انهار
انهار
مطالب خواندنی

۳- آفتاب

بزرگ نمایی کوچک نمایی
۳- آفتاب
(مسأله 191) آفتاب، زمین و ساختمان و چیزهایی که مانند درب و پنجره در ساختمان به کار برده شده و همچنین میخی را که به دیوار کوبیده اند (و جزء ساختمان حساب می شود) با شش شرط پاک می کند1:
اول: آن که چیز نجس به طوری تر باشد که اگر چیز دیگری به آن برسد تر شود2 پس اگر خشک باشد باید به وسیله ای آن را تر کنند تا آفتاب خشک کند.
دوم: آن که اگرعین نجاست در آن چیز باشد پیش از تابیدن آفتاب3 آن را برطرف کنند4.
سوم: آن که چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند، پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند، آن چیز پاک نمی شود، ولی اگر ابر5 به قدری نازک باشد که از تابیدن آفتاب جلوگیری نکند اشکال ندارد6.
چهارم: آن که آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشک کند پس اگر مثلاً چیز نجس به واسطهٔ باد و آفتاب خشک شود، پاک نمی گردد7. ولی اگر باد به قدری کم باشد که نگویند به خشک شدن چیز نجس کمک کرده، اشکال ندارد8.
پنجم: آن که آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را که نجاست به آن فرو رفته، یک مرتبه9 خشک کند، پس اگر یک مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد و روی آن را خشک کند و دفعهٔ دیگر زیر10 آن را خشک نماید، فقط روی آن پاک می شود و زیر11 آن نجس می ماند12.
 ششم: آن که ما بین روی زمین یا ساختمان که آفتاب به آن می تابد (با داخل آن هوا یا13) جسم پاک دیگری فاصله نباشد14.
1- خوئی، گلپایگانی، اراکی، بهجت، صافی، تبریزی، زنجانی، وحید: آفتاب ، زمین و ساختمان و چیزهایی که مانند درب و پنجره در ساختمان به کار برده شده و همچنین میخی را که به دیوار کوبیده اند با پنج شرط (اراکی: شش شرط) پاک می کند...
جوادی آملی: آفتاب، زمين و ساختمان و ابزار به‌كاررفته در ساختمان را، مانند درب و پنجره، همچنین ميخ كوبيده‌ شدهٔ در ديوار ساختمان که جزء آن شمرده میشود، با پنج شرط پاک میكند:
سیستانی: آفتاب، زمین و ساختمان و دیوار را با پنج شرط پاک می کند:...
سبحانی: با پنج شرط پاک می کند:...
مظاهری: با چند شرط پاک می کند:...
2- خوئی، تبریزی، فاضل، زنجانی، وحید: اول: آنکه چیز نجس، تر باشد...
3- خوئی، تبریزی، وحید: پیش از خشک شدن به تابیدن آفتاب...
4- زنجانی: دوم: عین نجاست را پیش از تابیدن آفتاب بر طرف کنند، یا آنکه تابش آفتاب، عین را برطرف کند...
سیستانی: دوّم: آنکه عین نجاست در آن چیز باقی نمانده باشد...
5- فاضل: یا پرده...
6- تبریزی: و نیز تابیدن آفتاب از پشت شیشه اشکال ندارد...
زنجانی: سوم: آفتاب بدون مانع بتابد پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشک کند آن چیز پاک نمی شود؛ ولی اگر ابر به قدری نازک باشد که مانع تابیدن آفتاب نباشد اشکال ندارد ...

جوادی آملی: 3. چيزی مثل پرده يا ابر و مانند آن، از تابيدن بدون واسطه آفتاب جلوگيری نكند، پس اگر آفتاب از پشت آن‌ها بتابد و چيز نجس را خشک كند، آن چيز پاک نمیشود؛ ولی اگر آن چيز به قدری نازک باشد كه از تابيدن آفتاب جلوگيری نكند، اشكال ندارد.

4. آفتاب به تنهايی چيز نجس را خشک كند، پس اگر مثلاً چيز نجس به سبب باد و آفتاب خشک شود، پاک نمیگردد؛ ولی چنانچه باد به قدری كم باشد كه نگويند در خشک شدن چيز نجس اثر كرده، اشكال ندارد.

5. بين قسمت بيرونی چيز نجس و قسمت درونی آن، هوا يا جسم پاک ديگری فاصله نباشد.
7- سیستانی: ولی اگر طوری باشد که خشک شدن، به آفتاب مستند باشد، اشکال ندارد، [پایان مورد چهارم].
8- زنجانی: اگر باد به قدری کم باشد که مانع از استناد عرفی خشک شدن به آفتاب نباشد اشکال ندارد...
9- بهجت: یک مرتبه با هم...
10و 11- بهجت: زیر یا درون...
12- گلپایگانی، خوئی، بهجت، زنجانی، تبریزی، سیستانی، صافی، وحید ، سبحانی، مظاهری:[پایان مسأله].
13- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیت الله نوری نیست]
14- اراکی: مانند بلوکهای سیمانی که وسط آن خالی است.
*****
امام خامنه ای: رساله  آموزشی ص ۶۸: آفتاب، زمین و همه‌ی اشیای غیر منقول از قبیل ساختمان و چیزهایی که در آن به کار رفته، مانند در و پنجره و دیوار ستون و امثال آن و درخت و گیاه را پاک می‌کند.
شرایط پاک کنندگی: ۱. چیز نجس‌تر باشد. ۲. عین نجاست در آن نباشد (اگر عین نجاست هست قبل از تابش آفتاب برطرف شود). ۳. آفتاب به آن بتابد (چیزی مانند ابر یا پرده، مانع تابش آفتاب نباشد). ۴. به‌وسیله‌ی آفتاب خشک شود (اگر مرطوب بماند پاک نشده است).
مکارم: مسأله 207 - تابش آفتاب زمین و پشت بام را پاک می کند. ولی پاک کردن ساختمان و درب و پنجره و مانند آن محل اشکال است.
مکارم: مسأله 208 - پاک شدن  زمین و پشت بام با تابش آفتاب چند شرط دارد:
اول: چیز نجس دارای رطوبت مسری باشد، بنابراین اگر خشک باشد باید آن را قبلاً تر کنند تا بوسیله آفتاب خشک گردد.
دوم: عین نجس را قبلاً برطرف سازند.
سوم: آفتاب مستقیماً بر آن بتابد نه از پشت ابر و مانند آن. مگر اینکه ابر به قدری نازک باشد که مانع تابش آفتاب نشود، ولی تابش از پشت شیشه مانعی ندارد.
چهارم: چیز نجس بواسطۀ تابش آفتاب خشک شود، اما اگر به کمک باد یا  به وسیلۀ حرارت دیگری خشک شود کافی نیست مگر اینکه بسیار کم باشد که بگویند با آفتاب خشک شده است.
مسائل اختصاصی
بهجت: مسأله 193- منقولاتی که در اصل از زمین بوده ولی به صورتی در آمده که در حال حاضر به آن «زمین» نمی گویند، مثل کوزه و تسبیح و مهر، به آفتاب پاک نمی شود. و آنچه در حال حاضر از زمین شمرده می شود مانند پاره سنگ و امثال آن با آفتاب پاک می شود، هر چند منقول (قابل نقل و انتقال) باشد.
جوادی آملی: مسأله 195- چيزهايی كه در اصل از زمين بوده، ولی به صورتی درآمده كه اكنون به آن «زمين» نمیگويند ـ مثل كوزه، تسبيح، مهر و مانند آن ـ با آفتاب پاک نمیشود؛ اما آن چيزهايی كه اكنون از زمين شمرده میشود ـ مثل پاره سنگ و مانند آن ـ با آفتاب پاک میشود، هرچند نقل و انتقال‌پذير باشد.
(مسأله192) آفتاب حصیر نجس را پاک می کند1 و همچنین درخت و گیاه به واسطهٔ آفتاب پاک می شود.
1- مظاهری: آفتاب حصیر نجس که بافته شده در روی زمین است را پاک می کند...
امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مسأله ۱۹۱.
*****
اراکی: مسأله 191- آفتاب درخت و گیاه را پاک می کند، ولی پاک شدن حصیر و بوریا به واسطهٔ آفتاب محلّ اشکال است.
گلپایگانی، صافی: مسأله 193- پاک شدن حصیر نجس به واسطهٔ‌ آفتاب محلّ اشکال است، ولی درخت و شاخه و برگ و میوهٔ آن و گیاه ها در حال اتّصال به زمین به واسطهٔ آفتاب پاک می شود.
خوئی، تبریزی: مسأله 193- پاک کردن آفتاب حصیر نجس را محلّ اشکال است و امّا درخت و گیاه (خوئی: که در زمین است پیش از چیدن آن) به واسطهٔ آفتاب پاک می شود.
بهجت: مسأله 194- آفتاب، درخت، گیاه و حصیر نجس را پاک می کند.
سبحانی: مسأله 155 -  درخت و گیاه به واسطۀ آفتاب پاک می شود.
جوادی آملی: مسأله 196- درخت و گياه با تابش آفتاب پاک میشوند.
وحید: مسأله ۱۹۳ ـ پاک کردن آفتاب حصیر نجس و درخت و گیاهی را که در زمین است محلّ اشکال است.
زنجانی: مسأله 193- آفتاب حصیر نجس را پاک نمی کند و پاک شدن درخت و گیاه که در زمین است به سبب آفتاب محلّ اشکال است.
سیستانی: مسأله 186- آفتاب، حصیر نجس را پاک می کند، ولی اگر با نخ بافته شده باشد نخ ها را پاک نمی کند و همچنین درخت، گیاه و در و پنجره به واسطهٔ آفتاب بنابراحیاط واجب پاک نمی شود.
مکارم: مسأله 209 - تابش آفتاب، حصیر نجس و درخت و گیاه را بنابر احتیاط واجب پاک نمی کند.
(مسأله 193) اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شک کند كه زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه1، یا تری آن به واسطهٔ آفتاب خشک شده یا نه، آن زمین نجس است و همچنین است اگر شک کند که (پیش از تابش آفتاب2) عین نجاست از آن برطرف شده یا نه3، یا شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه.
1- بهجت: و یا شک کند که تری آن به واسطهٔ آفتاب خشک شده یا نه، و یا شک کند که پیش از تابش آفتاب عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، آن زمین نجس است مگر اینکه از قبیل شکّ در تطهیراتی باشد که زمان آن گذشته و در زمان تطهیر شک نکرده است، یا شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، که در این صورت پاک است.
2- [قسمت داخل پرانتز در رساله آیات عظام: سیستانی و زنجانی نیست]
3- سیستانی: و اگر شک کند که چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، بنابراحتیاط واجب پاک محسوب نمی شود.
امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مسأله ۱۹۱.
*****
مکارم: مسأله 210 - هرگاه شکّ کند زمین نجس با آفتاب خشک شده یا نه، یا چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه، و یا قبلاً عین نجاست را برطرف کرده است یا نه، آن زمین نجس است.
(مسأله 194) اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد1، طرفی که آفتاب به آن نتابیده پاک نمی شود2، ولی اگر دیوار به قدری نازک باشد که به واسطهٔ تابش به یک طرف، طرف دیگرش هم خشک شود پاک می گردد.
این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.
1- خوئی، تبریزی، زنجانی: و به وسیلهٔ آن، طرفی که آفتاب به آن نتابیده نیز خشک شود، بعید نیست هر دو طرف پاک شود.
وحید: به وسیلۀ آن طرفی که آفتاب به آن نتابیده نیز خشک شود ، هر دو طرف پاک می شود.
2- گلپایگانی، بهجت، صافی: [پایان مسأله].
اراکی: اگر به جهت تابش آفتاب به طرف دیگر خشک شود، پاک می گردد.[پایان مسأله]
*****
سیستانی: مسأله 188- اگر آفتاب به یک طرف دیوار نجس بتابد و به وسیله آن، طرفی که آفتاب به آن نتابیده نیز خشک شود هر دو طرف پاک شوند، ولی اگر یک روز ظاهر دیوار یا زمین را خشک کند، و روز دیگر باطن آن را، فقط ظاهر آن پاک می‌شود.
مکارم: مسأله 211 - اگر آفتاب به قسمتی از زمین نجس بتابد و آن را خشک کند فقط همان قسمت پاک می شود.

  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

ویژه نامه ماه مبارک رمضان




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -