انهار
انهار
مطالب خواندنی

امانت مالكيه و امانت شرعيه

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال 10 - مستدعى است امانت مالكيه و امانت شرعيه را مشروحا بيان فرمائيد؟

جواب: امانت مالكيه آن است كه عين با درخواست خود مالك و اذن او نزد كسى گذاشته شود و اين بر دو قسم است يكى اين كه خود عنوان عمل، بالاصاله امانت است مانند وديعه، دوم اين كه عنوان عمل چيز ديگرى مثلا رهن يا عاريه يا اجاره يا مضاربه است كه در اين موارد خود عناوين مذكوره مقصود بالذات است و به تبع آن، عينى كه مورد يكى از اين عناوين واقع شده، نزد طرف، امانت است زيرا مالك، حفظ عين را به عهده طرف، گذاشته است و امانت شرعيه آن است كه استيلاء بر عين، با درخواست واذن مالك نباشد و بر وجه ظلم و عدوان هم تحت اختيار شخص قرار نگرفته بلكه يا قهرى بوده مثل اين كه باد يا سيل آن را داخل ملك شخص نموده بر وجهى كه تحت تسلط، و يد او قرار گرفته يا اين كه خود مالك، عين را تسليم نموده لكن نه خودش و نه طرفى كه آن را گرفته هيچ يك اطلاع نداشته‌اند، مثلا صندوقى را انسان خريده و در داخل آن چيزى بوده كه فروشنده خبر نداشته يا اين كه فروشنده و خريدار در موقع تصفيه حساب اشتباه كرده‌اند و فروشنده زائد بر حق به مشترى داده يا به عكس، و يا اين كه تحت اختيار قرار دادن عين با اجازه شرع بوده مانند لقطه يا آنچه كه از دست دزد يا غاصب بعنوان حسبه (امورى كه شارع مىخواهد انجام بگيرد وبلا تكليف و ضايع نماند) گرفته، براى اين كه به صاحبش برساند و يا اين كه از بچه يا ديوانه بعنوان حسبه گرفته كه حفظ نمايد و البته اين در موردى است كه اگر در دست آنها بماند خوف تلف باشد و يا اين كه مال محترمى است كه در معرض هلاك و تلف است مثل حيوانى كه در محل وجود درنده يا محل سيل واقع شده و مالكش هم معلوم است كه در تمام موارد مذكوره، عين در دست كسى كه بر آن استيلاء دارد امانت شرعيه است و بايد آن را حفظ كند و در اولين فرصت به صاحبش برساند هر چند مطالبه نكرده باشد و اگر قبل از اين كه به مالك بدهد و در دست او تلف شود ضامن نيست مگر اين كه تفريط يا تعدى كرده باشد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -