انهار
انهار
مطالب خواندنی

فتاوای آیت الله العظمی اراکی (قدس سره)

بزرگ نمایی کوچک نمایی

سؤال: مردی دختر باکره را به عقد ازدواج دراورده ولی قبل از دخول در اثر ملاعبه و جذب ماء حامله شده و سپس او را طلاق داده آیا حکم طلاق قبل از دخول را دارد که مهریه نصف می شود یا بعداز دخول است به ملاحظه ازاله بکارت در وقت وضع حمل؟

جواب: طلاق قبل از دخول است و دخول محقق نشده و ازاله بکارت موضوع حکم نیست بلکه ازاله بکارت موضوع حکم دیه است.

سؤال: شخصی عیال خود را طلاق رجعی داده و در عده به زن رجوع می کند و قبل از دخول و قبل از انقضاء عده  او را طلاق می دهد آیا زن می تواند قبل از انقضاء عده شوهر اول ازدواج با دیگری کند چون مطلقه غیر مدخوله است.

جواب: قبل از انقضاء عده شوهر اول، نمی تواند تزویج کند و از مصادیق تزویج در عده است و از قبیل اجتماع مقتضی و لامقتضی است زیرا طلاق اول که بعداز دخول بوده مقتضی عده بوده و عده را اثبات کرده و طلاق دومی مقتضی عدم عده نیست و از جمیع جهات و حیثیات بلکه از حیث قبل از دخول بودن لامقتضی است برای عده، و مقتضی و لا مقتضی با هم تعارضی ندارد پس حیله ایی که به وسیله آن چند مرد در ساعت واحد و مجلس واحد با زن جوان ازدواج کنند و دخول، این حیله شرعی نیست.

سؤال: نطفه مرد  را پس از ازدواج در رحک عیالش تزریق می کنند و حامله می شود و قبل از دخول او را طلاق می دهد آیا حکم طلاق قبل از دخول را دارد و عده ندارد یا حکم طلاق حامل را دارد؟

جواب: حکم طلاق حامل را دارد که عده آن وضع حمل است زیرا آیه (و اولادت الاحمال اجلهن ان یضعن حملهن) مطلق است مگر آنکه حمل از زنا باشد و ملحق به شوهر نباشد و اذا التقی الختانان وجب الغسل و المهر و العده با آیه از قبیل مقتضی و لا مقتضی می باشد و چون احتمال مقتضی است محل اشکال است و احوط رعایت عده است.

سؤال: با دختر باکره ازدواج کرده و دخول به اندازه ای که موجب غسل اشت شده است ولی بکارت برداشته نشده و باقی است و سپس زن را طلاق داده آیا حکم مدخوله و ثیبه را دارد یا نه؟

جواب: با فرض بقای بکارت و عدم ثیبویت حکم باکرده را دارد و اذن پدر بنابراحتیاط شرط است گرچه در باب غسل و مهر و عده التقای ختانین کافی است.

سؤال: آیا برای زن در عده رجعیه حفظ حجاب از شوهر واجب است؟

جواب: تستر واجب نیست بلکه در روایات امر شده به خضاب و اکتحال و تزیین و اظهر زینت و تشویق زوج به رجوع (لعل الله یحدث بعد ذلک امرا).

سؤال: زنی دو طلاق داده شده و سپس به عقد انقطاعی دیگری در می آید و سپس با شوهر اولی ازدواج می کند و مطلقه می شود آیا این طلاق سوم است؟ یا ازدواج موقت اثر دو طلاق اولی را هدم می کند مانند عقد دائم؟

جواب: ظاهر عدم هدم است با عقد انقطاع چون روایات اختصاص به عقد دائم دارد به حسب مورد و استصحاب بقای امر طلاقین جاری است.

سؤال: مردی زوجه خود را طلاق داده و پسری دو ساله دارد که در تحت حضانت اوست آیا می تواند از ملاقات مادر با بچه جلوگیری کند؟

جواب: در صورت عدم ایذاء مانعی ندارد.

سؤال: در طلاق حامل که عده آن به وضع حمل است آیا اسقاط جنین عمدی را هم شامل می شود؟

جواب: ظاهرا فرقی نیست بین اسقاط حمل به عصیان و غیر عصیان.

سؤال: شخصی زنش را از خانه اخراج کرده و مدت 5 سال است نه نفقه می دهد و نه طلاق، و ارجاع به حکومت آذربایجان شوروی سابق شده و از طریق قانون غیر اسلامی او را طلاق داده اند آیا طلاق صحیح است یا باید تجدید شود در صورتی که زوج اجازه طلاق نمی دهد وظیفه زن چیست؟

جواب: اختیار طلاق با زوج است و طلاق مزبور باطل است و مفروض سوال که زوج نفقه نمی دهد  اگر زوجه به وظایف زوجیت عمل می کند ناشزه نیست و زوج قادر به انفاق باشد در صورت امکان او را اجبار می کنند به طلاق یا انفاق و در صورت عدم امکان زوجه مراجعه می کند به حاکم شرع یا مجاز از طرف حاکم شرع در صورت امتناع زوج از انفاق یا طلاق، زن را طلاق می دهد با تقاضای زن.

سؤال: آیا دخول در دبر موجب می شود که طلاق بعد از دخول باشد یا دخول در قبل لازم است ؟

جواب: فرقی نیست بین آن دو.

سؤال: آیا در رجوع فعلی زوج در طلاق رجعی قصد رجوع معتبر است یا قصد فعل و تقبیل و لمس و وطی کافی است؟

جواب: با قصد فعل رجوع محقق می شود ولو قصد رجوع نکند بلکه با قصد عدم رجوع هم رجوع قهری فعلی محقق می شود.

سؤال: بین دو پسر و دختری شش هفت سال قبل یا بیشتر عقد ازدواج واقع شده و در طول این مدت به جهت عدم توافق اخلاقی و فکری و اختلافات شدید ، دختر در خانه پدر بوده و غیر مدخول بها بوده و تقاضای طلاق نموده و وساطت افراد برای اصلاح موثر نشده و الزام دختر به تمکین ظاهرا غیر ممکن است و ادامه وضع به این کیفیت مستلزم حرج برای دختر و چه بسا ممکن است به فساد کشیده شود و یا با دیگری ازدواج غیر مشروع نماید و یا اقدام به خودکشی نماید آیا اگر برای دادگاه عدم امکان اصلاح محرز نشد و صرف جهات فوق باشد می تواند حکم به طلاق دهد؟

جواب: چون امتناع از تمکین مستند به سوء اختیار زوجه است حکم به طلاق مشکل است.

سؤال: هرگاه طلاق پس از انقطاع خون و قبل از غسل واقع شود آیا صحیح است؟

جواب: بله صحیح است.

سؤال: هر گاه مهر زن موجل باشد و قبل از انقضای اجل شوهر بمیرد طبق قاعده ای که می گوید دیون میت حال می شود و مهر نیز حال می شود و سوال این است که آیا طلاق هم حکم موت را دارد یا نه همانطور  که مختار سید در وسیله است در کتاب اقرض و الدین؟

جواب: طلاق حکم موت را ندارد


  

 
پاسخ به احکام شرعی
 
موتور جستجوی سایت

تابلو اعلانات

 




پیوندها

حدیث روز
بسم الله الرحمن الرحیم
چهار پناهگاه در قرآن
   
أَبَانُ بْنُ عُثْمَانَ وَ هِشَامُ بْنُ سَالِمٍ وَ مُحَمَّدُ بْنُ حُمْرَانَ عَنِ الصَّادِقِ (علیه السلام) قَالَ:
عَجِبْتُ لِمَنْ فَزِعَ مِنْ أَرْبَعٍ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى أَرْبَعٍ
(۱) عَجِبْتُ لِمَنْ خَافَ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ
(۲) وَ عَجِبْتُ لِمَنِ اغْتَمَّ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ
(۳) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ مُكِرَ بِهِ كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا
(۴) وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَرَادَ الدُّنْيَا وَ زِينَتَهَا كَيْفَ لَا يَفْزَعُ إِلَى قَوْلِهِ- ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ فَإِنِّي سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ بِعَقَبِهَا- إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً. فَعَسى‏ رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ وَ عَسَى مُوجِبَةٌ
    
آقا امام صادق (عليه السّلام) فرمود: در شگفتم از كسى كه از چهار چيز مى‌هراسد چرا بچهار چيز پناهنده نميشود:
(۱) شگفتم از آنكه ميترسد چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل« حَسْبُنَا اَللّٰهُ‌ وَ نِعْمَ‌ اَلْوَكِيلُ‌ » خداوند ما را بس است و چه وكيل خوبى است زيرا شنيدم خداى جل جلاله بدنبال آن ميفرمايد:بواسطۀ نعمت و فضلى كه از طرف خداوند شامل حالشان گرديد باز گشتند و هيچ بدى بآنان نرسيد.
(۲) و شگفتم در كسى كه اندوهناك است چرا پناه نمى‌برد بفرمودۀ خداى عز و جل:« لاٰ إِلٰهَ‌ إِلاّٰ أَنْتَ‌ سُبْحٰانَكَ‌ إِنِّي كُنْتُ‌ مِنَ‌ اَلظّٰالِمِينَ‌ » زيرا شنيدم خداى عز و جل بدنبال آن ميفرمايد در خواستش را برآورديم و از اندوه نجاتش داديم و مؤمنين را هم چنين ميرهانيم.
(۳) و در شگفتم از كسى كه حيله‌اى در بارۀ او بكار رفته چرا بفرمودۀ خداى تعالى پناه نمى‌برد« وَ أُفَوِّضُ‌ أَمْرِي إِلَى اَللّٰهِ‌ إِنَّ‌ اَللّٰهَ‌ بَصِيرٌ بِالْعِبٰادِ »:كار خود را بخدا واگذار ميكنيم كه خداوند بحال بندگان بينا است)زيرا شنيدم خداى بزرگ و پاك بدنبالش مى‌فرمايد خداوند او را از بديهائى كه در بارۀ او بحيله انجام داده بودند نگه داشت.
(۴) و در شگفتم از كسى كه خواستار دنيا و آرايش آن است چرا پناهنده نميشود بفرمايش خداى تبارك و تعالى(« مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ‌ لاٰ قُوَّةَ‌ إِلاّٰ بِاللّٰهِ‌ »)(آنچه خدا خواست همان است و نيروئى جز به يارى خداوند نيست)زيرا شنيدم خداى عز اسمه بدنبال آن ميفرمايد اگر چه مرا در مال و فرزند از خودت كمتر مى‌بينى ولى اميد هست كه پروردگار من بهتر از باغ تو مرا نصيب فرمايد (و كلمۀ:عسى در اين آيه بمعناى اميد تنها نيست بلكه بمعناى اثبات و تحقق يافتن است).
من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۳۹۲؛
الأمالي( للصدوق)، ص: ۶؛
الخصال، ج‏۱، ص: ۲۱۸.


کلیه حقوق مادی و معنوی این پورتال محفوظ و متعلق به حجت الاسلام و المسلمین سید محمدحسن بنی هاشمی خمینی میباشد.

طراحی و پیاده سازی: FARTECH/فرتک - فکور رایانه توسعه کویر -