر...
*****
سيستاني: مسأله- كسي كه در سفر در اختيار ديگري است، اگر اطمينان ندارد كه پيش از رسيدن به چهار فرسخ از او جدا شده و سفر نمي كند، بايد نماز را تمام بخواند ولي اگر اطمينان دارد، بايد نماز را شكسته بخواند.
وحید: مسأله- کسی که در سفر در اختیار دیگری است اگر اطمینان ندارد که پیش از رسیدن به چهار فرسخ از او جدا نمی شود باید نماز را تمام بخواند هر چند عدم اطمینان از او از این جهت باشد که احتمال می دهد مانعی برای سفر او پیش آید ولی اگر اطمینان داشته باشد که از او جدا نمی شود احتمال موانعی که مورد انتظار نیست ، اثر ندارد و باید شکسته بخواند.

بهجت: مسأله- كسي كه در سفر به اختيار ديگري است اگر نداند كه آن ديگري قصد هشت فرسخ را دارد يا نه، بنابرأحوط بايد تحقيق كند و اگر تحقيق ممكن نيست بايد نماز را تمام بخواند، و اگر معلوم شد كه از اول هشت فرسخ را داشته بنابرأظهر بايدنماز را شكسته بخواند، و أحوط جمع بين شكسته و تمام است مگر اين كه مسافت باقي مانده هشت فرسخ باشد كه در اين صورت بايد شكسته بخواند.


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -