انهار
انهار
مطالب خواندنی

روایت ثقلین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها

بزرگ نمایی کوچک نمایی
بسم الله الرحمن الرحیم
روایت ثقلین و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
از جمله روایاتی که پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در هر فرصتی برای مردم بیان می فرمودند و در مدت 23 سال رسالت، مخصوصاً در 10 سالی که در مدینه بودند، شاید بیش از 1000 مرتبه متذکّر آن شده اند، روایت ثقلین می باشد. لذا به عقیدۀ شیعه و سنی، روایت ثقلین از متواترات است. تردیدی نیست که  پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلّم» در هر فرصتی می فرمودند: «إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی؛ أَهْلَ بَیْتِی وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ»
یعنی: ای مردم، دو ثقل گرانبها میان شما باقی میگذارم کتاب خدا (قرآن) و عترتم اهل بیتم و این دو از هم جدا شدنی نیستند تا در کنار حوض به من وارد شوند. {و اگر زمانی جدا شدند، بدانید اسلام واقعی وجود ندارد}.
پیغمبر اکرم «صلی الله علیه و آله و سلم» در آخرین روزهای حیات مبارک خویش برای بیان همین روایت شریف به مسجد آمدند و به اندازه ای حالشان بد بود که نمی توانستند راه بروند، لذا زیر بغل‌هایشان را گرفته بودند تا به مسجد آمدند و چون قادر به ایستاده نماز خواندن نبودند، نماز را نشسته خواندند بعد از نماز روی پله اول منبر نشستند و روایت ثقلین را خواندند.
إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ أَمْرَیْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا، کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ قَدْ عَهِدَ إِلَیَّ أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّى یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْضَ کَهَاتَیْنِ‌ ـ وَ جَمَعَ بَیْنَ مُسَبِّحَتَیْهِ ـ وَ لَا أَقُولُ کَهَاتَیْنِ ـ وَ جَمَعَ بَیْنَ الْمُسَبِّحَةِ وَ الْوُسْطَى ـ فَتَسْبِقَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى فَتَمَسَّکُوا بِهِمَا لَا تَزِلُّوا وَ لَا تَضِلُّوا وَ لَا تَقَدَّمُوهُمْ فَتَضِلُّوا
من همانا دو چیز در میان شما می‌گذارم که پس از من هرگز گمراه نشوید، مادامى که به آن دو چنگ زنید، کتاب خدا، و عترتم که اهل بیت و خاندان من‌اند؛ زیرا خداى لطیف و آگاه به من سفارش کرده که آن دو از هم جدا نشوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند، مانند این دو انگشت (که با هم برابرند) ـ و دو انگشت سبابه خود را به هم چسباند ـ و نمی‌گویم مانند این دو انگشت ـ و انگشت سبابه و وسطى را به هم چسباند ـ تا یکى بر دیگرى پیش باشد و جلو افتد. پس به هر دوى این‌ها چنگ زنید تا نلغزید و گمراه نشوید، و بر ایشان جلو نیفتید که گمراه می‌شوید.
لزوم توجه به قرآن
قال علي (عليه السّلام): الله الله بالقرآن لا يسبقکم بالعمل به غيرکم.
«نهج البلاغه، نامه 47»
توصيه مي کنم شما را به قرآن، نبايد در عمل به قرآن ديگران بر شما پيشي گيرند.
ترک عمل به قرآن
قال رسول الله (صلّي الله عليه و آله و سلّم): من تعلم القرآن و لم يعمل به حشره الله يوم القيامة أعمي! فیقول یا رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمَى  و قَدْ كُنتُ بَصِيرًا. قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنسَى.
«عقاب الاعمال، ص 52»
کسي که قرآن را بياموزد و به آن عمل نکند، خدا او را در روز قيامت کور محشور مي کند، پس مي گويد خدايا به خاطر چه مرا کور محشور کردي در حالي که من بينا بودم. خداوند متعال مي فرمايد: چگونه تو آيات ما را خواندي و آنها را به فراموشي سپردي (به آنها عمل نکردي).
نتیجه عمل به قرآن
عمل به دستورهاى قرآن، نتایج فراوان و برکت خیزى دارد که خداوند متعال آن را در یک عبارت کوتاه {یعنی حیات طیّبه} خلاصه کرده است؛ قرآن می فرماید:
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ[1].
هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد، حتماً زندگی دلپذیری برای او فراهم می کنیم و قطعاً پاداش آنان را طبق بهترین عملی که می کرده اند خواهیم داد.
این نتیجه، به سان درخت پاکیزه و مطهرى است که ریشه در زمین دارد و به اذن خدا در حال ثمردهى است. حیات طیبه، یعنی آن زندگى که در سخت ترین و دشوارترین حادثه ها به انسان آرامش مى بخشد و اندوه را از دل آدمى مى زداید.
مشکلات روانى گوناگونى که دنیاى امروز با آنها دست به گریبان است، علامت آن است که حیات انسان متمدن، طیبه نیست. علامت رشد روحى، توسعه صنعتى و مادى و فربهى تکنولوژى نیست بلکه روابط سالم انسانى و عارى از اضطراب و اندوه میان مردم و نیز دولت هاست. این همه گرگ صفتى و درنده خویى که اینک شاهد آنیم، ناشى از دورى گزیدن انسان از حیات طیبه است.
خداوند متعال در قرآن کریم، تإکید کرده است که اگر انسان به احکام و دستورهاى این کتاب عمل کند, زندگى آرام و بى دغدغه اى خواهد داشت.
قرآن در آیه دیگر نوید امنیت دل را مى دهد و میفرماید: « فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ »[2].
چه کسى استحقاق امنیت دل دارد؟ کسى که به قرآن، عمل کند.
امنیت دو قسم است: ظاهرى[3] و باطنى[4]؛
قرآن مى فرماید چه کسى شایستگى این امنیت را دارد؟ و خود پاسخ مى دهد: « الَّذِینَ آمَنُواْ وَلَمْ یَلْبِسُواْ إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلَـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ »[5].
کسانی که ایمان آورده اند و ایمانشان را با هیچ ظلمی نیامیخته اند، اینان { از خشم خدا } در امانند و اینان هدایت یافتگان اند.
آن کسى که مؤمن است و گناه در زندگى اش نیست و به قرآن عمل کند و دستورهایش سرمشق زندگى اش باشد. سپس قرآن این وعده را تإکید مى کند که: « أُوْلَـئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ »[6].
حتما این چنین شخصى امنیت دارد. بعد مهم تر از این مى فرماید: « وَهُم مُّهْتَدُونَ »[7].
علاوه بر این که امنیت مى دهیم دست عنایت ما هم بر سرش است. و خوشا به حال آنانى که دست عنایت خدا بر سرشان است و واى بر مردمى که یک آن، دست عنایت خدا از سرشان برداشته شود.
پس ره آورد عمل به قرآن حیات طیبه و زندگى بانشاط و کسب تقواست و با نیروى تقواست که مى توان از مشکلات رهید و از بن بست ها خارج شد:
قرآن نیز میفرماید: «و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لایحتسب»[8].
و مى فرماید: «و کان حقا علینا نصر المومنین»[9].
در این مقال, روى سخن ما بیشتر با جوانان بود, چرا که قلب و روح آنان, زنگار آلودگى و وابستگى به خود نگرفته و با اندک همتى مى توانند به ساحت عظیم قرآن راه یابند و از قرائت به فهم و از فهم به عمل و از آن جا به حیات طیبه برسند. امید که هر لحظه با زبان و عمل, آیه هاى قرآن را ترنم کنند.
لزوم توجه و تمسّک به عترت و اهل البیت (علیهم السلام)
روایتی از اهل سنّت
أَخْبَرَنَا مَيْمُونُ بْنُ إِسْحَاقَ الْهَاشِمِيُّ، ثنا أَحْمَدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ، ثنا يُونُسُ بْنُ بُكَيْرٍ، ثنا الْمُفَضَّلُ بْنُ صَالِحٍ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ حَنَشٍ الْكِنَانِيِّ، قَالَ:
سَمِعْتُ أَبَا ذَرٍّ، يَقُولُ: وَهُوَ آخِذٌ بِبَابِ الْكَعْبَةِ: أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَنِي فَأَنَا مَنْ عَرَفْتُمْ، وَمَنْ أَنْكَرَنِي فَأَنَا أَبُو ذَرٍّ، سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) يَقُولُ: مَثَلُ أَهْلِ بَيْتِي مَثَلُ سَفِينَةِ نُوحٍ مَنْ رَكِبَهَا نَجَا ، وَمَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا غَرِقَ...
المستدرك على الصحيحين الحاکم النیسابوري ج2: كِتَابُ التَّفْسِير ص373: تَفْسِيرُ سُورَةِ هُودٍ
از ابوذر - در حالي که درب کعبه را گرفته بود - شنیدم که گفت: اي مردم! هر کس مرا می ‏شناسد پس من همان کسی هستم که مرا می‏شناسد. و هر کس مرا نمی ‏شناسد من ابوذرم. از رسول خدا«صلي الله عليه وآله»شنيدم که می‏فرمود: «مَثَل اهل بيتم در بين شما همانند کشتي نوح در ميان قوم نوح است، هر کس سوار بر آن شود نجات يافته و هر کس از آن تخلّف کند غرق شود...
روایتی از شیـعـه
قال رسول الله (صلى ‏الله ‏علیه‏ و ‏آله و سلّم): مَنْ رَزَقَهُ اللّه‏ُ حُبَّ الاَئِمَّةِ مِنْ اَهْلِ بَیْتى فَقَدْ اَصابَ خَیْرَ الدُّنْیا وَ الآخِرَةِ، فَلا یَشُکَّنَّ اَحَدٌ اَنَّهُ فِى الْجَنَّةِ فَاِنَّ فى حُبِّ اَهْلِ بَیْتى عِشْرینَ خَصْلَةً عَشَرَةٌ مِنْها فِى الدُّنْیا وَ عَشَرَةٌ مِنْها فِى الآخِرَةِ؛
 أمَّا الَّتي فِي الدُّنيا : فَالزُّهدُ ، وَ الحِرصُ عَلَى العَمَلِ ، وَ الوَرَعُ فِي الدّينِ ، وَ الرَّغبَةُ فِي العِبادَةِ ، وَ التَّوبَةُ قَبلَ المَوتِ ، وَ النَّشاطُ في قِيامِ اللَّيلِ ، وَ اليَأسُ مِمّا في أيدِي النّاسِ، وَ الحِفظُ لِأَمرِ اللّه ِ و نَهيِهِ عَزَّ و جَلَّ، وَ التّاسِعَةُ بُغضُ الدُّنيا، وَ العاشِرَةُ السَّخاءُ .
و أمَّا الَّتي فِي الآخِرَةِ : فَلا يُنشَرُ لَهُ ديوانٌ ، و لا يُنصَبُ لَهُ ميزانٌ ، و يُعطى كِتابَهُ بِيَمينِهِ ، و تُكتَبُ لَهُ بَراءَةٌ مِنَ النّارِ ، و يَبيَضُّ وَجهُهُ ، و يُكسى مِن حُلَلِ الجَنَّةِ ، و يُشَفَّعُ في مِائَةٍ مِن أهلِ بَيتِهِ ، و يَنظُرُ اللّه ُ عَزَّ و جَلَّ إلَيهِ بِالرَّحمَةِ ، و يُتَوَّجُ مِن تيجانِ الجَنَّةِ، وَ العاشِرَةُ يَدخُلُ الجَنَّةَ بِغَيرِ حِسابٍ، فَطوبى لِمُحِبّي أهلِ بَيتي .
خصال شیخ صدوق حدیث 1 از باب بیست گانه
هر کس که خداوند محبت امامان از اهل بیت مرا نصیب او کرده بى‏گمان به خیر دنیا و آخرت دست یافته و بدون شک در بهشت خواهد بود، پس هیچ یک (از شیعیان) نباید در این که اهل بهشت است شک کند؛ زیرا در دوستى اهل بیت من بیست ویژگى است که ده مورد آن در دنیا و ده مورد آن در آخرت است.
اما نتايج آن در دنيا عبارتند از: زهد، شوق به كار و عمل، پارسايى در دين، رغبت به عبادت، توبه پيش از مرگ، نشاط در شب زنده دارى، چشم بركندن از آنچه مردم دارند، حفظ اوامر و نواهى خداوند ـ عزّ و جلّ ـ ، نهم: دشمن داشتن دنيا و دهم: سخاوت و بخشندگى .
و امّا نتايج آن در آخرت: نامه اعمالى برايش گشوده نمى شود، ميزانى برايش برپا نمى شود، نامه اعمالش به دست راست او داده مى شود، برات آزادى از آتش دوزخ برايش نوشته مى شود، رو سفيد مى شود، از جامه هاى بهشت بر قامت او پوشيده مى شود، شفاعت او درباره صد نفر از خانواده اش پذيرفته مى گردد، خداوند ـ عزّ و جلّ ـ به او با مهر و رحمت مى نگرد، از تاجهاى بهشت بر سرش مى نهند و دهم اينكه بدون حسابرسى به بهشت مى رود. پس خوشا به حال دوستداران اهل بيتم.
چون ایام، ایام فاطمیه هست و مجلس ما به نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) برگزار شده باید بخشی از درسهای زندگی ما از آن الگوی عصمت و طهارت و دختر پیامبر رحمت و همسر آقا أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام) و مادر أئمّه هدی (علیهم السلام) گرفته شود.
چرا فاطمه (سلام الله علیها) زهرا ناميده شد؟
زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.
در زیارت مقدسه جامعه کبیره به نقل از امام هادی (علیه السلام) میخوانیم: اَلسَّلامُ عَلى مَحاَّلِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ (سلام بر جايگاههاى شناسايى خدا)؛ آنچه از این فراز بر می آید این است که بهترین راه و جایگاه برای شناخت خدا و راه رسیدن به خدا بررسی زندگی ائمه و معصومین (علیهم السلام) است.
و در فرازی دیگری میخوانیم: مَنْ اَتیکُمْ نَجى وَمَنْ لَمْ یَاْتِکُمْ هَلَک (هرکس به نزد شما آمد نجات يافت و هر كس نيامد هلاك شد).
و ثمره وصال انسان به آن بزرگواران را «طيّباً لِخَلْقِنا وَطَهارَةً لاِنْفُسِنا وَتَزْكِيَةً لَنا وَكَفّارَةً لِذُنُوبِنا بیان شده است.
یعنی ثمره وصال: موجب پاكى اخلاق ما و پاك شدن خود ما و تزكيه ما و كفاره گناهان ما می باشد.
در زیارت قدسی عاشورا نیز می خوانیم: أللهُمَّ اجْعَلْ مَحْيايَ مَحْيا مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَمَماتي مَماتَ مُحَمَّد وَآل مُحَمَّد.
نورافشانی زندگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای مؤمنان
از میان معصومین (علیهم السلام) آن که زندگی پر برکتش بخصوص برای زنان مسلمان همچون خورشیدی نورافشانی می کند، زندگی وجود نازنین حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است که آشنایی با سبک زندگی آن حضرت راهگشای زندگی برای مؤمنان خواهد بود.
در جامعه امروز که نظام سرمایه داری غرب با تهاجم فرهنگی خود سعی دارد الگویی مبتذل و غیرانسانی برای زنان و دختران مسلمان ارائه کند مسلماً پرداختن به ابعاد گوناگون زندگی و شخصیت آن حضرت تنها الگوی مناسب عملی برای مؤمنان و عقلا هست.
گوشه هائی عبرت آموز از زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها):
ولادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
ولادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) بسیار جالب و محل تأمّل و توجه است. آنچه که برای شیعیان آن حضرت باید مورد توجه قرار گیرد اهمیت مراقبت های لازم قبل از تولد فرزند است. لزوم طهارت روحی و جسمی  برای تولد فرزند صالح از خصوصیات آشکاربه وجود آمدن یک انسان پاک سرشت والهی است.
در روایت آمده است که برای تولد حضرت زهرا (سلام الله علیها) جبرئیل به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم)عرض کرد: اى محمد! خداوند على اعلى به تو سلام مى رساند و امر مى نمايد كه چهل روز از خديجه دورى كنى!
و آن حضرت 40 روز به خانه خديجه نرفت. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) روزها را روزه گرفت و شبها را به عبادت حق تعالى مشغول بود و در اين مدت، در خانه فاطمه بنت اسد به سر مى برد و هر شب، هنگام افطار، به على (علیه السلام) امر میفرمود در خانه را باز كنند تا هر كه مى خواهد داخل شود و از غذاى حضرت تناول كند.
پس از چهل روز، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند على اعلى سلام مى رساند و مى فرمايد: براى تحفه و كرامت من آماده باش! آنگاه ميكائيل طبقى از ميوه هاى بهشتى را فرود آورد .
در آن شب، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به على (علیه السلام) فرمود تا در منزل را ببندند؛ زيرا خوردن اين غذا بر غير نبى خاتم (صلی الله علیه و آله و سلّم) روا نبود . آنگاه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از آن غذا و آب تناول فرمودند و در آن شب، نطفه بهترين زنان جهان منعقد شد.
رفتار فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با والدین و احترام به پدر
فاطمه هشت سال در مکه پا به پای پدر در اعتلا و پیشرفت اسلام کوشید و در آزار کفار و مشرکان و منافقان یار و مددکار پدر بود. در دره و شعب ابوطالب، سه سال درکنار پدر تحمل کرد  و زمانی که مشرکان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را آزار و اذیت و زخمی و یا جسارتی می کردند، پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را دلداری می داد و زخم هایش را مداوا می کرد؛ این گونه بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) ایشان را «ام ابیها» نامید.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در همه حال به یاد پدر گرامی خویش بود و از هیچ نعمت و کمکی برای یاری به پدر دریغ نمیکرد. در روایت است که: سه روز بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) غذایی نخورده بودند به طوری که بر حضرت سخت میگذشت. در نزد همسرانش خوراکی یافت نمی شد. نزد فاطمه آمد و گفت: دخترم نزد تو چیزی برای خوردن هست که بسیار گرسنه ام؟ عرض کرد: نه بخدا سوگند! وقتی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) بیرون رفت ، دخترش از اینکه نتوانسته پدر را سیر کند محزون شد. ناگهان دختر همسایه در زد و دو قرص نان و یک تکه گوشت خدمت فاطمه (سلام الله علیها) آورد. او خوشحال شد و گفت خود را بر رسول خدا مقدم نمی داریم. درحالیکه همه گرسنه بودند آن را زیر سبد نهاده و سرپوش بر آن گذاشت. حسن و حسین علیها السلام را خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرستاد، تا جدشان را برای غذا دعوت کنند. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) تشریف آوردند و غذای بسیار معطری زیر سبد یافت. سوال کرد این غذا از کجاست ؟ فاطمه (سلام الله علیها) جواب داد : از جانب خدایی که به هر کس بخواهد بدون حساب روزی می دهد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و همه اعضای خانواده علی (علیه السلام) و همسران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از آن غذا خوردند و برای همسایه ها هم فرستادند.
ادب فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
زهرا(سلام الله علیها) همیشه رفتاری سرشار و آمیخته از ادب و تواضع و فروتنی نسبت به پدر داشت. گرچه رابطه ایشان بسیار عاطفی و سراسر محبت و صمیمیت بود، اما این مانع احترام و تواضع ویژه ایشان نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) نمی شد. نقل است از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) که فرمود: وقتی بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آیه نازل شد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را با نامش خطاب نکنید، هیبت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) مرا گرفت، بطوری که نتوانستم به او «یا أبة» بگویم و یا رسول الله به او می گفتم. حضرت از من روی گرداند. چند بار به همین ترتیب صدا کردم و او جواب نداد. سپس فرمود: دخترم این آیه درباره تو و خاندان تو نازل نشده است. تو از منی و من از تو هستم. این آیه درباره اهل جفا و تکبر و کسانی که فخر می ورزند نازل شده است. تو «یا أبة» بگو. چون برای قلب من محبوب‌تر و برای پروردگار رضایت‌بخش‌تر است.
ازدواج فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
ازجمله نکات مهم زندگی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) ازدواج آن حضرت بود. ایشان خواستگارانی بسیار در میان صحابه داشت که از نظر مالی در رتبه های بالایی قرار داشتند اما رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول می‌نمود تا سرانجام جبرئیل بر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) نازل شد و گفت:ای محمد! خدا بر تو سلام می‌رساند و می‌فرماید فاطمه را به عقد علی درآور، خداوند علی را برای فاطمه و فاطمه را برای علی پسندیده است.
و فاطمه (سلام الله علیها) و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) و در اصل خداوند تبارک و تعالی، علی(علیه السلام) را که جوانی سرشار از ایمان و تعهد بود انتخاب کردند.
مسأله، مسأله زندگي، مهر و عطوفت، آرامش و تربيت، ايمان و تقوا بود. مسأله، مسأله حفظ دين و سلامت فکر و روح بود. قرار بود از محفل ساده و بي تکلف و بي رياي علي و فاطمه (سلام الله علیهما) هر لحظه نوري به عرش بلند شود و عرش را نوراني کند که خدا خود خواسته بود و اذن داده بود. آري! «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَیُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ». قرار بود ماحصل این ازدواج حسن و حسین (علیهما السلام) و زينب وأمّ کلثوم (سلام الله علیهما) باشند که هرکدام چون نوری در آسمان ولایت بدرخشند و راه زندگی ارادتمندانشان را به سوی خداوند روشن کنند.
فايده این ازدواج چيزي نیست که بتوان با زر و سيم  آن را قيمت گذاشت چون قرار است تا ابد زندگی و ازدواج علي و فاطمه (سلام الله علیهما) الگوی برای همه مؤمنان باشد.
در روایات متعددی نقل شده است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اگر علی نبود، فاطمه همتایی نداشت. از اینجا مشخص می شود منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در کفویت زوجین، ایمان دوطرف است.
جهیزیه ساده فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
درآن زمان دارايي علي (علیه السلام) منحصر به شمشير و زرهي بود براي جهاد در راه خدا و شتري براي کار در باغستانهاي مدينه. او به دستور پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) زره را کابين فاطمه (سلام الله علیها) قرار داد که به حدود 400 درهم به فروش رسيد و پول آن صرف فراهم آوردن مقدمات زندگيش شد.
پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) مقدار اندکي از پول را به بلال داد تا با آن عطر بخرد و بقيه پول را به چند تن از صحابه داد تا جهيزيه را از بازار فراهم کنند.
جهيزيه ساده و اندکي فراهم و نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آوردند. ساده و بي تکلف مي نمود. پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) چون سادگي بيش از حد اشياء را نگريست دست به دعا بلند کرده و فرمود: خدا به اهل بيت برکت دهد. و البته خدا نيز چنين کرد چرا که « إنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا » در حق هيچ کسي به جز اين خاندان نازل نشد! آري خدا خواست که اهل بيت پاک و مطهر قرار گيرند، به دور از هرگونه رجس و نازيبايي و ناپاکي. و خدا خواست که تا روزگار هست و هست، هرجا کرامتي ديده شود دوستدارانش به ياد حسن (علیه السلام) بيفتند و هر جا قيامي در راه خدا بر عليه ظلم ستم کيشي روي دهد با پرچم حسين (علیه السلام) افراشته شود و الگوي هر زن مسلماني فاطمه زهرا و زينب (سلام الله علیهما) باشد.
همسرداری فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
همسرداری حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نیز بهترین الگو برای زنان مسلمان است. شیوه رفتار با همسر برای یک زن آن قدر مهم است که حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: جهاد زن، خوب شوهرداری کردن است.
فاطمه (سلام الله علیها) با آن همه فضیلت، همسری نیکو و مطیع برای امیر مؤمنان علی (علیه السلام) بود. روایت است هنگامی که علی (علیه السلام) به فاطمه (سلام الله علیها) می‌نگریست، غم و اندوهش برطرف می‌شد.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) در اولین شب ازدواج علی و زهرا (سلام الله علیهما) کارهای آنان را به این شکل تقسیم نمود: خمیر کردن آرد و پختن نان و تمیز کردن و جارو زدن خانه به عهده فاطمه (سلام الله علیها) باشد و کارهای بیرون منزل از قبیل جمع آوری هیزم و مواد غذایی را علی (علیه السلام) انجام دهد.
پس از آن بود که حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرمود: جز خدا کسی نمی داند که از این تقسیم کار تا چه اندازه خوشحال شدم، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) مرا از انجام کارهایی که مربوط به مردان است،‌ باز داشت.
فاطمه (سلام الله علیها) هیچ گاه حتی اموری را که احـتـمال می داد عـلی (علیه السلام) قادر به تدارک آنها نباشد، از او طلب نمی نمود؛ تا آنجا که از علی (علیه السلام) در رابطه با فاطمه (سلام الله علیها) نقل شده است: بخدا سوگند که او را به خشم نیاوردم و تا هنگامی که زنده بود، او را وادار به کاری که خوشش نیاید نکردم؛ او نیز مرا به خشم نیاورد و نافرمانی هم نکرد.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) یاور شوهر
از ویژگی های مهم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) این بود که آن بزرگوار بهترین یار و یاور شوهرش علی (علیه السلام) در اجرای فرامین ا لهی بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از علی (علیه السلام) سؤال کرد: همسرت را چگونه يافتى؟ و علی (علیه السلام) در پاسخ عرض کرد: نِعْمَ الْعَوْنُ على‏ طاعَةِ اللَّهِ (بهترين يار و ياور براى اطاعت و بندگى خدا).
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و احترام به شوهر
آن بانوی بزرگوار، نام همسر خود را با احترام یاد می‌کرد. گاهی وی را با کنیه «ابالحسن» می‌خواند و گاهی با یاد قرابت نسبی (یا ابن عم) وی را ندا می‌داد. در حدیث شریف کساء آمده است که حضرت فاطمه (سلام الله علیها) می فرماید: ابوالحسن على بن ابيطالب وارد شد و فرمود سلام بر تو اى دختر رسول خدا گفتم : و بر تو باد سلام اى ابا الحسن و اى امير مؤمنان. این گونه نقل نام و خطاب احترام آمیز یکی از نکات اصلی رابطه زوجین نسبت به یکدیگر است.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و متابعت از شوهر
از دیگر نکات زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) متابعت ایشان از شوهر بود. نقل است هنگامی که مصدوم کنندگان حضرت زهرا (سلام الله علیها) از أمیرمومنان درخواست ملاقات و عیادت ایشان را کردند، حضرت علی (علیه السلام) تقاضای آن دو را به فاطمه (سلام الله علیها) ارائه کردند و ایشان در جواب فرمودند: البَیتُ بَیتُک وَ الحُرَّة اَمَتُک (خانه متعلق به شماست و من هم به منزله كنيز و خدمتگزار در خانه شما هستم).
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و آراستگی دائمی اش
رسیدگی به وضع ظاهری به خاطر همسر از اصول زندگی یک زن و مرد مسلمان است. آمده است پیامبر برای شب عروسی حضرت زهرا (سلام الله علیها) دستور داد عطرهایی خوشبو تهیه کنند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نیز در داخل خانه دائماً معطر بودند.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و تربیت و رفتار با فرزندان
سیره رفتار فاطمه (سلام الله علیها) با فرزندان خود نیز سرمشقی مناسب برای تربیت صحیح فرزندان است. ایشان به فرزندان احترام می گذاشتند و آنها را با احترام خطاب می کردند و همیشه سعی در آموزش و تربیت دینی و اخلاقی آنها داشتند.
در حدیث شریف کساء حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در پاسخ سلام فرزند خود امام حسن (علیه السلام) می فرماید: سلام برتو اى نور ديده ام و ميوه دلم. و در پاسخ سلام امام حسین (علیه السلام) می فرماید: سلام بر تو اى فرزند من و اى نور ديده ام و ميوه دلم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) فرزندان خود را همیشه برای یادگیری و تعلیم و تزکیه آماده می کرد؛ به عنوان مثال به فرزندش حسن (علیه السلام) می فرمود: «به مسجد برو ، آنچه را از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) شنیدی فراگیر و نزد من بیا و برایم بازگو کن».
و در عین حال شادی و خوشحالی را در بیت خود تسری می داد و این تا حدی بود که از بازی با کودکان که نقش بسزایی در تربیت آنها دارد اجتناب نمی نمود. نقل شده است که فاطمه (سلام الله علیها) فرزندش حسن (علیه السلام) را روی دست می گرفت و بالا می انداخت و حرکت می داد و می فرمود: اشبه أباک یا حسن، واخلع عن الحقّ الرّسن، واعبد إلهاً ذا منن، ولاتوال ذا الاحسن. (ای حسن ، نظیر پدرت باش و ریسمان ظلم از حق دور کن، و خداوندی را که صاحب نعمت هاست پرستش کن و با افراد تیره دل دوست مباش).
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و اولویت به رسیدگی به فرزندان
ایشان همیشه رسیدگی به فرزندان را در اولویت قرار می داد. سلمان می گوید: روزی فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را دیدم که مشغول آسیاب بود. در این هنگام فرزندش حسین گریه می کرد. عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ ایشان فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و الگوی عبادت برای فرزندان
از نکات بارز حضرت زهرا (سلام الله علیها) در تربیت فرزندان سبک عملی تشویق به عبادت برای آنها بود. مسلما وقتی والدین الگوی عملی کودکان برای عبادت پروردگار باشند، در بزرگسالی آنها نیز به تأسی از والدین این راه را پیش خواهند برد.
در همین زمینه امام حسن (علیه السلام) می فرماید: مادرم فاطمه را در شب جمعه در محراب عبادت دیدم که به عبادت و نماز مشغول است، او پیوسته به رکوع و سجود مشغول بود که شب به پایان رسید.
آن حضرت در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان کودکان خود را به بیداری فرا می خواند. حضرت در روز بچه ها را می خوابانید تا استراحت کنند و غذای کمتری به آنان می داد تا بدین گونه زمینه و موقعیت بهتری برای شب زنده داری داشته باشند. ایشان نمی گذاشت احدی از اهل خانه خوابش ببرد و می فرمود : محروم است کسی که از برکات شب قدر محروم بماند.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و عدالت داشتن در توجه به کودکان
از نکات دیگر تربیتی ایشان عدالت در توجه به کودکان بود. آمده است روزی امام حسن (علیه السلام) نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و اظهار تشنگی کرد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) برخاست، ظرفی برداشت و از گوسفندی که داخل منزل بود مقداری شیر دوشید و به امام حسن (علیه السلام) داد. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) گفت: گویا حسن برای شما عزیزتر از حسین است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: نه. هردو برایم عزیز و محبوبند ولی چون اول حسن تقاضای آب کرد او را مقدم داشتم.
همچنین روزی حسنین (علیه السلام) در حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) کشتی گرفتند. در این میان فاطمه (سلام الله علیها) شنید که پدر بزرگوارش، امام حسن را به پیروزی بر امام حسین ترغیب می کند. حضرت زهرا(سلام الله علیها) از این نوع رفتار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) اظهار تعجب کرد. پیامبر فرمود: دوستم جبرئیل ، حسین را تشویق می کند و من حسن را تشویق می نمایم.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و تعلیم مسائل دینی
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در آموختن مسائل دین به دیگران از اشتیاق زایدالوصفی بهره مند بود. روزی زنی نزد او آمد وگفت: مادری پیر دارم که در مورد نماز خود اشتباهی کرد و مرا فرستاده تا از شما مسئله ای را بپرسم. حضرت زهرا(سلام الله علیها) سؤال او را پاسخ فرمود؛ زن برای بار دوم وسوم مسئله ای پرسید و پاسخ شنید. این کار تا ده بار تکرار شد و هر بار آن بانوی بزرگوار ، سؤال وی راپاسخ فرمود. زن از رفت و آمدهای پی در پی شرمگین شد و گفت: دیگر شما را به زحمت نمی اندازم. فاطمه(سلام الله علیها) فرمود: باز هم بیا و سوالهایت را بپرس ، تو هر قدر سؤال کنی من ناراحت نمی شوم. زیرا از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) شنیدم که فرمود: روز قیامت علمای پیرو ما محشور می شوند و به آنها به اندازه دانش شان خلعت های گرانبها عطا می گردد و اندازه پاداش به نسبت میزان تلاش است که برای ارشاد و هدایت بندگان خدا نموده اند.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و ساده زیستی و پرهیز از تجمل
ساده زیستی و پرهیز از تجمل از نکات بارز زندگی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است. مهریه کم، جهیزیه مختصر، اکتفا به غذای اندک و معاش کم، استفاده از حداقل امکانات برای زندگی و... همانگونه که در فوق شرح داده شد از خصوصیات آشکار سیده زنان عالم است.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و عبادت
امام حسن مجتبى (عليه السلام) فرمود: در دنيا كسى عابدتر از مادرم فاطمه (سلام الله علیها) نبود؛ آن قدر به عبادت مى ايستاد تا پاهايش ورم مى كرد.
همینطور ابن عمره از پدرش نقل مى كند كه گفت: از امام صادق (علیه السلام) پرسيدم: چرا فاطمه (سلام الله علیها) زهرا ناميده شد؟
فرمود: براى آن كه وقتى فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در محراب عبادت مى ايستاد، نورش براى اهل آسمان مى درخشيد، همان طورى كه نور ستارگان براى اهل زمين مى درخشد.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) درباره حضرت فاطمه (سلام الله علیها)می فرمود: ایمان به خدا در اعماق دل و باطن روح زهراء چنان نفوذ کرده که برای عبادت خدا خودش را از همه چیز فارغ می سازد. فاطمه دخترم بهترین زن عالم است. پاره تن من و نور چشم من و میوه دل من و روح و روان من است. حوریه ای است به صورت انسان. آنگاه که در محراب عبادت می ایستد نورش برای ملائک آسمان درخشندگی دارد و خداوند به ملائکه خطاب می کند: بنده مرا ببینید! چطور در مقابل من به نماز ایستاده و اعضای بدنش را خوف می لرزد و غرق عبادت است! ای ملائکه گواه باشید که پیروان فاطمه را از عذاب دوزخ در امان قرار دادم.
در حدیث دیگری به سلمان می فرماید: ای سلمان! خدای تعالی چنان دل و جان و تمام اعضاء و جوارح دخترم فاطمه را به ایمان پر کرده که یک سره برای عبادت و فرمانبرداری حق تعالی خود را از همه چیز فارغ ساخته است.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و حجاب و عفاف
حضرت زهرا (سلام الله علیها) الگوى يك بانوى اسلامى است. او حتی خود را بر نامحرم نابینا می پوشاند.
على (علیه السلام) می فرماید: نزد پيامبر بوديم و او در منبر بود ٬پرسيد: به من خبر دهيد و بگوئيد چه چيز براى زن از همه چيز بهتر است؟ هر كس سخنى گفت و به نتيجه اى منجر نشد. مردم درمانده و متفرق شدند. من به نزد فاطمه آمدم و سؤال پيامبر را تكرار كردم. فاطمه فرمود: بهترين چيز براى زن اين است كه او مردى را نبينند و مردى هم او را نبيند.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و مشارکت در مسائل سیاسی و اجتماعی
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) حتی الامکان از ظاهر شدن در انظار عمومی اجتناب می کرد اما این بدان معنی نبود که در مواقع حساس و لازم از انجام وظیفه خود شانه خالی کند.
ابن ابی الحدید از واقدی نقل می کند که پس از جنگ احد فاطمه (سلام الله علیها) با گروهی از زنان مدینه از خانه خارج شد و چون چهره مجروح پدرش را دید او را در آغوش گرفت و خون از صورت مبارکش پاک کرد؛ سپس آبی فراهم نمود و خونهای چهره رسول خدا را شست و شمشیر او را پاک کرد.
همچنین می نویسد: زنانی که از مدینه آمده بودند چهارده نفر بودند که زهرا (سلام الله علیها) یکی از آنان بود و آب و نان با خود به جبهه برده و در کنار رزمندگان از مجروحین پرستاری می کردند.
همچنین علی (علیه السلام) نقل می کند: ما بهمراه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) در جریان حفر خندق بودیم که فاطمه (سلام الله علیها) با تکه نانی نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آمد و آن را به خدمت او برد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: این چیست فاطمه عرض کرد: از نانی است که برای دو فرزندم پختم، این تکه آن را برای شما آوردم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: دخترم ! این اولین غذایی است که بعد از سه روز وارد دهان پدرت می شود.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و دفاع از حریم ولایت
از مهمترین و بارزترین قله های زندگی بانوی بزرگ اسلام حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) دفاع ایشان از حریم ولایت امیرمومنان علی (علیه السلام) و خطبه فدکیه آن حضرت است. که سرانجام آن حضرت در راه دفاع از ولایت مجروح شده، نوزادش محسن (علیه السلام) را سقط کرده و به شهادت رسید.

[1] سوره نحل آیه97.
[2] سوره انعام آیه81.
[3] امنیت ظاهرى همان است که جامعه از جنگ و جدال و تنش و خشونت به دور باشد و این را نیروهاى انتظامى و نظامى به کمک مردم برقرار مى کنند.
[4] امنیت باطنى، زدودن زنگارهاى اضطراب و اندوه از قلب و دل است، و این با عمل به قرآن به دست مىآید.
[5] سوره انعام آیه82.
[6] سوره انعام آیه82.
[7] سوره انعام آیه82.
[8] سوره طلاق آیه3.
[9] سوره روم آیه47.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -